توضیحات تامینو در رابطه با این ترک:
از بچگی همیشه شیفتهی اساطیر و داستانهای مذهبی بودم. وقتی کورس این آهنگ رو نوشتم بلافاصله متن و ملودی با هم [تو ذهنم] اومدن: "اوه عزیزم، متوجه من نشدی؟ خیلی آمادم برای از دست دادن همه چیز بخاطر عشق تو" این [ترکیب] باعث شد به کلایتی (اسطورهی یونانی) فکر کنم، کسی که بعد از خیره شدن بیش از حد به خورشید، به امید جلب توجه آپولو، به یک آفتابگردان تبدیل شد. من یه تصویر خیلی واضح از یک گل آفتابگردان بزرگ را دیدم که درحال رسیدن به ابرها بود و هرروز به خورشید نزدیکتر میشد. در پایین یک مرد کوچک عاشق است که از او مراقبت میکند، زمینی را که در آن ایستاده آبیاری میکند و از او در برابر بادهای شدید محافظت میکند. او (آفتابگردان) فقط به آسمان نگاه میکند، پس متوجه آن مرد نیست. به طرز متناقضی مرد هرچه بیشتر از او مراقبت میکند، او از مرد دورتر میشود. هر دوی آنها در آرزوی [اتفاق] غیر ممکنی هستند و در عین حال کاملا به آن اختصاص یافتهاند.
Down by the banks, a sunflower blooms
کنار سواحل، یه آفتابگردون شکوفه میده
Reaching into the clouds
درحال رسیدن به ابرهاست
Ever young and ever-growing
همیشه جوونه و همیشه درحال رشده
Defying the hardest winds' blowing
از وزش شدیدترین بادها سرپیچی میکنه (بخاطر آرزوش که رسیدن به خورشیده)
Time and again I have drawn her
بارها و بارها اونو نقاشی کردم
Ever since she was a golden-haired girl
از وقتی که یه دختر مو طلایی بود
Taken up by devotion
گرفته شده توسط حس ارادت (پر شده از حس پرستش و بندگی)
I still hear her sing by the ocean
من هنوز آواز اونو کنار اقیانوس میشنوم
Oh baby, don't you notice me, notice me?
اوه عزیزم، متوجه من نشدی؟ متوجه من نشدی؟ (آفتابگردون انقدر به خورشید خیره شده و تمام توجه و حواسش رو به خورشید داده که حواسش به کسی که عاشق این آفتابگردون شده نیست و حتی متوجهش هم نشده)
So ready to lose everything
Everything for your love
خیلی آمادم برای از دست دادن همه چیز، همه چیز بخاطر عشق تو
Every day, I'm getting closer to you
هرروز دارم بهت نزدیکتر میشم
But you never answer my song
اما تو هیچوقت جواب آهنگای منو نمیدی
I know love does not come easy
من میدونم عشق به راحتی به دست نمیاد
Oh, there must be someone who hears me
آه، [اما بالاخره] یه نفر باید باشه که صدامو بشنوه.. (یعنی هیچکس درکش نمیکنه و کسی حاضر نیست که به حرفاش گوش بده)
Oh baby, don't you notice me, notice me?
اوه عزیزم، متوجه من نشدی؟ متوجه من نشدی؟
So ready to lose everything, everything
خیلی آمادم برای از دست دادن همه چیز، همه چیز
Oh baby, don't you notice me, notice me?
اوه عزیزم، متوجه من نشدی؟ متوجه من نشدی؟
So ready to lose everything
Everything for your love
خیلی آمادم برای از دست دادن همه چیز، همه چیز بخاطر عشق تو
For your love
برای عشق تو
Your love
عشق تو
Now I water the ground in which she stands
حالا من به زمینی که او در آن ایستاده آب میدم
And shield her from every storm
و اونو در برابر هر طوفانی سپر میکنم (محافظت میکنم (درحالی که اون حتی متوجه من هم نشده))
For if I don't, we might go under
چون اگه اینکارو نکنم، ممکنه دچار وضع بدی شیم
Forever bound asunder
[و] برای همیشه از هم جدا بمونیم (در واقع یعنی "و برای همیشه از اون جدا بمونم")
No god above who will wonder
What about us?
[و حتی] هیچ خدایی در بالا تعجب نخواهد کرد که درمورد ما چی شد؟ (سرنوشت ما چی شدو چه اتفاقی برامون افتاد؟ (همونطور که در ورس دوم گفته شد "اما بالاخره یه نفر باید باشه که صدامو بشنوه"، یعنی کسی به عشق این عاشق اهمیت نمیده و آرزوهای ناممکنش به هرحال قراره دفن شن))