خب، تموم شد. حالا چی؟ شاید خنده دار ترین لحظه فینال لیگ قهرمانان در یک استادیوم اتاتورک دور و الوده به دود، دیدن موسیقیدان کلاسیک مجارستانی ادام گیورگی بود که حضور خود را از طریق اهنگ مسابقات در یک پیانوی بزرگ درخشان در کنار زمین قبل از شروع بازی نشان دهد.
در تمام این مدت ۱۰۰ متر دورتر از سمت چپ آدام، ۱۰ هزار طرفدار پیراهن آبی منچستر سیتی سرسختانه هر شکوفایی را هو می کردند، هر تلاشی برای تزریق کمی احساس به این مناسبت را هو می کردند. نه ادام لطفاً. واقعا تو نیستی فقط، خب، یه جورایی داستانش طولانیه.
این نوعه شب بود، پر از شکوه و بافت شگفت انگیز. اگرچه از بسیاری جهات این فینال زیبا بود. در اینجا ما یک محصول تلویزیونی جهانی داریم که در داخل یک استادیوم توسط حکومتی دیکتاتور ساخته شده است، که شامل یک تیم قهرمان متعلق به دیکتاتور و دیگری در وضعیت شناوری مالی ناشی از FFP است. و در وسط آن کاسه روشن، محور اشنای قدیمی، بازی که هنوز قادر به برقراری ارتباط زیبایی و لذت است، توسط گروهی از مردم تماشا می شود که هنوز قادر به حرکت با نمایش هستند، هنوز هم قادر به احساس چیزی هستند، حتی اگر این چیزی باشد که نیاز به هو کردن یک پیانیست معروف مجارستانی باشد.
اولین درس روز شنبه این است که سیتی تیم خوبی بود و سزاوار قهرمانی بود. این بهترین تیم حال حاضر فوتبال اروپا است. یک مدل پیوند دوگانه که ترکیبی از تیم سازی و تاکتیک های خلاقانه بود. همانطور که روزنامه L'Équipe در گزارش خود در مورد بازی می گوید، "اخلاقی در راه است که باشگاه قدرت خود را ساخته است". اما خود تیم یک مدل زیبایی شناسی و تمرین خوب است.
پپ با سیستم فوق العاده امن چهار دفاع مرکزی در استانبول رفت، که همزمان باعث کاهش قدرت خط حمله حریف موجب شد. شما تعجب می کنید که چند عنوان لیگ قهرمانان را می توانستند تیم سیتی به دست آورند اگر گواردیولا به سادگی بهترین مدافعان اصلی خود را بیشتر بازی می داد. این احتمالا به معنای چیزی است که سیتی در استانبول به دست آورد و هالند تنها سه پاس کامل را در طول ۹۰ دقیقه تکمیل کرد.
سیتی در طول فصل فوتبال زیبایی به نمایش گذاشت، گل های فوق العاده ای به ثمر رساند، بازی اطراف خود را تغییر داده بود. بازیکنان خوب به نظر می رسیدند. لباس های جین پاره شده Euro-bro بسیار باحال بودند. و البته، یک بازی دیگر در اینجا وجود دارد. پیروزی سیتی به این معنا است که فوتبال به معنای بسیار ابتدایی تغییر کرد. برای اولین بار مسابقات باشگاهی برتر جهان توسط یک تیم ملی برنده شد. قدرتمندترین و موفق ترین باشگاه جهان اکنون تحت مالکیت، تامین مالی و به عنوان عروسک دستکش روابط عمومی توسط یک دولت ملت سرکوبگر است.
کسانی که این ورزش را تماشا می کنند، لازم نیست به هیچ یک از اینها اهمیت دهند. هنوز پایان هیچ چیز نیست. کارتل زنده خواهد ماند. بارسلونا و رئال مادرید آینده را برای همگامی با زمان حال به رهن گذاشته اند. آن پسران خوب قدیمی هنوز هم ویسکی و چاودار می نوشند. در هر صورت موفقیت فوتبالی هرگز واقعا خالص نبوده است. هر دوره باشگاهی از بیرحمی، پول و صاحبان خودمانی ساخته شده است. با این حال، این چیز جدیدی است، دوران باشگاهی که به جای آن از قدرت دولتی و دستان یک دولت ضد دمکراتیک ساخته شده است، دستگاهی که طبیعتاً نرم یا خیرخواهانه یا عاری از توشه های جانبی نیست.
قبل از شروع بازی، حس پاور فلاش مانند همیشه در لبهها وجود داشت. تونل VIP هجوم همیشگی افراد مشهور را داشت. در اینجا الکساندر چفرین، مدیر اجرایی یوفا، با انگشتان دست روی هم قرار دارد و سعی می کند به آشوب سفر پشت سر خود نگاه نکند. در اینجا لوئیس فیگو با عینک آفتابی آنقدر بزرگ است که به نظر می رسید حداقل 40 درصد صورت او را می پوشاند. علاوه بر افراد مشهور فوتبالی، همه قشر های خاص جامعه حضور داشتند. از نصرت آشپز نمک پاش معروف ترکیه، که فقط منتظر سوت پایان بازی است تا برود از جام قهرمانی عکس بگیرد.
در این صورت مشخص شد که نمک پاش معروف تنها قصاب بدنام خانه است زیرا شایعات حضور بشار اسد رئیس جمهور سوریه بیاساس بود. اما کارگزاران قدرت دیگر ظاهر شدند. شیخ منصور از منچسترسیتی برای دیدن دومین بازی تاریخش حاضر شد. به همان اندازه مهم، برادرش، محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور فعلی امارات نیز در آنجا بود. کسب و کار خانوادگی، با باشگاه خانوادگی ملاقات کنید. و این حداقل یک دیدگاه بدون مانع از پویایی قدرت در بازی است.
نیازی به بررسی سوابق حقوق بشری مالکان سیتیزن ها نیست. قوانین سرکوبگرانه و سرکوب آزادی بیان، جنایات جنگی و "محل های سیاه" در یمن، درگیری که بریتانیا به تامین تسلیحات برای آن ادامه می دهد. بر اساس گزارش عفو بینالملل، بازداشت و اخراج خودسرانه 375 کارگر مهاجر آفریقایی در سالهای نه چندان دور، که «بر اساس رنگ پوست» از کارهایشان اخراج، دیپورت شدهاند و بدون هیچ گونه فرآیندی تحت رفتار تحقیرآمیز قرار گرفتهاند، چطور؟ یک کارگر نیجریه ای گزارش داد که قبل از اینکه به اردوگاه زندان منتقل شود، در لباس شب خود دستبند زده شده و توسط پلیس مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. همانطور که او شکایت کرد، افسران پلیس به سادگی گفتند: "امارات پول می دهد، کارگر برای برده می گیرند".
و بله، هیچ کس واقعاً نمی خواهد در این مورد صحبت کند. فوتبال روشن است و بالاخره اینها صفحات ورزشی هستند. اما واقعیت این است که افرادی که این بخش از بحث های فوتبال را میسازند روزنامهنگار، متنفر یا هوادار منچستریونایتد نیستند. افرادی که به آن ها اشاره شده، دولت ابوظبی و دیگر دولت های عربی و قطری اند، که اصرار دارند ورزش را به عنوان مگافون تبلیغاتی شخصی، منبع قدرت ساختاری نرم، استخراج ثروت، و منافع استعماری معکوس در شهرهای فراصنعتی قابل مناقصه معرفی کنند.
صعود سیتی یک پیروزی کامل برای سیاست در فوتبال است. آنچه در حال حاضر به آن معنا دارد، بیشتر از سوی دیگر طرفهای علاقهمند است، با تمام پیامدها و مصالحه. از آنجایی که دولت قطر حواشی را دنبال می کند، در حالی که عربستان سعودی خود را در نیوکاسل جاسازی می کند، چشم انداز یک دوئل نفس گیر منطقه ای از طریق این صنعت فرهنگی قدیمی شکننده باید دلیلی برای نگرانی واقعی باشد. چشم از پول بردارید قرار نیست ورزش اینگونه عمل کند. این به معنای فشار بیشتر بر قوانین مالی و باریک شدن بیشتر هرم همیشه باریک خواهد بود. اتهامات کلاهبرداری مالی علیه سیتی و دیگر تیم های تحت حمایت عرب ها، که همگی رد شده اند، همانند یک اجتناب ناپذیر ساختاری، یک اصطحکاک اساسی بین رویکرد کسب و کار یک سلطنت مطلقه چند میلیاردر، و اصرار برای محافظت از نظم موجود خوب و بد، در یک ورزش اجتماعی شکوهمندانه به نظر می رسد.
اما واقعیت این است که قوانین وجود دارد. پیروزی در فینال دقیقاً سه سال از زمانی است که سیتی اعتراض خود را در لوزان علیه محرومیت از همین مسابقات لیگ قهرمانان تکمیل کرد، اتهاماتی که پس از آن لغو شد. احتمالاً در حال حاضر نیز برای 11 نفر منتخب در آن روز مدال هایی وجود خواهد داشت (بله: سیتی 11 وکیل را به دادگاه آورده بود). همه اینها بخشی از تهدید دائمی به مصرف صرفاً بدنه حاکمه فوتبال اروپا در دعوی قضایی است، یک سیلی بزرگ فوتبالی دعوای راهبردی علیه مردم. مشارکت .کت و شلوار......
چه کسی می داند؟ شاید سیتی اکنون بتواند همین روحیه را وارد دادگاه داخلی کند و یک دوئل بی سابقه را انجام دهد، هم تیم حقوقی داخلی یوفا و هم 115 اتهامی که در حال حاضر در لیگ برتر وجود دارد را حذف کند. شاید به مرور زمان این سوال مطرح شود که امضای کلیدی واقعی عصر کنونی کیست؟ ارلینگ هالند، سلطان گل ها؟ یا لرد پانیک، مشاور پادشاهان؟
در هر صورت، اکنون انتظار بیشتری داشته باشید. تحمل بیشتری را برای آنچه محتمل ترین نتیجه چند سال آینده به نظر می رسد، یعنی یک شکاف اساسی در نحوه اداره باشگاه های فوتبالی و اشغال بیشتر دولت های عربی به ساختارهای قدیمی باشگاه ها یا صادقانه بگویم، از بین رفتن فوتبالی که قدیم تر ها تماشا می کردیم، داشته باشید.
به عنوان نت پایانی، نت گستردهتری وجود دارد، نه آنقدر ناراحتی، بلکه از سردی. این مدل از ورزش در واقع بیانگر چه چیزی است؟ تخصص قبلی دیگران؟ پیروزی سرمایه داران جهانی؟ این واقعیت که ثبات مالی بی حد و حصر تحت حمایت دولت ها، به علاوه استعداد و تخصص بی حد و حصر، در نهایت موفقیت برابر است؟ احساس اصلی در پایان پیروزی سیتی در استانبول به نظر می رسید آرامش رضایت از یک کار تکمیل شده است. نتیجه ای که همیشه اجتناب ناپذیر به نظر می رسید، اما بالاخره انجام شد. گردشگرانی که از گرند کانیون بازدید می کنند زیرا در لیست قرار دارند و می آیند و می گویند: "خب، این یک سفر بود اما خوشحالم که رفتیم".
گاهی اوقات احساس میشود که احساس غالب دگرگونی سیتزن ها خشم، سرکشی، تشنگی برای بحث های آنلاین نامنسجم و کری ها کودکانه با تیم های هوادار رقیب است. مایه شرمساری است که هیچ احساس منسجمی از مراقبت، وظیفه و مقررات در هیچ شکلی از مالکیت باشگاه وجود ندارد. آن ساختار اکنون به طور کامل تعبیه شده است. و از شنبه شب، بازی برای همیشه تغییر کرده است، و فقط کمی جلوتر از سفر بدون نقشه خود حرکت می کند.