به قلم تایرل مارشال
منچستر ایونینگ نیوز
اریک تن هاخ سیاست مدار بزرگی می شد . او قاطع و در عین حال انعطاف پذیر است . از رسانه ها دوری می کند ، کم تر حرف می زند که کاریزمایش را بیشتر می کند و برایش ارزش هایی مهم اند که پول فراوان در فوتبال امروز از بین برده است . تابستان سال قبل او بازیکنان زیادی را می خواست که همه برای بالا بردن قیمت گفتند بدلیل نبود منچستر در لیگ قهرمانان ، بد بودن وضعیت منچستر در آن زمان و در پیش بودن جام جهانی حاضر به ریسک آمدن به یونایتد نیستند . البته آنها این حرف ها را بیشتر برای بالا بردن قیمت و دستمزد و درصد ایجنت هایشان می زدند اما تجربه نشان داده که بازیکنی برای تن هاخ اما و اگر بیاورد تن هاخ بدنبال جانشین او می رود و دیگر هرگز به سمت آن بازیکن برنمی گردند .
کاپیتان ها ی زمان سولشیر و رانگنیک همه رفتند ( بعد از رونالدو و دخیا حالا مگوایر ) ، میسون مونت و جانی ایوانز و آندره اونانا ورودی های جدید یونایتد بوده اند ، الکس تلس و توانزبه و فیل جونز و احتمالا اریک بایی قطعا رفتند و مگوایر و 8 نفر دیگر در لیست خروجی های تن هاخ اند . لیستی که قطعا ازین پنجره بعضی هاشان حان سالم بدر می برند .
دیروز بود که آندره اونانا بعد از انجام تست های پزشکی اش در کارینگتون و امضای قراردادی ۵ ساله که قابلیت تمدید تا ۶ سال هم دارد ، با پروازی مستقیم به اردوی منچستر در نیوجرسی امریکا رفت . منچستر قرار است بازیهای مهمی با ارسنال و ریال مادرید در امریکا و بعد با دورتموند داشته باشد . بازیهایی که صرف نظر از جنبه ی تبلیغاتی و درآمد زایی برای هر دو طرف بازی ، کامل کننده ی پازل یازده نفره ی نهایی ی امسال اریک تن هاخ هم خواهد بود . در پست امروز وضعیت همه را حتی جانی ایوانز که با منچستر سفید امضا کرده را بررسی می کنیم.
حقیقت این است منچستر یک دهه بود که این قدر با برنامه و ثبات گام بر نمی داشت . تمامی هواداران منچستر از خرید اونانا خوشحال اند و گامی مثبت برای تیم می دانند . تن هاخ هم نشان داده وقتی چون پارسال با مشکلات بسیار حاشیه ای یونایتد و مشکل بزرگتری چون عدم حضور در لیگ قهرمانان روبرو نباشد ، چقدر خوب و حساب شده و از روی نیاز تیم خرید می کند . حقیقت این است که تجربه ی تن هاخ در لیگ هلند و بویژه اژاکس شاید حلقه ی گمشده ی تمام این سالهای منچستر بود : مربی ای جاه طلب با فلسفه ای جدید که نظم و دیسیپلین و ارزش معنوی باشگاه را به تیم و بازیکنان منتقل کند و از طرفی بتواند با فروش بازیکن یا قطع همکاری با بازیکنانی که حقوق بالا و کیفیت پایینی دارند ، اولتیماتومی به همه ی بازیکنان بدهد . او درین راه با مشکلات عدیده ای روبرو شد : تابستان پارسال هیچ کس به او و خریدهایش اعتماد نداشتند اما او ذره ای وارد حاشیه نشد . با مرتاف همکاری ی خوبی برقرار کرد ، با رونالدو فسخ کرد ، در ژانویه با کم ترین هزینه نسبت به تمام تیم های انگلیس که بالای ۵۰ میلیون تقریبا برای تقویتشان هزینه شده بود ، تیم را در حد توان تقویت کرد ، در آوریل و بعد از شاهکار دخیا و مگوایر جلوی سویا اسم هر دویشان و ۹ نفر دیگر را در لیست خروجی ها گذاشت . در واقع او به او مرتاف گفته بود که چه آنها را بفروشد یا نه آنها کوچکترین نقشی در برنامه های او ندارند و بهتر است بجای حقوق بی خود دادن آن ها را بفروشد یا قرض دهد . دخیا علی رغم اینکه حاضر شده بود با دستمزدی نصف دستمزد قبلش تمدید کند ، مرتاو و تن هاخ چند روز مانده به امضا زیرش زدند و به او گفتند بهتر است الان و با دستکش طلایی برای همیشه از یونایتد برود .
در واقع این حرکت تن هاخ یک پیغام برای همه بود : که یک تیم بزرگ که می خواهد در همه ی جام ها در حد توان بجنگد نیاز به بازیکنان سطح بالا و با ثبات دارد و فرقی هم ندارد چقدر سابقه داری و چقدر حقوق می گیری . تن هاخ بادخیا کاری کرد که سرالکس سال ۹۰ با جیم لیتون .
گام بعدی گرفتن کاپیتانی از مگوایر و دادنش به برونو بود . آخرین کاپیتان باقی مانده از قبل بعد از رونالدو و دخیا . او به مگوایر گفته که قطعا باید از منچستر برود چون همین چند بازی امسال هم دیگر گیرش نمی اید . می تواند بماند و حقوق خوب بگیرد ولی جایش روی سکوها یا تیم جوانان است . مگوایر تنها چیزی که برایش باقیمانده بازی در تیم ملی ست که ساوت گیت به او هشدار داده دیگر تضمین شده نیست و او باید در باشگاهش فیکس بازی کند . مگوایر مشتری دارد اما از طرفی حقوق بالای منچستر زیر زبانش رفته انگار و جدایی برایش سخت آیت . او تا قبل از دست دادن کاپیتانی و حرف های اخیر تن هاخ امید داشت نظر او را تغییر دهد اما تن هاخ با گرفتن کاپیتانی و یک غافلگیری بزرگ تمام نقشه های او را بر آب کرد : بستن قرارداد با جانی ایوانز ۳۵ ساله که ۸ سال بود از منچستر دور بود . منابع نزدیکم به باشگاه می گویند او با منچستر قرارداد سفید امضا کرده و قرار است دستمزدش براساس دقایق بازی و عملکرد و رضایت تن هاخ و مرتاف باشد . او گفته من عاشق منچسترم و به هر نحوی می خواهم دوباره بخشی از تیم باشم . کسانی که او را در تمرینات دیده اند می گویند با وجود ۳۵ ساله بودن بسیار آماده و با انگیزه است . این پیامی دیگر بطور غیر مستقیم از طرف تن هاخ برای بقیه ی بازیکنان و هواداران است . که چیراهن باشگاههای چون منچستریونایتد و آژاکس و بایرن مونیخ و رئال و بارسا و لیورپول و میلان و اینتر و یووه ارزشی فراتر از پول دارد . مسئله ی مهم تر این است که با تن هاخ می توانید مطمئن باشید که فراتر از پلن بی ، پلن سی و دی و ... هم دارید .
اونانا شماره یک آپ گرید شده ی دخیا ست که قراراست تیم امسال منچستر حول او شکل بگیرد . تن هاخ در مصاحبه ی چند هفته پیش گفته بود که در صورت بدست آوردن بازیکنان مورد نظرمان در طول فص با چند تاکتیک کاملا متفاوت بازی می کند . منچستر امسال در نود درصد اوقات 4231 بازی می کرد که در حالت های دفاعی تر 451 با 3 هافبک دفاعی می شد و دو گوش می شد . مثال بارزش در یکی از بهترین بازی های فصل منچستر ، بازی برگشت یونایتد با سیتی در باکسینگ دی بود . منچستر در حمله 433 و در دفاع با فرد و کاسمیرو و اریکسن بعنوان هافبک دفاعی و برونو و رشفورد در دو گوش و مارسیال بعنوان تک مهاجم بازی می کرد و سیستم گواردیولا را کاملا خلع سلاح کرده بود .
امسال اونانا جایگاهش قطعی است . هندرسون به احتمال زیاد در همین ماه قراردادش با ناتینگهام را ثبت می کند . او در تور آمریکا حضور دارد و تن هاخ هم روی او نظری بسیار مثبت دارد و دوست دارد هندسون در منچستر بماند و رقیبی برای اونانا باشد . او از مصدومیتی بد خارج شده است و ترجیح می دهد در تیمی کوچکتر مثل ناتینگهام فارست گزینه ی ثابت باشد و برای جای جردن پیکفورد افت کرده با رمزدیل و نیک پوپ رقابت کنند .
تکلیف واران و لیساندرو کاملا مشخص است . آنها تقریبا گزینه های اول بازی های بزرگند . لیندلوف قطعا در برنامه های تن هاخ جای گرفته است . او پس از مصدومیت واران و مارتینز در دفاع درخشان بود . لیندلوف از نیمکت نشینی خسته شده بود و خواسته بود در ژانویه یا تابستان به یک تیم کوچکتر برود تا فرصت بازی ی بیشتری داشته باشد . .در عین تعجب همگانی لیندلوف بار دفاع منچستر در یک چهارم پایانی فصل را به دوش کشید . او به مهره ی قابل اتکای تن هاخ در دفاع بدل شد و امسال یک رقیب بسیار جدی برای بخصوص واران خواهد بود که مصدومیت هایش زیادند . تن هاخ احتمالا به ترکیب لیندلوف و لیساندرو فکر می کند و هنوز امتحانش را پس نداده است . واران از تیم ملی فرانسه هم خد احافظی کرده است . منچستر بعد از سالها ترکیب دفاع وسط و دروازه بان خوبی خواهد داشت . مگوایر یا دائمی یکی از پیشنهاداتش را قبول می کند یا احتمالا تا ژانویه روی سکوها خواهد رفت . این اصلا خبر خوبی برای دفاع وسط ثابت تیم ملی انگلستان نیست . تن هاخ با قرارداد با جانی ایوانز آب پاکی را روی مگوایر ریخته است .
دفاع چپ فعلا دغدغه ی تن هاخ نیست . شاو و مالاسیا نه عالی ولی قابل قبول اند . شاو پیشرفتی قابل توجه نسبت به چند سال قبلش داشته و مالاسیا ارزش قیمتش را داشته است . شاو فصل قبل به اوج خود رسیده بود ولی مشکل اصلی مالاسیا خوب بودن در دفاع و ضعف در حمله است . چیزی که مشکل منچستر در راست و فن بیساکاست . دالوت که تا قبل جام جهانی و مصدومیتش به یکی از بهترین دفاع راست های اروپا بدل شده بود ، بعد از مصدومیت افت وحشتناکی کرد و از طرفی فن بیساکا که دیگر امیدی به او نبود رشدی قابل توجه داشت و در غیاب دالوت روزبروز در دفاع راست بهتر شد . مشکل اما اینجاست که چه دالوت و چه فن بیساکا یک فولبک راست مدرن که چه در دفاع و چه حمله خوب باشند نیستند ، نوسان دارند و یکی از انها در دفاع خیلی خوب است و یکی از آنها در حمله . تن هاخ که یکی از اولویتهایش دفاع راست بود فعلا دست نگه داشته که خود جای تعجب دارد . او می خواهد احتمالا با ورود اونانا تغییر سیستم اساسی دهد و حتی 3 دفاعه کار کند . باید دید در ادامه ( ادامه دارد )