mahdi کاش میشد برگردیم به دورانی که فکر میکردیم مامان باباها بچه رو از مغازه میخرن
همون روزایی که با دختر عممون دکتر بازی میکردیم
همون لحظه هایی که عین کسخلا به اولین نتی که دستمون میرسید سرچ میکردیم«عکس کون»
یادش بخیر کابوسمون این بود که با دستمون چکشون کنیم ببینیم یکی از شخممامون نیس
چه شیربن بود مهمونیا تو خونه بابا بزرگامون وقتی که شوهر عممون شروع به بحث در مورد مسائل فلسفی میکرد و ما تو دلمون میگفتم«آخه کی به تو اجازه حرف زدن داده گلابی🍐»
چه روزای شیرینی یادشون بخیر❤️😍💙