قبل از رفتن به اصل قضیه بگم؛ متأسفانه یا خوشبختانه فوتبال واسم اهمیت پیدا کرد.
جالب قضیه این جاس تو تله اعصاب خرد کنی شون افتادم.
یعنی جوری نیس که بگم وای استقلال ساعت چند بازی داره؟؟
این واسم مهمه که وای استقلال ازش امتیاز کم میشه یا میره دسته پایین تر...
بعبارتی جنبه حاشیه ایش درگیرم کرده و دست خودم نیست و بد گرفتارش شدم.
بگذریم...
علی فتح الله زاده؛متولد ۱۳۳۷ در خوی
در چند مقطع مجموعا حدود ۱۳ سال مدیر عامل استقلال بوده.
فتح الله زاده سال ۱۳۷۵ با وعده ساختن تیم رویایی به استقلال اومد و بالاخره بعد از مدت ها استقلال تونست تو بازار نقل انتقالات بیاد رو دست پرسپولیس.
اوج کارش خرید هاشمی نسب از اردوگاه رقیب بود.
دهه ۷۰ به واسطه محدود بودن رسانه و این که خود فتح الله زاده چند نشریه داشت(حالا سواد رسانه ایش نداشت بگذریم) مردم نا آگاه تر بودن.
مثلا از ترانسفر شدن بازیکنا مون به آلمان کیف میکردن بدون توجه به این که ۱ به تیم ضربه میخورد با ترانسفر های زمستونی
۲ پشت این ترانسفر کردنا دلالی ها بود که بعد ها مشخص شد..
فتح الله زاده تا دهه ۹۰ محبوبیت خودش داشت و هر سری رو دوش هوادار با شعار مدیر محبوب ما حاج علی فتولا میومد.
اما با پیشرفت فوتبال؛ گسترده شدن رسانه ها کار واسه این شومن به ظاهر مدیر سخت شد.
دیگه خبری از پز چک شخصی و بمب ترکوندن نیست.
اشتباهاتش دومینو وار ریخت و رو شد.
شلیک نهایی(به قول ساپینتو) تو این چند ماه آخر کرد به استقلال.
حالا ی نگاه مختصر به گذشته این شخص بکنیم.
فتح الله زاده تا قبل از مدیر عاملی استقلال تو نشریات کار میکرد (حتی مدتی اسمش اومد سر زبونا سر اون مقاله جنجالی درباره زن چادری)
به واسطه رفت آمدش با سیاسیون و آقامحمدی تونست مدیر عامل استقلال بشه.
توجه کنید؛ ی مطبوعاتی شد مدیر عامل استقلال!
از این جا به بعدش جالبه که هر مقام افتخاری که بود فتح الله زاده یکیش داشت از شوالیه بگیر تا ....
بعد ها هم مدعی دکترای اقتصاد شد.
حالا ی نگاهی میندازیم مصاحبش با هیوا یوسفی و فرهاد عشوندی با مجله تماشگران در سال ۹۳:
حتما حتما بخونید مصاحبه رو تا به عمق فاجعه پی ببرید..
تماشگران: کلا هر جایی مدرک افتخاری دادن شما یکی گرفته اید؛
مثلا شما واحد های دکترای روزنامه نگاری گذرانده اید؟؟
فتح الله زاده: یونسکو شرایطی گذاشته که شما سابقه روزنامه نگاری داشته باشید میتوانید واحد ها را پاس کنید!
من مجله روز های زندگی داشته ام به خاطر آن ۱۰ واحد قبول کردند.
یا ۱۰ سال دبیر جشنواره های فجر بودم که به خاطرش واحد هایم را پاس کردند
تماشگران:حالا این مدرک به درد تان خورد؟ دانشتان بالا رفت؟؟
فتح الله زاده: حتما بالا رفت؛ من کار پژوهشی انجام دادم.
تماشگران:مثلا چه تحقیقاتی؟
فتح الله زاده: من در نشریات خارجی مقاله علمی چاپ کرده ام.
تماشاگران: مقالهها را خودتان که ننوشتهاید.
فتح الله زاده: پس کی نوشته؟ عمهام نوشته؟ من نوشتم دیگر!
تماشگران: بعد پول دادین مجوز ISI گرفتین؟؟
فتح الله زاده:بله همه این پول را میدهند.
تماشگران: الان من مقاله ISI دادم؛ رایگان هم بوده.
فتح الله زاده: پس مال تو تقلبی بوده!!
تماشگران: آقای فتح الله زاده؛شما دکترای روزنامه نگاری دارید.میشود برای ما ارزش های خبری را اسم ببرید؟؟ این دیگر از ابتدایی ترین درس های روزنامه نگاری است و حتما شما هم خوانده اید.
فتح الله زاده: من خوانده ام ؛ شماه خوانده اید؟؟ از شما چند سوال بپرسم؟؟
تماشگران: بله در خدمتیم؛ بفرمائید
فتح الله زاده: خیر نمیپرسم؛ نمیتوانید جواب دهید.
شما از رانت استفاده کرده اید و گفته اید روزنامه نگارید؛استاد های شما هم نمره دادن.
تماشگران:یک سوال دیگر؛ شما میدانید سافت نیوز(خبر نویسی نرم) یعنی چی؟؟
فتح الله زاده: مگر شما الان همه چیز را میدانید؟
تماشاگران: من خوانده ام و میدانم سافت نیوز یعنی چه اما شما ....
فتح الله زاده: شما دارید کار مستمر روزنامه نگاری میکنید.
تماشاگران: ما همین الان دفتر رسانه ای شما هستیم ،شما همزمان مدیر مسئول ۳ نشریه هستید.
فتح الله زاده: ببینید من هم دارم و روزنامه ها را میخوانم اما مدل من با شما فرق میکند.
تماشاگران: شما دکترای اقتصاد دارید؛ میشود برای ما ضریب جینی را توضیح دهید؟؟
فتح الله زاده: ضریب جینی همان ضریب جینی است(میخندد تا وانمود کند به شوخی این جواب را داده اما به نظر میرسد جواب جدی هم برای این سوال نداشته باشد.)
تماشاگران:بیماری هلندی چطور؟؟
فتح الله زاده: باز هم خنده و شوخی...
تماشگران: مکاتب اقتصادی را که حتما بلدید؟
فتح الله زاده: ببین حاجی جان این ها نیاز به بحث طولانی دارد. مکاتب اقتصادی هر کدام ضریبی دارد که من باید شرح بدهم.
وقتی میگم چرخه مدیریت تو ایران معیوب همینو میگم؛ استقلال از مدیری مثل پرویز شیخان رسید به مدیری مثل این بی سواد با ۲ دکترا اقتصاد و روزنامه نگاری
مدیری که ۱۳ سال به ریش من هوادار میخندید...
پایان.