طرفداری | در سال 2019، هواداران دینامو زاگرب پس دیداری که یوشکو گواردیول در آن موفق به گلزنی شده بود، در حال بازگشت به خانه بودند که با چهرهای آشنا مواجه شدند. گواردیول نوجوان که هنوز گواهینامه رانندگی نداشت، زودتر از آنها در قطار برقی نشسته بود و امیدوار بود در سریعترین زمان به منطقه آپارتماننشین شهر برسد. کسی غافلگیر نشد؛ او فرزند پدری ماهیفروش و مادری کارمند بود.
در کرواسی همه به لوکا مودریچ نگاه میکنند و امیدوار هستند سرنوشتی مانند او داشته باشند. یوشکو گواردیول، فرزند یک ماهیفروش ساده نیز از این قاعده مستثنی نبود. روزها و شبها در کنار پدرش ماهی میفروخت و گاهی نیز به مادرش کمک میکرد. پیش از این که پیراهن دینامو زاگرب را 12 سالگی نقاشی کند، در حالی که سوار بر دوچرخهاش بود، دوست داشت در آینده شیرینیفروشی داشته باشد. در واقع، ضمن بیزاری از ماهیفروشی، دوست داشت شغل دیگری را آغاز کند. هر چه سن یوشکو گواردیول بالا رفت، علاقه او به فوتبال تشدید شد. تصور این که پسری در زاگرب با تماشای اسطورهای مانند مودریچ رویاپردازی نکند، خیلی دشوار خواهد بود. یوشکو در نهایت فوتبالیست شد، اما مردم بیشتر در مورد پیشینه و مسیری که او پیمود، صحبت میکنند.
پدر یوشکو گواردیول هرگز ثروت دنیا را برای پسرش فراهم نکرد، اما به او آموخت که با احترام و تواضع، مردم را در کنارش خواهد داشت. او هنوز هم مردی سختکوش است که کارش را در ساعت 4 صبح آغاز میکند. زندگی برای او یک چرخه تکراری است اما از آن لذت میبرد. هر دو روز یکبار به دولاچ میرود تا ماهیها را برای ارسال به بازار کشاورزان زاگرب به رانندگان تحویل دهد. رویای فوتبال یوشکو گواردیول در خطر بود؛ او 4 صبح در کنار پدرش ماهی میفروخت و به طور همزمان نیز تحصیلش را ادامه میداد، اگرچه هرگز نتوانست به دانشگاه راه پیدا کند. با این حال، تبدیل شدن به یک فوتبالیست درجه یک، تنها امید این مدافع 23 ساله برای رسیدن به یک زندگی ایدهآل بود. او نمیتوانست با ماهیفروشی به چیزی که میخواست برسد. در سال 2023، طی یک مصاحبه گفت:
۱۶ یا ۱۷ ساله بودم و هنوز روی نیمکت تیمهای جوانان نشسته بودم. ناامید شده بودم و در یک لحظه فکر میکردم فوتبال را کنار بگذارم. به هر حال، از ماهی متنفر هستم. تصور کنید ۱۶ ساله هستید و هر روز فقط ماهی برای خوردن در خانه وجود دارد. میخواستم چیز دیگری را امتحان کنم. نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما پس از مدتی کیفیت بازیام را دیدند. شش ماه بعد، در تیم دوم دینامو زاگرب به میدان میرفتم.
پسری که تا چند ماه پیش روزهایش را با «ماهی» میگذراند، ناگهان با درخشش در دینامو زاگرب، دو پیشنهاد مهم از آلمان و انگلیس دریافت کرده بود.
دو پیشنهاد دریافت کردم: لیدز یونایتد و لایپزیش. مارچلو بیلسا در لیدز حضور داشت و رویای من هم بازی در لیگ برتر بود. اما میدانستم که پیش از انتقال به انگلیس باید چند گام دیگر بردارم. بنابراین به لایپزیش رفتم. چلسی همان شروع کارم به دنبال جذبم بود که باشگاه مخالفت کرد.
پیش از تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفهای، یوشکو گواردیول به پدرش قول داده بود که خانه جدیدی برای خانوادهاش خواهد خرید. وقتی به لایپزیش پیوست، به قولش عمل کرد؛ یک خانه روستایی در اطراف زاگرب، دور از هیاهوی شهری و نزدیک به یک دریاچه برای ماهیگیری. گواردیول پس از موفقیت در لایپزیش و تیم ملی کرواسی، طی انتقال 90 میلیون یورویی که تقریباً رکورد نقل و انتقالاتی مدافعان را جابهجا کرده است، به منچسترسیتی پیوست. درآمد او به طرز چشمگیری افزایش یافته و رقمی که پیشتر طی یک سال کسب میکرد را حالا در عرض چند هفته دریافت میکند. درآمد هفتگی او در سیتی (200 هزار پوند) قابل مقایسه با «آن ماهیفروشیهای چهار صبح» نخواهد بود. با این حال، پدرش، تیهومیر گواردیول هنوز هم دست از کار قدیمیاش نکشیده است. او از شغلش خسته نمیشود و انتظار دارد پسرش در تابستان، زمانی که فرصتی برای استراحت دارد، به او کمک کند.
در زاگرب، خانواده یوشکو گواردیول به افرادی متواضع مشهور هستند. با وجود موفقیتهای پسر خانواده، آنها هنوز هم مردمانی ساده با عادات همیشگی به شمار میروند. تیهومیر گواردیول هنوز هم ماهی میفروشد و مشتریان خاص خودش را دارد. یوشکوی 23 ساله نیز موفقیتهایش را به عنوان دینی که به والدینش، به ویژه پدرش، بدهکار است، میبیند.