با حضور صادق درودگر در استودیو طرفداری برنامه زیر آسمان لیگ را ضبط کردیم.
به گزارش طرفداری، شرایط حال حاضر نساجی، موضوعات روز فوتبال باشگاهی ایران و همچنین دراگان اسکوچیچ، موضوعات گفتگوی سامان خدائی با مدیرعامل نساجی بود.
صادق درودگر در این برنامه از وضعیت نساجی، آمادگی این تیم برای حضور در آسیا، وضعیت نقل و انتقالات باشگاه و همچنین نداشتن استادیوم استاندارد برای لیگ قهرمانان گفت.
همچنین از صادق درودگر درباره قانون سقف بودجه و دستورالعمل های نقل و انتقالاتی و سود و زیانشان صحبت کرد.
در پایان از درودگر پرسیدیم از اسکوچیچ چه خبر که پاسخ او در نوع خود قابل توجه بود.
درود دوباره خدمت مخاطبین عزیز رسانه طرفداری، خوش آمدید به برنامه زیر آسمان لیگ، برنامه ای که یک مهمان ویژه دارد؛ آقای صادق درودگر، مدیر عامل نساجی که قرار است این تیم را در لیگ قهرمانان آسیا همراهی کند.
سلام خدمت شما.
شما در دهه 90، یک دوره مدیر عامل نساجی بودید؛ چه شد که بعد از 8-9 سال دواره به همین سمت برگشتید.
من دو سه پیشنهاد مدیر عاملی داشتم. یکی در تیم جنوبی و یک پیشنهاد قایم مقامی در یک باشگاه تهرانی ولی من اصلا علاقه ای نداشتم. اما نساجی و ملوان برای من فرقی دارند و من علاقه زیادی به نساجی دارم و تجربه و خاطرات زیادی در این باشگاه دارم؛ هرچند سخت و پربار، تلاش هایی در آنجا انجام دادم که خودم از آن راضی بودم و میخواستم آن تلاش ها را به ثمر برسانم. وقتی آقای حدادیان به من پیشنهاد دادند جلسه ای با هم گذاشتیم که خروجی جلسه خوب بود (در حوزه وظایف و اختیارات) ایشان هم خیلی بنده را همراهی کردند و می خواستند که شرایط باشگاه به آسیایی شدن نزدیک تر بشود ما هم از روز اول با تمام قوا داریم کار میکنیم و همه بچه های باشگاه در حال تلاش هستند. همین مجوز حرفه ای کار ارزشمندی است که انجام شد در همین دوره اول حضور باشگاه در لیگ قهرمانان و حمایت هایی که از لوجستیک باشگاه انجام داده شده است که شرکت وارش هم در این زمینه کمک های بزرگی به نساجی کرده است امیدوارم ما هم با برنامه ریزی و کمک همکاران این تلاش را به نتیجه برسانیم.
این نساجی امروز چه تفاوتی با نساجی 10 سال قبل دارد؟
در این 10 سال باشگاه نساجی دچار تحولات شده است. در همین بحث مجوز حرفه ای، نظم خوبی در آرایش باشگاه انجام داده است. ما واقعا تیم بودیم و بازیکنان پیش ما بودند. مثلا مربی ما زنده یاد نادر دست نشان، دستیاران و مربی ها در کنار یکدیگر بودند. چمن مصنوعی کیفیت خوبی نداشت و حتی در مواقعی رختکن ها کولر نداشت اما رفته رفته داریم به استاندارد های روز کشور نزدیک می شویم و شرایط بهتر می شود. استادیوم ما تقریبا از لحاظ موقعیتی جای خوبی نیست برای اینکه استاندارد های فیفا و ای فی سی را تامین کنیم؛ ای کاش این استادیوم ترمیم نمی شد و یک استادیوم دیگر ساخته می شد در جایی که وسط شهر نباشد و رینگ امنیتی را داشته باشد. موقعیت بهتری می داشت و هزینه را صرف این کار میکردیم اما به هر حال این چیزی است که برای لیگ ما مناسب است ولی اگر تیم ما دوباره بخواهد به لیگ قهرمانان برود باید شرایط بهتر شود.
امسال یک شانسی آوردیم که استقلال تهران در این رقابت ها نیست و توانستیم استادیوم آزادی را بگیریم وگرنه باید در شهرهای دیگر به دنبال استادیوم می بودیم. مدتی هم بود اگر خاطرتان باشد تیم نساجی یک بازی در مشهد و یک بازی در اصفهان، در تهران و در کرج انجام می داد. امیدوارم از این وضعیت کلا خارج بشویم و بازی های بین المللی را در استادیوم خود نساجی انجام بدهیم.
در توان باشگاه چنین اقدامی است؟
در توان باشگاه هست به شرطی که برنامه وجود داشته باشد ببنید ما یک زمینی گرفتیم، 10 ساله یک کاغذ به ما داده اند که هیچ فایده ای برای ما ندارد. کار اجرایی نمی توان روی آن کرد. الان این زمین حدود شش هکتار است و مناسب است برای این کار. بین قائمشهر و ساری است ولی هیچ گونه اقدام اجرایی بر روی آن نشده و مجوزی که دادند اجاره سه ساله است. شما فرض کن یک نفر خواهد 500 میلیارد برای زمین خرج کند و بعد از مدتی بگویند خدانگهدار و این امکان پذیر نیست. به هرحال باید جدیت مسئولین استان محترم را در این زمینه ببنیم و بر روی آن برنامه ریزی کنیم. یکی از 24 مورد گردشگری کشور یا دنیا گردشگری ورزشی است. اگر در حوزه گردشگری ورزشی وارد شویم می توانیم استادیوم بسازیم.
نساجی را میگویند امید شهر خسته، قبول دارید قائمشهر شهری خسته و مظلوم است؟
من به نساجی می گویم امید شهر آروزها چون خیلیها آرزو داشتند که به لیگ قهرمانان بروند و قهرمان جام حذفی شوند. رفته رفته شرایط دارد بهتر می شود و نسبت به گذشته خیلی اوضاع قایمشهر تغییر کرده است این تیم حدود 20 سال در لیگ یک بود و هیچ امیدی نداشت که به لیگ برتر بیاید ولی با زحماتی که کشیده شد این تیم به لیگ برتر برگشت و اعتبار لیگ برتر با حضور تیم های مردمی است که بالا می رود و این باعث می شود که این شهر آرزوی خیلی ها باشد.
و این تیم هم امید مردم است و این شهر از لحاظ امکاناتی سطح بالایی ندارد ، سینما و پارک زیاد دیده نمیشود؛ پس دلخوشی بخش بزرگی از مردم شهر همین فوتبال نساجی است.
برای بعضی از شهرهای کشور فوتبال جایگاه جوانان است اما در بعضی از شهر ها مثل شهر ما فوتبال متعلق به کل خانواده هاست و کسبه، مردم دوستش دارند. همه مردم کارشناسی فوتبال می کنند و مردم دوستش دارند؛ مثل همان ملوان و صنعت نفت است و برای همین است که تیم حالش خوب باشد، شهر نیز حالش خوب است؛ این شهر سینما ندارد اما سرزنده هستند و جوانان با استعدادی دارد و نساجی کمک میکند تا خواسته هایشان برآورده می شود.
شما برای همکاری، مهدی رحمتی را به عنوان سرمربی انتخاب کردید، یک مربی جوان و با انگیزه؛ معیارتان برای این انتخاب چه بود؟
هیات مدیره سید مهدی رحمتی را انتخاب کرد و من هم به رحمتی رای دادم به هر حال آقای رحمتی پرستیژ خوب و کاراکتر خوبی دارد. از نظر فرهنگی فرد سطح بالایی است ، از نظر دانش و علاقه مندی و کار کردن بالایی دارد من که خودم تا پاسی از شب کار میکنم مقابل مهدی رحمتی کم می آورم، او ساعات 7 صح تماس میگیرد و پیگیر کار ها میشود. او بسیار سخت کوش است و دایم در حال پیگیری است همین امروز دو روز تعطیل بودیم و به قایمشهر رفت تا سه جلسه تمرینی برگزار کند تا خودش استعدادهای جدید شهر را ببیند که هر مربی این کار را نمی کند خستگی راه و خستگی تمرینات را به جان می خرد تا تیم به موفقیت برسد و بنظرم دارد برای هدفش سرمایه گزاری می کند و با تمام وجودش کار می کند.
تا به این جا از روند یارگیری تیم راضی هستید و چقدر تیم را مهیا حضور در لیگ برتر می بینید؟
یک سری از باشگاه ها محدودیتی برای جذب بازیکن ندارند یعین یک بازیکن را ترانسفر می کنند و 20 میلیارد هم به بازیکن می دهند هم به باشگاه ولی ما بودجه محدودی داریم و نسبت به بودجهمان خوب یارگیری کردیم و سه یار دیگر می گیریم یک داخلی و دو خارجی.
چقدر برای لیگ قهرمانان آسیا آماده هستید، در قایمشهر که نمی توانید بازی کنید و استادیوم آزادی را معرفی کردید، از دید های دیگر چقدر آمادگی حضور در لیگ قهرمانان را دارید
اولین تیمی بودیم که تمریناتمان را از روز چهارم آغاز کردیم و از همان روز اول در اردو بودیم این تیم کاملا یک ماه تمام در اردو بوده و بازی های تدارکاتی را برگزار کرده است و امیداورم که به آن آمادگی ذهنی، جسمی و روحی برسیم که بازیکنان بتوانند با خیالی راحت با اندیشهها و برنامه های مربی آشنا بشوند و آن را در زمین فوتبال به اجرا بگذارند و من به این امیدوار هستم و داریم با برنامه پیش می رویم و دو تا دستیار خارجی برای او آوردیم و همچنین اشکان نامداری و حنیف عمران زاده به مهدی رحمتی کمک می کنند و سرپرست تیم از پیشکسوتان این باشگاه است که آقای کوچک زاده است و همه دوستانی که در کنار هم هستند دارند شرایطی را مهیا می کنیم که این تیم در همه مسابقات با آمادگی کامل به مسابقات بروند اما نتایج را ما پیش بینی نمیکنیم، فقط این قول را می دهم که بازی خوبی را به نمایش بگذاریم.
بعد از آمدن شما و مهدی رحمتی، تیم نساجی یک سری بازیکن با تجربه مثل علیرضا حقیقی، کلانتری و اکبر صادقی را از دست داد؛ به هر حال فوتبال بی رحم است و یک عده میروند و عده ای دیگر میآیند. نظر شما دراره این جداییها چیست؟
بازیکنانی که از ما جدا شدند بازیکنان بسیار با ارزش و بزرگی بودند و خیلی هم صبورانه در انتظار بودند که تماس بگیریم که جذب بشوند و قابل احترام هستند. حضور در لیگ قهرمانان و قهرمانی ما در جام حذفی با تلاش این بازیکنان بدست آمده است ولی به هرحال بعضی از بازیکنان در چارچوب تاکتیکی یک مربی خیلی میگنجند و گاهی مواقع این شکلی نیست ولی خب فوتبال حرفه ای است و این قضایا طبیعی است. اما بنظرم این بازیکنان برای ما بسیار زحمت کشیدند و ما همیشه قدردان زحماتشان هستیم.
از نساجی فاصله میگیریم و به موضوع روز می پردازیم یعنی قانون سقف بودجه و سقف قرارداد؛ بی تعارف نظرتان درباره این قانون چیست؟ آیا قابل اجرا است؟
روزی که کرونا در دنیا آمد، هیچ دارویی وجود نداشت ، هرکس یک دارویی مصرف میکرد. ما برنامه هایمان با قوانین کارشناسی روز دنیای حرفه ای فوتبال پیش نمی رود، حتی در حوزه اقتصاد هم همینطور است. ما با یک سری مشکل روبرو می شویم که باید راه حل هایی رو پیش بینی کنیم. یک روزی گفتیم که بازیکن خارجی نباید به ایران بیاید چون ما 450 میلیون یورو پرونده باز داشتیم و همه میگفتند که این حل شود و یک روز دیگر باید بازیکن خارجی بیاد ولی به شرط این که باشگاه ها بدهکار نشوند این دو فرایند باعث شد که بدهی باشگاههای ما کم شد و ما مجبور بودیم که این کار را بکنیم. و به این وسیله توانستیم از رشد بدهی های انباشته باشگاه ها جلوگیری کنیم. امروز هم اگر این کار انجام نمیشد با یک بازیکن معمولی زیر 20 - 30 تومن نمیشد قرار داد بست؛ البته به علاوه بازیکن قرارداد 6+1 که بعدا به 5+1 تغییر پیدا کرد. این دو تا موجب شد که التهاب بازار کاهش پیدا کند. به نظر من اگر در اقتصاد کشور بیایند چنین مطالعه ای کنند میتوانند مشکلات اقتصادی را حل کنند (مثل قیمت دلار) ما واقعا این کار را کردیم و به صورت مقطعی انجام شد. در چارچوب قانون بود. البته خیلی از بازیکنان و مربی ها آسیب میبینند چون می توانند قراردادهای بالایی ببندند اما برای فوتبال خوب است. ما کلا 12 باشگاه بسته داریم و 4 باشگاه باز؛ خدمتتان عرض کنم که 6 باشگاه مجوز حرفه ای گرفتند یعنی 10 تا از آن ها نگرفتند چون به دلایلی مثل عدم تراز مناسب، درآمدزایی و بحرانی که با آن مواجهیم. پس اگر قرار باشد این لیگ حرفه ای باشد در سال های آتی ما باید با 6 تیم شرکت کنیم که بازی ها رفت و برگشت باشد؛ چیزی شبیه سال های کره جنوبی و استرالیا. الان داریم به سمتی میرویم که باشگاه ها به گرفتن مجوز حرفه ای روی بیاورند.
بازیکنان نامی یا ستاره ها آیا راضی می شوند به سقف بودجه؟
راضی نمی شوند یا مجبور می شوند قرارداد ببند و یا در خارج بازی کنند.
یعنی راه دیگری ندارد؟
همین الان برخی از بازیکنان نامداری که در رسانه ها خیلی بحثشان شد درنهایت قرادادشان زیر 17 میلیارد بسته شد یعنی کلا دو سه میلیارد قراردادشان را افزایش دادند.
پس می تواند کارساز باشد؟
به صورت مقطعی مسکن است.
شما به جز استقلال اهواز سابقه همکاری با باشگاه های خصوص را داشتید؛ استیل آذین، تراکتور و ملوان و هین نساجی، شرایط باشگاه های خصوصی را چطور می بینید؟
آقای باقریان و آقای شفیع زاده با من درباره استقلال اهواز صحبت کردند که به دلایلی نتوانستم با آن ها همکاری کنم. ما هیچ کمکی در قوانین برای باشگاه خصوصی نداریم. باید اولین کاری که می کنیم یک اتحادیه باشگاه خصوصی راه اندازی کنیم که ما به عنوان بخش خصوص داریم خدمات ارایه می دهیم اما دولت هیچ چیزی به ما نمیدهد. قبل از انقلاب هر باشگاهی که خدمات ارایه میکرد 100 تومن مستمری میگرفت. هرباشگاهی که خدمات میدهد باید ارزیابی مالی شود و این خدمات نصفش به باشگاه برگردد و این باشگاه انگیزه داشته باشد. ما از روندهایی که بارها بارهاتکرار شد درس نگرفتیم.
الان فوتبال ما درآمدزا نیست دیگر، باشگاه های دولتی بودجه می گیرند و باشگاه های خصوصی هم هیچی ندارند. باشگاه خصوصی به چه هدفی می آید، به خاطر شهرت، تبلیغات، به خاطر رضای خداست، شما بگویید.
انگیزه های مختلفی دارند. من می بینم مثلا یک باشگاه که اسم نمی آورم، جمع شدند در استانداری و خواهش کردند شما به این استان کمک کن و درست کن و ما هم حمایت می کنیم. مثل آن داستان آبشار نیگارا بود، یک نفر از آبشار نیاگارا پرید، همه خبرنگاران با او مصاحبه کردند و گفتند با چه شجاعتی پریدی، گفت اگر آن کسی که مرا هل داد پیدا کنید پدرش را در می آورم. حالا واقعا برخی از این دوستان به بخش خصوصی گفتند شما بیاید و ما حمایت می کنیم امکانات می دهیم ولی وقتی شروع به کرا کردند دیگر تلفن شان را هم جواب نمی دادند. این اتفاق خوبی نیست، ما باید شرایطی داشته باشیم که بخش خصوصی زاینده بیاید برای فوتبال، من این کار را در فوتسال انجام دادم. در فوتسال پخش تلویزیونی گرفتم، در یک سال 34 بازی پخش شد و همه درآمدها به باشگاه ها آمد چون ما پول را به فدراسیون هم نمی دادیم و مستقیم به باشگاه می دادیم و این باعث شد 12 باشگاه خصوصی درست شود، از شهید منصوری و ارم کیش قم و فولاد ماهان و گیتی پسند و شن سای ساوه، همه را ببینید همه از بخش خصوصی بودند که آمدند و دو سه تیم از بخش دولتی داشتیم که پرسپولیس و استقلال را هم رفتم مذاکره کردم با مدیران عاملشان و گفتم هزینه را خودم می دهم، که همین کار را کردیم وآنها هم آمدند. یعنی هزینه تمام تیم ها تامین شد حتی شن سای ساوه در لیگ قهرمانان آسیا میزبان جام باشگاه ها شد و آمد در ساوه میزبانی خوبی برگزار کرد و اسپانسر خوبی هم گرفت، خودشان هم هزینه کردند و جوری شد از استان و شهرداری هم کمک کردند برای برگزاری و محل اسکان برای درست کردن سالن که باید استانداردهای AFC را داشته باشند. به هرحال آنها هم زحمت کشیدند برای این تیم، تیم دبیری تبریز که یکی از بهترین تیم های ایران در مسابقات بود و می بینید 12 تیم در بخش خصوصی آمدند و پا به پای هم مبارزه کردند.
دیدید تا به حال باشگاهی وارد فوتبال شود از بخش خصوصی به هدف ندادن مالیات؟
اصلا چنین چیزی وجود ندارد. مالیات را از کسانی که پول در نیاورند هم می گیرند چه برسد از باشگاه ها.
به جز این قضیه مستمری که گفتید، چطور می شود برای باشگاه بخش خصوصی حاشیه امنیت درست کرد.
باید خدمات ارزیابی شود مثلا الان همراه اول و ایرانسل. می آیند به مردم اینترنت می دهند براساس ارزش گذاری که می کنند پول از مردم می گیرند. باشگاه ها که دارند خدمات می دهند چه ارزشی ایجاد می کنند، آنها هم ارزیابی کنند پول شان را بگیرند دیگر. الان سامانه ای داریم مثل ستاره فلان، دارد در فوتبال کار می کند و در برنامه فوتبالی کار می کند و پیش بینی هم می گذارد، گردش مالی و همه چیز دارد، به فوتبال چه چیزی می رسد، هیچ چیز. یعنی باید به این سمت بیایم که استفاده کنیم و قوانین حمایتی را برای توسعه باشگاه ها بگذاریم. اگر این کار را انجام دهیم موفق می شویم، یک روز جناب عباس رضوی به من گفت بیا سوئد یک باشگاه اینجا مدیرعامل می خواهد بیا روزمه بده ببینیم چه می شود. من رزومه دادم اتفاقا قبول هم شد که بروم بعد وقتی صحبت می کردم آنجا، البته با کمک جناب رضوی همراه شد، وقتی گفتم چه می خواهند گفتند 36 تیم آماتور دارند فقط می خواهند 4 تیم حرفه ای کنارشان درست کنند که تیم های مختلف بود. والیبال، شنا، بسکتبال و فوتبال و ... گفتم بودجه از کجا می آید گفتند 40 درصدش را شهرداری می دهد، 40 درصدش را دولت شما فقط باید 20 درصد درامد داشته باشید. خب این شرایط در ایران باشد همه خصوصی می شوند. یا مثلا سعید عزت اللهی را من رفتم برای ملوان بفروشم و رفتم سوئیس، باشگاه لوگانای سوئیس، با مدیر باشگاه جلسه داشتیم و ایشان گفتند بیایید سرمایه گذاری کنیم. گفتند شنیده ایم آقای هدایتی مالک ملوان است و بیاید با ما شریک شود. گفتم چقدر بودجه می خواهند گفت 1.5 میلیون یورو. گفتم چقدر گفت 1.5 میلیون یورو اصلا باورم نشد، گفتم برای چند درصد سهام گفتند 50 درصد. گفتم بقیه هزینه ها چطور گفتند ما اینجا استادیوم محل تمرین را شهرداری داده با 51 کارمند که حقوقشان را هم شهرداری می دهد، برق و آب و انرژی را آنها می دهند و ما تمرین می کنیم. زمین مسابقه هم همینطور، حقوق شان را شهرداری می دهد و ما فقط مسئولین را می چینیم و مدیریت می کنیم. به من هم مجوز هتل دادند، قشنگ ترین هتل آن شهر در لوگانو که یک شهر زیباست مثل کلاردشت ماست که یک قطار دارد عموی می رود بالا، این هتل را به من دادند و 10 درصد عوارض گرفتند از من. با این کارها من راحت می توانم هزینه کنم و پیشنهاد کردند آقای هدایتی با 1.5 میلیون یورو شریک باشگاه لوگانو شود.
و شاید این کار را می کردند به نفع شان بود.
اگر ایران این کار را کنند و مشوق بگذارند برای باشگاه های خصوصی، دولت هم آزادتر می شود. دولت این همه دارد در باشگاه های دولتی خرج می کند بی حساب، نمی گویم بی حساب اشتباه گفتم، کم حساب. دولت خودش نظارتی ندارد، یک بودجه می آید از شرکتی و می گویند شرکت انقدر از سودش را می خواهد در ورزش هزینه کند. می آورند آنجا و یک دفعه رقم قراردادها را سه برابر می کند ولی اگر بخش خصوصی حمایت شود و همه باشگاه ها خصوصی شوند همه می روند دنبال درآمد و منافع و آن وقت فوتبال مان می تواند درامدزا باشد و می شود تراز مثبتی در بخش مالی باشگاه پیدا کرد.
منظورم آقای هدایتی بود که به نفع شان بود باشگاه را می گرفتند.
آقای هدایتی هم باید عرض کنم من به مسائل دادگاهی ایشان کار ندارم ولی این را شاهد بوده ام که چند بازیکن گرفتاری که مشکل داشته اند و سرطان گرفته بودند یا پیشکسوت بودند را دیدم که کمک کردند و این واقعیتی است. یکسری زندانی هم اگر یادتان باشد آزاد کرد و بقیه را نمی دانم که این پول چه مشکلی داشته یا نه ولی این اعمال را از ایشان دیدم.
از اسکوچیچ چه خبر.
یکی از اعضای هیات مدیره باشگاه فولاد به من زنگ زد و گفت می خواهیم اسکوچیچ را زنگ بزنی بیاورند او را ایران. گفتم باید زنگ بزنی ایجنتش و گفتند ایجنتش نتوانسته او را ایران بیاورد با شما رابطه دوستی دارد. گفتم دوستی چه ربطی به کار دارد و خواهش کردند زنگ بزنم. گفتم خب باشد زنگ می زنم، گوشی دستم بود و با آن گوشی واتساپ زنگ زدم و سلام کردم و گفتم فلان باشگاه انقدر پول، رقم هم بالا بود و 1 میلیون دلار بود، گفتم انقدر می دهد که بیای مربی شوی. گفت من دیگر برنمی گردم گفتم چرا، گفتند مرا مثل سگ از کشور بیرون انداختند. گفتند من آمدم ایران و با یک تساوی تیم ایران اوت می شد، من این تیم را بردم جام جهانی و مرا کنار گذاشتند برای همین برنمی گردم به ایران. خیلی علاقه مند بود آن تیم که اسکوچیچ را بیاورد ولی ایشان نیامد.
شما اسکوچیچ را با یک مبلغ خیلی خوب به ملوان آوردید، روزی که اسکوچیچ را آوردید فکر می کردید روزی ایران تا قبل از این اتفاقات برای اسکوچیچ سرزمین آرزوها شود و به نیمکت تیم ملی برسد یا خیر.
بله، اولین مصاحبه من در ملوان را ببینید، گفتم او مربی تیم ملی می شود چرا، من اصلا چیزی ندیده بودم از او فقط روزمه اش را دیدم که در هفت سال شش قهرمانی دارد، گفتم یک مربی در این سن هفت سال شش قهرمانی، دو قهرمانی در اسلوونی، سه قهرمانی در کرواسی یکی در کشورهای عربی و یک نایب قهرمانی در کویت. گفتم وقتی توانسته این همه قهرمانی بگیرد برای تیم های مختلفش قطعا مربی بزرگی است و زمانی که می خواستم به ایران بیاورمش، بدشانسی اسکوچیچ و خوش شانسی ما ایشان پلیپ معده و روده گرفته بود و در بیمارستان بستری بود. خلاصه با کمک ایجنتش صحبت کردیم بیا ایران را ببین و صحبت از قرارداد نکردیم. من گفتم به شما علاقمند شده ام که انقدر مربی حرفه ای هستید و نتایجت خوب است. آوردمش انزلی را نشانش دادم، ماهی فروشی و میوه فروشی و قصابی را نشانش دادم و عکس ملوان و مرحوم قایقران بود، گفتم این شهر فوتبالی است و هیجان زده شده بود. مردم هم او را می دیدند و گفتم بیا مذاکره کنیم و مذاکره کردیم، گفت من از باشگاه کویتی قرارداد آخرم 330 هزار دلار بوده گفتم ما این پول را نداریم ولی بیا با ما 100 هزار تا ببند و ما اگر باشگاهی دیگر تو را خواست می گذاریم بروی. همینطور داشتیم صحبت می کردیم، آن روز جواب قطعی را نداد بعد از یک روز گفت می خواهم بمانم، گفتم چقدر گفت 180 تا و 120 تا بستیم. گفت بنویس اگر باشگاه کویتی مرا خواست بروم، گفتم دیگر این را نمی نویسم این مال سه روز پیش بود. الان نمی توانم این کار را کنم و خلاصه قبول کرد، ماند و 4 روز بعد باشگاه کویتی برایش دعوت نامه زد 300 هزارتا ولی دیگر این قرارداد را با او فیکس بسته بودیم. باورتان نمی شود با اسکوچیچ خیلی از بازیکنان را تستی گرفتیم یعنی در همان استادیوم شهید تختی یا سن سیروس در آن استادیوم تست گذاشتیم و خیلی ها آمدند تست دادند و انتخاب شدند و حالا هم اسم شان را نمی آورم چون بعضی از آنها تیم ملی هم دعوت شده اند بعضی هم بازیکنان بزرگ لیگ هستند ولی اینطور بود.
شاید اگر آن بند را می گذاشتید اسکوچیچ هیچوقت سرمربی تیم ملی نمی شد.
اصلا ایران نمی آمد.
همانطور که گفتید اسکوچیچ بسیار ناراحت است، شما معتقد هستید به اسکوچیچ ظلم شد یا خیر.
بالاخره انتخاباتی بوده و فدراسیون وعده داده بود این کار ها انجام شود. انجام شان دادند ولی به نظر من اسکوچیچ می بایست مزد زحماتش را می گرفت. شرایط انتخابات به گونه ای بود که بعضی چیزها در برنامه های انتخاباتی تاج بود و اعلام کرده بود ایشان و به وعده انتخاباتی اش عمل کرد چون اعضایی که به او رای داده بودند شاید این برنامه را میخواستند از او. ولی به هرحال در کل اگر از بالا نگاه کنیم به اسکوچیچ ظلم شد.
گذشته ها گذشته و برنمی گردد. می خواهم سوالی پیش بینی طور بپرسم که پیش بینی هم نمی شود، گذشته بینی، اگر اسکوچیچ می ماند ما در جام جهانی بهتر نتیجه می گرفتیم یا خیر.
فوتبال غیرقابل پیش بینی است و مشکلاتی در آن تیم به وجود آمده بود و دو دستگی ای ایجاد شده بود که خیلی آسیب زد. اگر همبستگی اولیه تیم باقی می ماند و آن مسائل رفتن پیش معاون رئیس جمهور و خود رئیس جمهور و آن صحبت ها و پیام های اینستاگرامی پیش نمی آمد و همبستگی باقی می ماند شاید می توانست بهتر نتیجه بگیرد ولی در شرایطی که ایجاد شده بود نه.
پس هیچ چاره ای نبوده است.
احتمالا.
آقای درودگر خیلی ممنون از وقتی که در اختیارمان گذاشتید، من سوالی ندارم اگر صحبتی دارید بفرمایید.
روی سخنم با مسئولین مجلس شورای اسلامی است. الان نزدیک بیست و چند سال است که داریم در مورد حق پخش تلویزیونی صحبت می کنیم، فیفا به ما دستور می دهد، AFC نامه می زند، اینفانتینو نامه می زند برای رئیس جمهور، رئیس جمهور تعهد می دهد، وزیر ورزش تعهد می دهد و ما اجرا نمی کنیم. اولا که ما وظیفه داریم به عهدمان عمل کنیم. عهد کردیم و امضا کردیم و نامه زدیم که انجام می دهیم ولی انجام نشد، نماینده های محترم ما که در جزئی ترین کارهایی که کشور دارد که اصلا نیاز به قانون ندارد و وارد می شوند و می گویند این کار باید این شکلی انجام شود، به نظر من به مسائل کلان کشور به ویژه در حوزه فوتبال به مسئله حق پخش برسند. صدا و سیما هم یک سازمان بزرگی است که نیاز مالی دارد و به این خاطر شاید نتواند حق فوتبال را دهد، بودجه ای مصوب کنند که این بودجه بیاید به فدراسیون و باشگاه ها برسد برای اداره فوتبال کشور. الان باشگاه ها بدهکار، هیات ها بدهکار، فدراسیون بدهکار. خب الان شما چه برنامه ریزی ای از فوتبال و ورزش های دیگر می خواهید وقتی در روزمرگی زندگی می کنید نمی توانید برنامه بلند مدت داشته باشید پس نیاز است که نمایندگان محترم مجلس در این زمینه پیش قدم شوند ودر بودجه امسال حتما این را ببینند و واقعی هم ببینند، ارزیابی واقعی، چیزی که ارزیابی شده الان و فیفا ارزشگذاری کرده حدود 1400 میلیارد است، این را بدهند به باشگاه ها مشکل باشگاه ها حل می شود.
ممنون از شما و مخاطبان رسانه طرفداری که تا این لحظه همراه ما بودند.