احترام در زندگی روزمره اهمیت زیادی دارد. از همان دوران کودکی به ما یاد می دهند که به والدین، معلمان، سالمندان، قوانین مدرسه، خانواده، سنت های فرهنگی، احساسات و حقوق سایر افراد، پرچم و رهبران کشور احترام بگذاریم. ممکن است ما سعی کنیم به افرادی احترام بگذاریم که واقعالیاقت و ارزش احترام گذاشتن را دارند و ممکن است معتقد باشیم که باید به تمام افراد احترام گذاشت. ممکن است در طول زندگی خود یاد بگیریم که مشاغل و روابط در صورتی که با احترام همراه نباشند، غیرقابل تحمل خواهند بود. تقاضای فراوان برای رعایت احترام چیزهای مختلف به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل شده است. طرفداران محیط زیست از ما می خواهند که به طبیعت احترام بگذاریم، مخالفان سقط جنین و مجازات اعدام خواهان احترام به زندگی بشر هستند، اعضای اقلیت های قومی و نژادی و آن ها یی که به دلیل رنگ پوستشان، جنسیت، عقاید مذهبی و موقعیت اقتصادی مورد تبعیض واقع شده اند خواستار احترام به برابری انسان ها هستند. در طول زندگی ممکن است یاد بگیریم که احترام گذاشتن به برخی چیزها که ارزش احترام گذاشتن را دارند باعث بهتر شدن زندگی ما می شود و همین طور یاد می گیریم که باید به برخی چیزها بدون در نظر گرفتن آثاری که احترام گذاشتن به آن ها روی زندگی ما دارد، احترام بگذاریم.
در طول زندگی یاد می گیریم که کوچک ترین تحولاتی که تجربه می کنیم تا حد زیادی به میزان احترامی که به خود می گذاریم بستگی دارد. شکی نیست که احترام به خود بسیار ارزشمند است و شاید ارزش آن زمانی مشخص شود که احترام به خود در خطر باشد و یا زمانی که آن را از دست داده باشیم و سعی کنیم دوباره آن را به دست آوریم. «احترام به خود» و «احترام به دیگران» در زندگی روزمره تا حد زیادی به هم مرتبط هستند. به این مفهوم که اگر به خود احترام نگذاریم قاعدتابه دیگران نیز احترام نخواهیم گذاشت و اگر دیگران به ما احترام نگذارند، به احتمال زیاد ما نیز به خود احترام نخواهیم گذشت. این اکنون به بخشی از هوش سیاسی جوامع تبدیل شده است که نهادهای اجتماعیای که عادلانه رفتار نمی کنند تا حد زیادی می توانند به «احترام به خود» افراد جامعه لطمه بزنند و این که «احترام به خود» قوی در بین افراد جامعه نیروی بالقوه ای برای مبارزه با بی عدالتی در جامعه است. اهمیت «احترام» و «احترام به خود» در زندگی روزمره نشان دهنده این است که چرا فیلسوفان به ویژه در حیطه فلسفه اخلاق و سیاست به طور روزافزون به این مبحث علاقه مند شده اند. مسایل مربوط به احترام در زمینه های مختلف فلسفه از جمله عدالت و برابری، بی عدالتی و ظلم، حقوق اخلاقی و سیاسی، انگیزه اخلاقی و توسعه اخلاقی، تنوع فرهنگی و مدارا و تنبیه مورد بررسی قرار می گیرد. این مفاهیم هم چنین در اخلاق پزشکی، اخلاق محیط زیست، اخلاق تجارت و سایر مسایل کاربردی علوم اخلاق نیز وجود دارد. با وجودی که می توان گفت چیزهای زیادی مستحق احترام هستند، با این حال فعالیت فیلسوفان عصر حاضر در مورد احترام، تا حد زیادی روی «احترام به افراد» متمرکز بوده است. به این مفهوم که هر فردی مستحق احترام است، فقط به خاطر این که یک انسان است. احترام به افراد به مفهوم اصلی بسیاری تئوری های اخلاقی تبدیل شده است. در برخی از تئوری ها احترام به افراد ضروری ترین اصل برای اخلاقیت و اجرای وظایف و تعهدات اخلاقی است. این تمرکز فلسفه روی احترام به افراد تا حد زیادی مدیون فیلسوف آلمانی قرن هجدهم یعنی «ایمانوئل کانت» است. وی معتقد بود که تمام انسان ها و فقط انسان ها و قوانین اخلاقی که وضع می کنند چیزهای مناسبی برای احترام گذاشتن هستند. با وجودی که مفاهیمی از قبیل افتخار و احترام، در دوران پیش از کانت نیز نقشی مهم در تئوری های سیاسی و اخلاقی داشت ولی کانت اولین فیلسوف غربی بود که احترام به افراد از جمله احترام به خود را در کانون تئوری های اخلاقی قرار داد. تاکید وی بر این که باید به افراد احترام گذاشت به ایده آل اصلی Humanism مدرن و لیبرالیسم سیاسی تبدیل شد. در سال های اخیر بسیاری از فیلسوفان معتقدند که احترام باید به یکسری چیزها به جز انسان مانند موجودات جاندار غیرانسان و محیط زیست طبیعی تعمیم داده شود.
با وجود این که فیلسوفان در مورد این که احترام به دیگران و احترام به خود در زندگی و تئوری های سیاسی و اخلاقی خیلی ضروری است، تا حد زیادی توافق نظر دارند ولی اختلاف نظرهای زیادی در مورد مفاهیم احترام و این که به چه چیزهایی باید احترام گذاشت، وجود دارد.
مفهوم احترام
ازجمله مهم ترین سؤالاتی که در مورد احترام مطرح است و فیلسوفان باید آن ها را بررسی کنند می توان به این موارد اشاره کرد:
1- مفهوم کلی احترام چیست؟
الف) احترام در چه گروهی جای می گیرد؟ فیلسوفان نظرات مختلفی درباره احترام دارند و آن را نوعی اقدام، برخورد، انگیزه، رفتار، احساس، اصول اخلاقی یا وظیفه قلمداد می کنند.
ب) مشخصات خاص احترام چیست؟
پ) احترام از چه لحاظی به اقداماتی مانند وظایف و برخوردها شباهت دارد و از چه لحاظی تفاوت دارد؟
ج) احترام با چه عقاید، رفتارها و احساساتی همخوانی دارد و با چه عقایدی مغایرت دارد؟
2- به چه چیزهایی باید احترام گذاشت؟
3- آیا می توان سطوح مختلفی از احترام تعریف کرد؟
4- عواقب احترام برای مسایل سیاسی، اجتماعی و اخلاقی نادرست و مشکل دار چیست؟
عناصر احترام
این توافق نظر وجود دارد که انواع مختلفی از احترام را می توان ارایه کرد. از این رو پاسخ به سؤالات فوق مشکل است. انواع مختلف احترام تشابهات و اختلافات زیادی با هم دارند. پیش از این که سراغ اختلافات برویم ابتدا روی نکات مشترک انواع مختلف احترام متمرکز می شویم.
کلی ترین چیزی که در مورد احترام می توان گفت این است که احترام رابطه ای بین یک فاعل و یک مفعول است که در این رابطه، براساس چشم انداز و رویکردی خاص در فاعل، با مفعول برخورد می شود. احترام لزومادارای یک مفعول است. احترام یا برای مفعول انجام می شود و یا برای مفعول نشان داده می شود و یا برای مفعول احساس می شود. یکی دیگر از مشترکات تمام انواع احترام این است که در تمام آن ها فاعل، یک فرد است یعنی موجودی منطقی و هوشیار که قابلیت تشخیص اشیا و واکنش عمدی در مقابل آن ها را دارد. دلایل مختلفی برای این که به مفعول احترام گذاشته می شود وجود دارد. برخی مفعول ها خطرناک و یا قدرتمند هستند. بنابراین احترام به این مفعول ها شکل ترس و یا مطیع بودن به خود می گیرد. برخی مفعول ها نیز نوعی حاکمیت نسبت به ما دارند. در این صورت احترام شکل فرمانبرداری به خود می گیرد. اما احترام معمولابه عنوان اقدامی با هدف ارزش نهادن به مفعول تلقی می شود. درحقیقت، احترام پذیرفتن ارزش ذاتی و درونی مفعول است. احترام درحقیقت تحسین چیزی یا کسی است که ارزش و اهمیت ویژه ای دارد، صرف نظر از عقاید و انگیزه هایی که داریم. بنابراین می توان حتی برای فردی که عقایدی مغایر با عقاید ما دارد و یا حتی دشمن نیز احترام قایل شد. در این صورت احترام شکل تحسین به خود می گیرد اما چیزی که در تمام این موارد در تمرکز است نوعی احساس است، این احساس که یک مفعول ارزشمند است.
در بالا به موارد مختلفی ازجمله فرمانبرداری به عنوان نوعی احترام اشاره شد ولی در این جا مفهوم احترام نوعی برخورد با مفعول است که به دلیل سود و منفعت شخصی صورت نمی گیرد و فاعل واقعاو از صمیم قلب معتقد است که مفعول ارزشمند و یا مهم است. برای مثال نوجوانی را فرض کنید که با بزرگترها مؤدبانه برخورد نمی کند ولی با والدین دوستش خوب برخورد می کند، فقط به این دلیل که والدین دوستش او را با خودرو خود تا منزل برسانند. قطعااین نوجوان اقدامی که می کند، احترام نیست.
|