شعرمون مهر غضب خورده رئیس
روزگارمون به شب خورده رئیس
انتخابمون رکب خورده رئیس
غم وبال دلِ تنگمون شده
زندگی میدون جنگمون شده
همه از همدیگه غافلن رئیس
دزدامون شریک قافله ان رئیس
ما رو به نداشتن عادت دادن
اونا که دست رفاقت دادن
حالمون بدجوری دآغونه رئیس
کبکمون خروس نمی خونه رئیس