اگرچه تاریخ فوتبال در این مرز و بوم با نام استقلال گره ناگسستنی خورده و پس از سی سال هنوز در کنار غول‌های آسیا در زمره قهرمانان از این تیم یاد می‌شود، اخبار سالیان اخیر این باشگاه پرطرفدار با سیل شکایات واصله، محکومیت‌های مکرر، ناتوانی در تأمین مالی قراردادهای سنگین و خارج از عرف سالیان پیش، تغییر مکرر مدیران، انتخاب دیرهنگام سرمربی جدید، نبود اسپانسر مالی و شکست در فصل نقل و انتقالات و آماده‌سازی پیش‌فصل عجین شده است.
به گزارش طرفداری، این روزها، چالش‌های متعدد این تیم در کنار ثبات، آرامش و تقویت سایر رقبا کارد را به استخوان آبی‌پوشان رسانده و صدای خسته اعتراض‌ها به گوش می‌رسد. در میان هیاهوی تجمعات هواداران، مصاحبه‌ها و پست‌های هماهنگ کادر فنی و بازیکنان به نظر می‌رسد اعتراضات یک جهت مشترک را نشانه گرفته‌اند؛ مدیریت.
مرسوم است که در یک سازمان و برطبق هرم سلسله مراتب، مدیران را به سه گروه ارشد، میانی و عملیاتی سطح‌بندی کنند. در این صورت، وزیر ورزش را باید مدیر ارشد، رئیس فدراسیون فوتبال را مدیر میانی و مدیران عامل و سرپرستان را مدیران عملیاتی بدانیم. اگرچه مطابق اصول چهارده‌گانه شناخته‌شده مدیریت، تقسیم کار یک اصل الزام‌آور است، اصول پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری قابل تفویض نیستند.
آقایان وزیر چرا به معضلات باشگاه استقلال ورود نکرده‌اید؟ آیا استقلال فرزند ناتنی این وزارتخانه است؟ یک فصل فاجعه‌بار پیش روی این تیم است. باور کنیم که صدای دادخواهی مردم را هنوز نشنیده‌اید؟ آیا قطب شکنی به نفع اعتبار ورزش و پیشرفت فوتبال سرزمین ما در مجامع بین‌المللی است؟ چرا هیچ پیگرد قانونی و حقوقی در مورد مسببین حذف، دزدی و جعل انجام نشد؟ اگر کوتاهی در وظایف داشته‌اند که باید به خاطر ترک فعل با ایشان برخورد میشد. متولی ورزش و سرمایه‌های ملی کیست؟
آقایان روسای فدراسیون از تابستان 1397 تاکنون، باشگاه استقلال 9 حکم مدیرعامل و سرپرست را به خود دیده است. یکی را گفتند دزد بود، آن یکی را گفتند جاعل بود. شما نگفتید از این همه کدام درست بود و کدام غلط؟ اصلا این منتصبین براساس برخورداری از کدام ملاک‌ها و مولفه‌ها انتخاب شدند؟ بابت تمامی انتصابات غلط و یا درستی که داشته‌اید به کدام نهاد مردمی پاسخگو بوده‌اید و گزارش دادید؟ آنان که بد بودند و بدی کرده بودند را چرا مواخذه نکردید؟ مگر نه این که به اعتبارتان نزد عموم لطمه زدند. حکم بسیاری از این مدیران سرپرست بوده، بگویید چه کسی نسبت به مسئولیت موقت یا موازی خود که به راحتی می‌تواند از آن کناره‌گیری کند یا کنار گذاشته شود، احساس مسئولیت خواهد کرد؟ می‌گویند سرپرست فعلی بالاترین امتیازها را کسب کرده و شایسته‌ترین بوده اگر بله چرا نوشداروی بعد از مرگ سهراب؟ حالا که کفگیر به ته دیگ خورده، حالا که باشگاه به ورشکستگی کامل رسیده، علی خطیر را مسلح به کدام چوب جادویی روانه باشگاه کردید؟
شما بگویید در طول دوران عملکرد این مدیران انتصابی چگونه و با کدام متر و معیار آنان را ارزیابی و نظارت کردید؟ اگر انتصابات غلط بود چرا پیش از وقوع فاجعه و فشار اصحاب رسانه و هوادار متوجه عدم صلاحیت ایشان نشدید و ورود نکردید؟ اصلا از کدام پاداش مثبت یا منفی استفاده کردید تا منتصبین شما در مسئولیت‌پذیری و عمل به وظایفشان درباره استقلال کوتاهی نکنند؟ اگر انتصاباتتان درست بود چرا پرونده استراماچونی که کابوس شبانه‌روزی هواداران استقلال بود در نهایت به همان فاجعه قابل پیش‌بینی ختم شد؟
امروز برای نجات استقلال از بحران چه می‌کنید؟ می‌گویند هر زمان که فهمیدید انتصاب قبلی غلط بوده با تاخیر صرفا به یک انتصاب جدید پناه بردید. می‌گویند به جز این گلی به سر باشگاه مردمی استقلال نزده‌اید. شما بگویید در پرونده حذف استقلال از آسیا چند بار شب زنده‌داری کشیدید؟ مگر می‌شود پرافتخارترین تیم فوتبال کشور از آسیا حذف شود و در برابر آن سکوت کرد. مگر می‌شود فاجعه دو بار پیاپی رخ دهد و پس از آن سر بالا گرفت؟ این شکست و رسوایی بزرگ برای کل فوتبال ایران است. اکنون چگونه تضمین می‌کنید که در حذف از آسیا، استقلال ایران صاحب سه‌گانه نشود؟ چرا همیشه جای کلمه معجزه را فاجعه در این باشگاه می‌گیرد؟
آقایان مدیر عامل و سرپرست، برای دانستن عمق مشکلات باشگاه استقلال لازم نبود این سمت را بپذیرید. همگی از پیش می‌دانستید، قدم به چه دامگهی گذاشته‌اید. جز بدهی و سومدیریت کدام میراث جاودانه را از خود به یادگار گذاشتید؟ چگونه آسوده چشم بر هم می گذارید؟
آقایان مدیر کم که بیاورید به راحتی از استعفا سخن می‌گویید در حالی که یک مطالبه مردمی حل‌نشده در کارنامه تک تک شما خودنمایی می‌کند. روزی که آمدید روزگار باشگاه مردمی استقلال سیاه بود، روزی که می‌روید روزگار این تیم از همیشه سیاه‌تر است. فغان حمایت‌طلبی هواداران این تیم ریشه‌دار به گوش می‌رسد، اندکی به آلام این تیم دردمند و رنج‌کشیده برسید.
