محمد میلانییکی دو تا از دوستان به خوبی اشاره کردن که دودک (جدای از اون حرکاتش که روی اعصاب پنالتی زن ها میرفت) ، روی اکثر پنالتی ها کاملا جلو اومد و اتفاقا یادمه چند روز بعد از بازی ، خیلی از کارشناس های داوری گفتن که این یه فاجعه داوری بود و باید تمام اون پنالتی ها تکرار میشد.....
.
در مورد کارلتو هم باید بگم که توی میلان هم نقاط روشن داشت و هم نقاط تاریک....اون بازی تنها بازی نبود که کامبک خوردیم...سال قبلش یعنی 2004 ، تقریبا تمام تیم های بزرگ و مدعی ها به طرز عجیبی حذف شدهبودن و بهترین فرصت برای میلان بود که قهرمان بشه....بازی رفت توی سن سیرو با نتیجه 4_1 دیپورتیولاکرونیا رو بردیم ، ولی درعین ناباوری توی بازی برگشت 4_0 باختیم!! اصلا چطور همچین چیزی ممکنه؟؟؟ اون میلان میتونست به راحتی قهرمانی سال قبلش یعنی 2003 رو تکرار کنه....ولی اون کامبکب عجیب مقابل یه تیم نه چندان مدعی ، واقعا یه نکته منفی بود
.
همون سال 2005 هم خیلی ها یادشون رفته که توی نیمه نهایی مقابل آیندهوون به چه وضعی افتاده بودیم و توی بازی برگشت در هلند در آستانه ی حذف بودیم که گل دقیقه 90 آمبروزینی بود که نجات مون داد....وگرنه توی هموننیمه نهای حذف شده بودیم ، اونم مقابل آیندهوون.....توی بازی برگشت واقعا اسیر بازی سرعتی آیندهوون شده بودیم (پارک جی سوون هم توی اون بازی خیلی خوب بود)...زوج دفاعی نستا و استام ثابت کرد که یه زوج ایده آل نیست ، چون به جای اینکه مکمل همدیگهباشن ، مشابه هم بودن....همین قضیه توی همون 10 دقیقه که لیورپول توی فینال به بازی سرعتی رو آوارد ، کاملا مشخص بود