در زندگی، هیچوقت طرفدار اینتر نبودم. کلا خیلی بازی های سریآ را نگاه نمی کنم. اگر هم نگاه کنم همیشه طرفدار رم و میلان بودهام.
دیشب، شب عجیبی بود. سیتی تیم خیلی ترسناکی بود شاید حتی ترناکتر از بارسای ۲۰۰۹. من هیچوقت از سیتی متنفر نبودم اما به دلیل رقابت های چند سال اخیر لیورپول با آنها، دیشب طرفدار اینتر بودم.
نیمه اول خسته کننده بود. اینتر به آن چیزی که می خواست رسید اما در دقیقه ۶۸ رودری کار رو خراب کرد.
آنجا بود که طوفان اینتر شروع شد...
دقیقا بعد از گل دیمارکو توپ عجیبغریبی رو به تیر زد. من آنچنان رو این توپ و ریباند آن داد کشیدم که به خودم گفتم که مگر من اینتری هستم؟
دقایق آخر و دوباره شانس سیتی و هدزدن اشتباه لوکاکو.
....
دقیقا بعد از بازی، گزارشگر گفت که سیتی با شایسنگی قهرمان شده که ناگهان من بلند شم عصبانی تلوزیون را خاموش کردم.
از این بازی حداقل که من دو درس گرفتم: ۱. دیر یا زود پول برنده میشه
۲. فوتبال بازی عادلانهای نیست
البته دومی را میشه به طریقه دیگری گفت. چون فوتبال بخشی از زندگی است و زندگی ناعادلانه است(اگر هنوز به این باور ندارید، برایتان متاسفم) پس فوتبال هم ناعادلانه است!
نمی گویم اینتر باید می برد چون سیتی هم موقعیت های خوبی داشت اما اینتر با مهره های کم ارزشش توانست کاری کنه که لیورپول و یونایتد پرستاره نتوانستند: در سینه آنها نفس را حبس کردند.
قهرمانی سیتی اصلا مهم نیست اما آنچه مهم است زلزله های بعد از آن است. آیا تیم های نفتی مثل پیاسجی و نیوکاسل هم از آنها یاد می گیرند و اروپا به سریالی از تیم های نفتی تبدیل میشود
یا اینکه رئال و دوستان سوپرلیگ را تاسیس می کنند؟
چه قبول داشته باشید و چه نه، این قهرمانی شاید تاثیرگذارترین قهرمانی در اروپا در دو دهه اخیر بود.
تاثیری که معنایش این نبود تیم های کوچک هم می توانند قهرمان شود بلکه معنایش این بود کل عشق به فوتبال اروپا را هم جمع کنی پول را نمی توانی شکست دهی.
شما را نمی دانم ولی من که بعد از بازی در دلم گفتم:"فوتبال امشب احتمالا مرد!".
پ.ن: این مطلب خیلی خیلی احساسی بود و شاید بعدا از نوشتنش پشیمون بشم لطفا اگا طرفدار سیتی هستید به دل نگیرید