هشت نفرتانگیز The Hateful Eight: گیتار مارتین ۱۴۵ ساله
در صحنهای که جنیفر جیسن لی و کرت راسل بازی میکنند، جنیفر با چشمهای وحشتزده کرت را نگاه میکند که گیتار مارتین واقعی را خرد میکرد. واکنش جنیفر در برابر این اتفاق کاملا واقعی است. یکی از مسئولان وسایل صحنه فراموش کرده بود که گیتار بدلی را جایگزین گیتار اصلی کند. وقتی کرت موضوع را فهمید حس خیلی بدی داشت.
لی به تازگی با همین گیتار شروع به یادگیری موسیقی کرده بود و حتی اجازه داشت آن را برای تمرین به خانه ببرد و به شدت از این موضوع ناراحت شد. او حتی پیش از اینکه بداند این گیتار متعلق به موزه است، میخواست پس از پایان فیلمبرداری آن را بخرد.
به دیک بواک مدیر موزه خبر شکسته شدن گیتار را اطلاع دادند، اما جزئیات ماجرا بازگو نشد. بواک حتی پیشنهاد داد گیتار دیگری را به عوامل قرض دهد. تنها پس از اکران فیلم بود که او به حقیقت ماجرا پی برد و بسیار ناراحت شد. طبق تصمیم جدید موزه، دیگر تحت هیچ شرایطی به فیلمها گیتاری قرض داده نخواهد شد.
بتلاستار گالاکتیکا Battlestar Galactica: کشتی مدل ۲۰۰ هزار دلاری
ادوارد جیمز آلموس بازیگر فاش کرد که هنگام فیلمبرداری اپیزود Maelstrom در فصل سوم بتلاستار گالاکتیکا، وقتی به صورت بداهه بسیار احساساتی شده بود کشتی مدل موجود در صحنه را شکسته است. این لحظه به خصوص برای تیم تولید بسیار سهمگین و غیرمنتظره بود. آلموس در ادامه گفت زمانی که فیلمبرداری تمام شد، اعضای پشت صحنه به او اطلاع دادند که او نمونه اصلی کشتی را به جای بدل ارزانقیمت آن شکسته است.
در اکثر صحنهها نمونه بدلی این کشتی استفاده شده بود، اما چون قرار بود یک نمای نزدیک از آن داشته باشند، مدل اصلی را در صحنه قرار دادند و آلموس از این موضوع بیاطلاع بود. این صحنه جایی بود که شخصیت آلموس خبر مرگ دخترش را شنید و در یک واکنش فیالبداهه، تصمیم به شکستن کشتی گرفت.
مدل کشتی اصلی از موزه قرض گرفته شده بود و طبق قانون اکثر فروشگاهها، اگر چیزی را بشکنید باید هزینهٔ آن را پرداخت کنید. این حادثه ۲۰۰ هزار دلار خسارت به بار آورد.
اسکایفال Skyfall: مغازه ۳۳۰ ساله در بازار بزرگ
احتمالا اسکایفال سومین فیلم از مجموعه جیمز باند آخرین فیلم این مجموعه خواهد بود که بعد از برخورد موتور بدلکار به یک جواهرفروشی ۳۳۰ ساله در استانبول فیلمبرداری شده است.
اولین صحنه، تعقیب و گریز باند را نشان میدهد که روی پشتبامهای استانبول به دنبال پاتریک شرور است. این صحنه با یک تصادف دراماتیک به سمت پنجره شکستنی منتهی به راهرویی باریک و پرجنبوجوش در بازار بزرگ به اوج میرسد. چیزی که به سرعت اتفاق میافتد و ما آن را نمیبینیم این است: کنترل موتور از دست بدلکار که سعی دارد با جمعیت زیاد آنجا برخورد نداشته باشد خارج شده و با پنجره کریستالی یک مغازه جواهرفروشی قدیمی برخورد میکند.
از قبل برای ساخت این صحنه آمادگیهای لازم انجام شده بود؛ با این حال هیچ چیز طبق برنامه پیش نرفت. مدیر تولید اسکایفال توضیح داد که پیش از فیلمبرداری، با ۱۶۵۰ صاحب مغازه در بازار بزرگ، بازار ادویه و هر مغازهٔ دیگری که در این بین بود صحبت کرده بودند. همچنین عوامل فیلم از اداره فرهنگ، حملونقل و اداره پلیس ترکیه مجوزهای متعددی گرفته بودند. بدلکار فیلم هم بارها این صحنه را تمرین کرده بود تا تسلط کافی پیدا کند.
صاحب مغازه گفت که بازسازی خسارت بسیار پیچیده و هزینهبر بود و این اتفاق باعث پایین آمدن ارزش آن مکان شد. او گفت: «این مکان تحتنظر شورای آثار تاریخی است. ما حتی نمیتوانیم پنجرهمان را بدون مجوز عوض کنیم». بدتر از این، واکنش عوامل تولید اسکایفال بود: «حتی یک نفر برای بررسی خسارتهای ما نیامد. ما به اداره پلیس رفتیم و شکایتی علیه آنها تنظیم کردیم».
استاد The Master: توالت تاریخی
واکین فینیکس از ایجاد تغییرات خارج از فیلمنامه ترسی ندارد. گاهی این تغییرات موجب آسیب رسیدن به خودش میشود. مثلا در صحنهای از فیلم جوکر Joker، زانوی فینیکس از جا در رفت. گاهی هم نتیجه این تغییرات موجب از بین رفتن یکی از وسایل صحنه مثل یک توالت تاریخی میشود.
فِردی کوئل شخصیت فینیکس در استاد، را به سلول زندان در مجاورت لنکستر داد (با بازی فیلیپ سیمور هافمن) میفرستند و او حسابی خشمگین است. دستهای کوئل از پشت بسته شده و فینیکس به طرز وحشیانهای خودش را به در و دیوار سلول میزند. او با خشونت بسیار خودش را به تخت بالایی میکوبد، به سمت در و بالاخره به توالت لگد میزند. توالت سلول در اولین برخورد از جایش کنده شده و دفعه دوم روی زمین تکهتکه میشود.
پل توماس اندرسن به ایندیوایر گفت: «متاسفانه این توالت سرامیکی بسیار قدیمی بود و ما تنها میتوانستیم یک بار این صحنه را ضبط کنیم». فینیکس به نیویورک تایمز گفت که برای این صحنه از حیوانات وحشی که به دام میافتند و در واکنشی وحشیانه در نهایت به خودشان آسیب میزنند، الهام گرفته است.
شوالیه تاریکی The Dark Knight: دوربین آیمکس ۵۰۰ هزار دلاری
کریستوفر نولان سابقه خوبی با دوربینهای آیمکس ندارد. شروع این ماجرا به شوالیه تاریکی، فیلم حماسی او در سال ۲۰۰۸ برمیگردد.
در یکی از صحنههای مهیج، جوکر و دارودستهاش در یک گذرگاه زیرزمینی باریک منحرف شده و به دام میافتند. آنها موفق میشوند پیش از ورود بتمن با ماشین مخصوصش به این معرکه، تعداد زیادی ماشین و حتی هلیکوپتر پلیس را نابود کنند. این صحنهٔ شلوغ و هیجانانگیز از نزدیک و با دوربین متحرک ضبط شده است. متاسفانه این حرکات، باعث از بین رفتن یکی از دوربینهای آیمکس شد.
شکستهشدن دوربین حین ضبط فیلم موضوع تازهای نیست. اما دوربینهای آیمکس داستان متفاوتی دارند. معمولا کارخانه آیمکس دوربینهایش را اجاره میدهد؛ چون خرید این دوربینها اغلب خارج از بودجه تهیهکنندگان است. ارزش این دوربین هم نیم میلیون دلار بود.
چنین دوربینهای ارزشمندی مراقبت ویژهای نیز میطلبند. چون شوالیه تاریکی فیلم سودآوری بود، پرداخت این هزینه مشکل خاصی نبود. اما موضوع اصلی چیز دیگری بود: در سال ۲۰۰۸، دوربینهای آیمکس بسیار کمیاب بودند. در واقع، نولان یکی از چهار دوربین بسیار خاص آیمکس در دنیا در آن زمان را شکسته بود.
شوالیه تاریکی برمیخیزد The Dark Knight Rises: یک دوربین آیمکس ۵۰۰ هزار دلاری دیگر
نولان بار دیگر در سال ۲۰۱۲ و در فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد، سابقه جدیدی به پروندهٔ شکستن دوربینهای آیمکس اضافه کرد.
درگیری میان بتمن و بِین، مجرم نابغه که قوانین نظامی شهر گاتهام را تنظیم میکند، صحنهای است که این اتفاق برای بار دوم تکرار شد. درگیری آنها با یک دعوای حسابی در راهپلههای ساختمان شهرداری گاتهام به اوج میرسد. زن گربهای با موتور مخصوص بتمن وارد میشود و مستقیما با یک دوربین آیمکس برخورد میکند.
کل این اتفاق با دوربین فیلمبرداری موبایل از پشتصحنه ضبط شده و واقعا ناراحتکننده است. سرعت موتورسیکلت آنقدرها زیاد نیست، اما بدلکار و فیلمبردار متوجه صحنه دعوا و برخورد احتمالی با یکدیگر که موجب شکستن دوربین میشود نبودند. یک دوربین ۵۰۰ هزار دلاری دیگر از بین رفت. خوشبختانه این بار این دوربین جزو دوربینهای نادر نبود.
اما عطش نولان برای کار کردن با دوربینهای آیمکس و احتمالا متضرر کردن تهیهکنندهها به همین جا ختم نمیشود. برای فیلم دانکرک Dunkirk در سال ۲۰۱۷، نولان یک دوربین آیمکس را در هواپیمایی گذاشت که قرار بود سقوط کند و تصور میکرد دوربین روی آب میماند و آنها به راحتی به آن خواهند رسید؛ اما دوربین فورا غرق شد. غواصها پس از یک ساعت موفق شدند دوربین را نجات دهند و در کمال تعجب هم دوربین و هم تصاویر ضبطشده آن سالم بودند. بنابراین نولان توانست طلسم را بشکند و رکورد شکستن دوربینهای آیمکس برای بار سوم را به نام خودش ثبت نکند. شاید بار دیگر.
ایثار The Sacrifice: کل یک خانه
شکستن گیتار عتیقه و مدل کشتی اصلی بدون اطلاع از اصل بودن آنها یک داستان است، شکستن توالت قدیمی بدون قصد قبلی هم داستان دیگری است. حتی شکستن دوربین هم موضوع مهمی در برابر صدرنشین این مقاله نیست. کل یک خانه در فیلم ایثار به کارگردانی آندری تارکوفسکی در سال ۱۹۸۶ آتش گرفت و از بین رفت.
راستش را بخواهید، آتش زدن خانه از قصد بود، اما از کار افتادن دوربین یک موضوع خارج از برنامه بود. این اتفاق باعث شد تیم تولید مجبور شوند دوباره این خانه را بسازند و آتش بزنند تا بتوانند صحنهای که از دست رفته بود را ضبط کنند.
این لحظه در تصاویر پشت صحنه ثبت شده است. آتش گرفتن خانه از فاصله دور ضبط شده است. تارکوفسکی پس از آگاهی نسبت به خطای دوربین، صورتش را با دو دست میگیرد و با ناله میپرسد: «چرا به من نگفتید؟» و همانطور که همه سرهایشان پایین است، سکوت عجیبی همه جا را فرا میگیرد. خانه بدون هدف میسوزد و تارکوفسکی میگوید: «آخرین چیزی که انتظارش را داشتم گند زدن عوامل فیلمبرداری بود».
این خانه را با هزینه زیادی بازسازی کردند و ایثار به عنوان یک فیلم کلاسیک ماندگار شد. اما بعید است کسی آتشسوزی اول، لحظهای که حقیقت دربارهٔ دوربین کشف شد و ماجراهای بعد از آن را فراموش کند.
منبع
https://www.namava.ir/mag/the-most-e...