اتحادیه نویسندگان صدر تقدیم میکند: |
مائوریسیو پوچتینو مربی که شهرت خود را بر اساس کار چشمگیرش در اسپانیول و ساوتهمپتون ایجاد کرد و در تاتنهام در صحنه جهانی نامی برای خود دست و پا کرد. در تاتنهام، او تیمی را که قبلاً فقط برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان تلاش می کرد به مدعیان قهرمانی لیگ جزیره و فینالیست های لیگ قهرمانان اروپا تبدیل کرد.
اگرچه جام نقرهای از دست او در رفت، اما کاری که پوچتینو در اسپرز انجام داد، او را به یکی از بهترین مربیان جهان تبدیل کرد. پوچتینو بعد از نامدار کردن اسمش در دنیا به پی اس جی رفت که شکوه لیگ قهرمانان اروپا مالکان قطری به شدت هوس فرو برده است. قهرمانی در لیگ یک فرانسه اولین عنوان جامی بود که در دوران مربیگری بدست آورده بود. اما مانند دیگران سرمربیان این تیم او هم نتوانست سبک خود و تفکرات خود را در این تیم پیاده کند. او اسیر تیمی بود که فقط ستاره های گران بهایی می گرفت اما این ستاره فقط کار را برای پوچتینو سخت کردند. مرد آرژانتینی از کار بی کار شد اما بالاخره بعد از یکسال دوباره درهای فوتبال بر روی او باز شد! بله او دوباره مربی یک تیم لندنی شد. اینبار مربی آبی پوشان شهر لندنی به نام چلسی شد.
تیمی که در این روزگار سخت در بدترین دوران باشگاهی تاریخی خود قرار دارد. اما آنها با آوردن پوچتینو قصد دارند تا دوباره شکوه و عظمت را به باشگاه برگردانند. خوب در اینجا، ما به نحوه بازی تیم های قبلی پوچتینو، رویکردهای مورد علاقه او در مالکیت و خارج از مالکیت، و آنچه ممکن است در PSG اشتباه کرده باشد، نگاهی می اندازیم.
تیم های پوچتینو - اسپانیول، ساوتهمپتون و تاتنهام همگی به عنوان تیم های هجومی تحت هدایت او شناخته می شدند. از طریق استفاده از ترکیب انتقال سریع تهاجمی و بازی موقعیتی (در تصویر زیر)، تیم های تحت هدایت پوچتینو بیشتر در نیمه زمین حریف بازی می کردند. این تیم ها در هنگام حمله به صورت ۴-۲-۳-۱ یا ۴-۳-۳ بازی می کردند و با سیستم ۴-۴-۲ یا ۴-۱-۴-۱ دفاع می کردند.
پوچتینو اصرار دارد که تیمهایش مالکیت توپ را از عقب انجام دهند. از همان پاس اول، او می خواهد که تیم هایش امتیازات عددی ایجاد کنند تا توپ را به جلو حرکت دهند و در یک چیدمان سازمان یافته به نیمه زمین حریف برسند. مدافعان میانی، هر دو طرف دروازه بان را رها می کنند، در حالی که هافبک های دفاعی در موقعیت هایی قرار می گیرند تا مثلث هایی را در اطراف اعضای خط جلوی حریف تشکیل دهند (در تصویر زیر).
این اضافه بارهای محلی برای ایجاد خطوط عبوری از پشت استفاده می شود. حملات تیم های او به شدت تحت تاثیر مدافعان کناری است. در ساوتهمپتون، لوک شاو و ناتانیل کلاین این کار را انجام می دادند. در تاتنهام دنی رز، کایل واکر، کایران تریپیر و بن دیویس بودند. پوچتینو در حالی که در ساوتهمپتون بود، تنها از سیستمهای چهار دفاعی استفاده میکرد، اما در تاتنهام از این بازیکنان به عنوان مدافعان کناری و جلوتر از سه دفاعه نیز استفاده میکرد. عرضی که مدافعان کناری یا وینگرهای او ایجاد می کردند به تیم هایش کمک می کرد تا حریفان را با پرس بالا دور بزنند تا دروازه بان بتواند با توپ مستقیم به سمت آنها بازی کند. در حمله، آنها با ایجاد اضافه بار در موقعیت های خطرناک کمک می کردند تا دفاع حریف را گسترش دهند، که نتیجه این کار نفوذ به سمت مدافعان کناری حریف را سوق می داد. از آنجایی که مدافعان کناری به طور گسترده ای پیشروی می کردند، وینگر های تهاجمی تیم با حمایت از آنها باعث می شدند تا به تنها مهاجم نوک (هری کین) تیم نزدیک شوند. هری کین تحت هدایت پوچتینو به یکی از بهترین مهاجمان جهان تبدیل شده بود و در طول زمانی که هری کین زیر نظر مربی آرژانتینی بود، او به طور فزاینده ای پیشرفت و همه کاره شدن او در تیم معلوم بود. پاس های بهبود یافته او و تمایل به عقب نشینی در موقعیت های عمیق تر و کمک در امر بازی بازیسازی تیم. این امر ها باعث شد تا تاتنهام به ارائه یک تهدید انتقالی ادامه دهد، علیرغم این واقعیت که با گذشت زمان تیم تحت هدایت پوچتینو، مالکیت توپ را بیشتر در اختیار داشتند. ریکی لمبرت کار مشابهی را در ساوتهمپتون انجام می داد، جایی که آدام لالانا و جی رودریگز از او حمایت کردند. تاتنهام و ساوتهمپتون هر دو تیم سعی می کردند شکل تهاجمی نامتقارن خود را حفظ کنند، چرخش آنها در چپ و راست مشابه هم بود. برای تاتنهام، سون هیونگ مین به داخل زمین می رفت تا در مناطق مرکزی با شماره ده تیم (در تصویر زیر) ترکیب شود یا فراتر از حریف فرار کند. او در این کار گاهی شماره ده ثانویه بود و گاهی مهاجمی که دروازه حریف را تهدید می کرد بود. هافبک وسط ها در جناح دیگر، اغلب دله آلی یا کریستین اریکسن نیز به داخل زمین می آمدند تا اضافه بارهای مرکزی را ایجاد کند تا فضا را برای حمله مدافعان کناری خالی کند.
در پاریس، پوچتینو با استفاده از سیستم ۴-۲-۳-۱ یا ۴-۳-۳ ادامه داد، علاوه بر آنها او از سیستم ۴-۴-۲ استفاده می کرد.
پاری سن ژرمن همچنین الگوهای تهاجمی شناخته شده خود را به کار می برد، با استفاده از عرض آنها توسط مدافعان کناری همپوشانی و کیلیان امباپه و نیمار در حالت هجومی. اگر نیمار در سمت چپ بازی می کرد، تقریباً به طور دائم به کانال داخلی سمت چپ می رفت. امباپه هم همینطور. هافبکهای مرکزی ماهری مانند مارکو وراتی اغلب به دنبال دویدن مستقیم امباپه پس از انتقالهای تهاجمی بودند. بهویژه پس از بازی مجدد در نیمه تهاجمی. زمانی که پاری سن ژرمن در برابر بلوک های دفاعی سازمان یافته قرار می گرفت، (یک اتفاق رایج در لیگ یک فرانسه) امباپه مجبور می شد حرکات خود را هوشمندانه تغییر دهد. از حرکات دوگانه ظریف برای از دست دادن نشانه گذاری های انجام شده توسط حریف و برای دریافت توپ بین خطوط یا پشت سر حریف استفاده می شد. این ها به طرز پیچیده ای با پاس های درخشان هافبک های پی اس جی هماهنگ بود.
چالش فصل آخر پوچتینو در یافتن سیستمی بود که بتواند با امباپه، نیمار و ورود لیونل مسی در تابستان 2021 مناسب باشد. در بازی های داخلی، هر سه می توانستند با آنخل دی ماریا در ترکیب ۴-۲-۳-۱ بازی کنند. دی ماریا در سمت راست بازی می کرد، مسی در پشت امباپه و نیمار در سمت چپ. با این حال، زمانی که پاری سن ژرمن مقابل حریف قویتری قرار می گرفت، دی ماریا کنار می رفت و آنها با نتیجه ۴-۳-۳، مسی در سمت راست، امباپه در سمت چپ و نیمار در وسط قرار می گرفتند. هر چند هیچ یک از این سه به مواضع خود پایبند نبودند. آنها به طور مداوم می چرخیدند، مسی و نیمار تمایل داشتند به دنبال توپ بیایند و امباپه یک تهدید همیشگی پشت سر آنها (در تصویر پایین) بود.
با این حال، مدیریت این سه ستاره دشوار بود. اگرچه نشانههایی از پوچتینو در شکل باریک و مدافعان کناری وجود داشت که عرض تیم را فراهم میکردند، اما زمانی که تیم مالکیت توپ را از دست می داد، مشکلاتی به وجود می آمد. سه بازیکن جلو نمی توانستند با آن شدتی که پوچتینو می خواست فشار بیاورند، که منجر به تغییر جالبی در رویکرد خارج از مالکیت تیم او می شد.
ایجاد برتری عددی نیز در هنگام دفاع تیم های پوچتینو در اولویت است. تیم های اولیه او به دلیل پرس شدیدشان در نیمه زمین حریف و گل های چشم نوازی که پس از یک بازی مجدد در یک سوم پایانی به ثمر می رسیدند، قابل تشخیص بودند. بازی موقعیتی مبتنی بر مالکیت آنها منجر به دوره های طولانی مدتی در نیمه حریف می شد. این بدان معنا بود که پس از دست دادن توپ، آنها مهاجمان زیادی را در نزدیکی توپ داشتند تا به سرعت ضدپرس شوند تا توپ را از حریف بگیرند. آنها همچنین برای شروع مجدد از یک رویکرد جلوی پایی استفاده می کردند و به عنوان مثال (در تصویر زیر) مدافعان میانی حریف را در ضربات دروازه تحت فشار قرار می دادند.
به همین دلیل است که پوچتینو دوست دارد مهاجمانی را به میدان بفرستد که می توانند ضربات کوتاه و شدید زیادی داشته باشند. هر بازیکنی که این عمل را به خوبی انجام ندهد، به سرعت از برنامه های بلندمدت او حذف می شود. با وجود تمام آزمایشهای مثبتش با یک مدافع سه، او همچنان از ثبات ساختاری اش حمایت میکند. اگر به هر یک از مدافعان کناری در چهار خط دفاعی برای پیشروی نیاز باشد، هافبک دفاعی برای حفظ دفاع چهار نفره حالت هافبک گونه خود را رها کرده و به آنها اضافه می شود. با گذشت سالها، پرسینگ شدید به عنصر کم اهمیت بازی تیم های او تبدیل شده است. این سازگاری منجر به برخی از معروف ترین پیروزی های پوچتینو، به ویژه در تاتنهام شده است.
برد شیرین و به یادماندنی تانتهام در برابر آژاکس در نیمه نهایی لیگ قهرمانان ۲۰۱۹
او نشان داده است که می تواند تیمش را به شکلی جمع و جور و سازماندهی شده در یک بلوک میانی قرار دهد، که در آن اولویت مسدود کردن خطوط عبور از مرکز زمین و اجبار به بازی گسترده (در تصویر زیر) است. این مبنای بسیاری از عملکردهای تاتنهام تحت هدایت پوچتینو به فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2018/19 بود.
تیم پاری سن ژرمن پوچتینو در نحوه دفاع خود مانند تاتنهام تنوع مشابهی داشت (زیر). از مدافعان کناری میخواست تا بیشتر با حریفان مستقیم خود درگیر شوند، در حالی که مدافعان مرکزی خط بالایی تهاجمی داشتند. با این حال، پس از آمدن مسی، برای پوچتینو سخت شده بود که به پرس بالای دلخواه خود ادامه دهد. هنگامی که بازی به خط میانی می رسید، برای تیم او بیشتر رایجتر است که با حریفان خود فیزیکی بیشتر بازی کنند
در اغلب بازی ها سه مثلث نامدار پی اس جی حضور داشتند. گاهی اوقات پرس وجود داشت، اما حضور مسی در اواخر دوران پوچتینو در پی اس جی اغلب هر پرس را بی اثر می کرد. در عوض برگه برنده پوچتینو پرس و پاس دادن هافبک میانی به بازیکنی بود که مقابل دروازه خودی قرار داشتند بود. در آن زمان، هافبک های مرکزی پرانرژی و فیزیکی به نیمه زمین حریف می آمدند تا تیم حریف را تحت فشار قرار دهند (در مثال زیر، نیمار پس از پر کردن جای آنخل دی ماریا، از پشت توپ پرس می کند).
زمانی که فرصتی برای بردن توپ وجود داشت و آنها پرس می کردند، پاری سن ژرمن همچنان از نظر شدت بسیار شبیه یک تیم پوچتینو بود. در مقابل حریفان قویتر، تیم پوچتینو در میانه بلوک راحتتر به نظر میرسید (در پایین)، و پوچتینو هافبکهای جنگنده و مشتاق را پشت سر سه گزینه اول خود انتخاب می کرد. سه بازیکن جلو باریک باقی می ماندند و پاسها را به خط هافبک مرکزی ارسال می کردند، در حالی که اعضای گستردهتر خط میانی سه نفره همچنان آماده حرکت بودند و هافبکهای وسط حریف را تحت فشار قرار میدادند. پوچتینو علیرغم اینکه برای دفاع کردن همیشه آماده بود، همیشه به این فکر می کرد که اگر تیمش توپ را بگیرد چه اتفاقی می افتد. امباپه در بالاترین سطح از سه بازیکن جلو قرار می گرفت و در صورت به دست آوردن توپ، به سمت جلو حرکت می کرد و به فضای پشت حریف حمله می کرد.
با این حال تمام این روش ها و ترکیب ها هیچ دردی را دوا نکرد و پوچتینو هم مانند سایر مربیان تیم پی اس جی توسط مالکان قطری ناک اوت شد.
_________________________________________________________
علیرغم انجام کارهای قابل توجهی در تاتنهام، هنوز افراد زیادی هستند که معتقدند او هنوز چیزهای زیادی برای اثبات در بالاترین سطح دارد. این که نشان می دهد می تواند تیم هایش را به بازی هجومی، فوتبال چشم نواز، موفقیت و جام ها وادار کند، ممکن است برای ساکت کردن هر منتقدی برای پوچتینو ضروری باشد.
حالا باید منتظر ماند و بیینیم تا برگه برنده تاد بولی در تیم چلسی چه خواهد کرد. فقط باید صبور بود......
https://www.tarafdari.com/user/824925