Genres:
Death metal
Year:
1993
Do you feel what I feel?
آنچه را که من حس میکنم، حس میکنی؟
See what I see, hear what I hear?
آنچه را که میبینیم (میبینی؟) و آنچه را که میشنوم (میشنوی؟)
There is a line you must draw
Between your dream world and reality
خطی وجود دارد که باید میان دنیای خیالی و واقعیت بکشی
Do you live my life or share the breath I breathe?
آیا زندگی مرا زندگی میکنی یا نفس مرا نفس میکشی؟
[تمام این قسمت، به دخالت کردن عده ای در زندگی مردم اعتراض میکند. عده ای که خود را داناتر از بقیه مردم میدانند و به دور از فکر کردن به احساسات و شرایط دیگران، سعی میکنند در زندگی دیگران دخالت کنند و زندگی آنها با قوانین خود تغییر دهند.]
Lies feed your judgement of others
دروغ ها قضاوت تو از دیگران را تشکیل میدهد
Behold how the blind lead each other
بنگر که چگونه کورها یکدیگر را رهبری میکنند
The philosopher
ای فلسفه باف
You know so much about nothing at all
درباره ی هیچ چیزی نمیدانی
Ideas that fall under shadows of theories that stand tall
ایده هایی که در تاریکی تئوری های محکم می افتند
Thoughts that grow narrow upon being verbally released
افکاری که در باریکه ای رشد میکنند و در قالب کلمات رها میشوند
Your mind is not your own
ذهن تو برای خودت نیست
What sounds more mentally stimulating
آنچه که بیشتر به برانگیختگی روانی شبیه است
Is how you make your choice
این است که چگونه انتخاب کنی
So you preach about how I'm supposed to be
پس پند میدهی که من چگونه باید باشم
Yet you don't know your own sexuality
با این حال هنوز گرایش جنسی خودت را نمیدانی
Lies feed your judgement of others
دروغ ها قضاوت تو از دیگران را تشکیل میدهد
Behold how the blind lead each other
بنگر که چگونه کور ها یکدیگر را رهبری میکنند
The philosopher
ای فلسفه باف
You know so much about nothing at all
درباره ی هیچ چیزی نمیدانی