Puya میدونم خیلی طولانی میشه اما خاطرات ترسناک کشش لازم رو داره😁
من خودم نویسنده هم و روی داستانای ترسناک کار میکنم، اما به هیچ عنوان نمیخوام از این مسئله سواستفاده کنم و داستان ساختگی ای رو روایت کنم، اینم بخاطر این گفتم که اگه چیز کلیشه ای و اشنایی رو در ادامه گفتم اطمینان داشته باشی که خودم قوانین این ژانرو مثل کف دستم بلدم اما نمیخوام برای باور پذیر تر شدنش کاری کنم، بگذریم.
اقا من خیلی وقت پیش یه مقاله عجیب از یک فیلم بی مووی ترسناک« بی موویی یعنی درجه دو و ضعیف» تو سایت هالیوود ریپورتر خوندم.ماجرا از این قرار بود که یه تیم چند نفره اماتور یک فیلم ترسناک چرت و پرت بر اساس تجربیات خودشون ساختن که از قضا فاجعه از اب در اومده بود ، و کلا هزار تا فروخت! بخاطر همین جریانا حسابی ترول شدنو میم شدنو خلاصه یه مدت بخاطر این که مسخره میشدن رو بورس بودن،ولی کارگردان اصلی فیلم همش اصرار داشت که این ماجرا واقعی و پر پتانسیله و وقتی پیشرفت کرد تو سینما دوباره سراغ ساختش میره.قضیه از این قرار بود که اگه قبل اینکه بخوابی با خودت عهد ببندی که یه تایم مشخصی وقتی هوا کاملا تاریکه هنوز بیدار میشی و ساعتی که بیدار میشی رو مشخص میکنی،بعد به صورت خیلی روانی طور بدون پیش مقدمه تو ساعت مشخص شده صاف بلند میشی و به یجا خیره میشی،اینطوری میتونی ارواحی که دور و برت حلقه زدن رو ببینی.«حیف که کلا اسم فیلمو یادم رفت و هرچقدر تحقیق کردم نتونستم دیگه چیزی پیدا کنم تو سالهای بعد راجب این فیلم».
خلاصه ، نمیدونم ولی حدودا یه سال بعدش من داستان همین ماجرا رو تو یه پیج تئوری محور چیپ تو اینستاگرام دیدم که دقیقا همینو گفت ! بدون اشاره به ماجرای اصلیش اما مهم نبود.
دیگه از اینم خیلی میگذره،مثلا شیش هفت ماه یا یک سال بعد.
من یه شب تو خواب و بیداری خیلی فاجعه ای بودم که بیشتر شبیه توهم شده بود ! بار ها و بارها از خواب بیدار میشدم و اصلا هرسری یادم میرفت که خواب بیداری دارم و داشتم روانی میشدم ! یعنی هربار بیدار میشدم فک میکردم کلا یه بار بیدار شدم و خیلی هم بد و با ترس از خواب میپریدم.اقا وقتی یه سری بیدار شدم باور کن رو بروم یه مز بزرگ بود « تو حال خوابیده بودم» و یه دختر با موهای خیلیییییییییی یلند که سرش رو به پایین بود و مو کل صورتش و پوشونده بود و یه لباس سفید بلند«مثل ارواح همیشگی ژاپنی» رو جلوم دیدم ! سه چهار ثانیه تو شک عصبی بودم و بعد یهو از جلوم غیب شد، و اون شب تا صبح نخوابیدم.اینم بگم اینارو اصلا یادم نبود تو همین روزا که داشتم خاطره پردازی میکردم یادم اومد😂.