انتقادها از یحیی گل محمدی به حداکثر رسیده است.
به گزارش طرفداری و به نقل از ایران ورزشی؛ سرمربی نه چندان قدرتمند پرسپولیس یا قهر میکند یا در نشست خبری بعد از مسابقات تیمش حضور پیدا نمی کند.
فقط مربیای همچون یحیی گل محمدی این هنر(!) را دارد که برتری 8 امتیازی تیمش بر استقلال و رجحان 5 پوئنی شاگردانش بر سپاهان را طی تنها 4 مسابقه از دست بدهد و خودش را مقصر نداند و همه ایرادات را متوجه دیگران بداند.
در نگاه گلمحمدی زمین و زمان علیه تیم فوتبال پرسپولیس توطئه کردهاند تا این تیم قهرمان لیگ برتر نشود و تیم دیگری را بر سکوی نخست بنشانند. به ادعای او داوران به عمد علیه سرخها سوت میزنند، مقامهای اجرایی فدراسیون به تیمهای خاص دیگری چشم دارند، سران سازمان لیگ برنامه مسابقات را به گونهای مینویسند که ضد منافع پرسپولیس است و حتی برخی مدیران این باشگاه عامداً کم کاری میکنند تا چوب لای چرخ او و تیمش بگذارند تا آنها قهرمان نشوند! بله، در سیستم و نگرش گلمحمدی همگان غرض ورز و خواهان سقوط پرسپولیس هستند و فقط اوست که یکتنه مقابل آنها ایستاده تا از این موضوع جلوگیری و قرمزها را کامیاب کند.
حرفهای بیارتباط
پیرو همین نگرشهای غیرعقلایی است که سرمربی نه چندان قدرتمند پرسپولیس یا قهر میکند و در نشست خبری بعد از مسابقات تیمش حضور نمییابد (نمونه: بازی روز دوشنبه 24 بهمنماه مقابل هوادار) یا به کنفرانس میآید ولی یک سری حرفها میزند که به کلی بیارتباط با مسابقه برگزار شده است و قابل اثبات هم نیست. (نمونه: بازی هفته گذشته برابر آلومینیوم) دایره اتهامزنیهای نه چندان عقلایی آقا یحیی خودی و غریبه نمیشناسد و او حتی برای بعضی مدیران باشگاه خودش رجز میخواند و مدعی است در این فوتبال هیچکس کاری ندارد الا طراحی انواع نقشهها برای زمین زدن پرسپولیس و ایرادات موجود «فنی» نیست و به تبع آن هیچ نقصی را نمیتوان بر تمهیدات تکنیکی و مشخصههای تاکتیکی مورد نظر او وارد دانست. اگر پرسپولیس بعد از رفتن یورگن لوکادیا فقط در یکی، دو دیدار در گلزنی نمره قبولی گرفته و در سایر موارد دچار بحران بزرگی در این زمینه شده، تقصیر او نیست و مدیران باشگاه هستند که باید روز و شب برای وی مهاجمانی «مسی»وار یا از تبار رونالدو خریداری کنند تا سیستمهای او ثمر بدهند و گلها در دروازه حریفان بروید و پرسپولیس کامیاب شود. اگر هم این کار انجام نپذیرد، او را نباید مقصر دانست و تقصیرات به رضا درویش و همکارانش برمیگردد که عرضه خرید رونالدو را ندارند و این ستاره پرتغالی را رایگان(!) به النصر عربستان واگذار کردهاند و پریرا خرید جدید برزیلیشان هم (براساس مشاهدات دیدار اخیر قرمزها مقابل «هوادار») مفت نمیارزد و این خرید بد هم کار او نیست و مسئولیتاش را نمیپذیرد.
ضررهای تاخیری کلان
پیشتر هم برای شما نوشتیم تیمی که فقط به یک بازیکن (لوکادیا) بند بوده و بدون او همه اندوختههای فراوان قبلیاش را بر باد میدهد و با لطف(!) بیکران دو رقیب به کلی ناامید شدهاش (سپاهان و استقلال) را به کورس قهرمانی برمیگرداند اصولاً «تیم» نیست و بهتر است که مربیانش به تیم دیگری بروند و آن جا را آباد(!) کنند. در چنین زمانهایی بیش از هر موقعی ثابت میشود که نه تنها مربیان فعلی پرسپولیس در امر هدایت این تیم مشکلات عظیم و کاستیهای متعددی دارند بلکه در کنار گذاشتن آنها و رویکرد به مربیانی تازه هم تأخیری کلان صورت پذیرفته و شاید بهتر بود که این کار در همان پایان فصل گذشته صورت میپذیرفت تا شاهد معضلات کنونی در این تیم نمیبودیم. شاید پذیرش این حقیقت و اقدام در این راستا برای برخی سخت باشد اما وقتی یک کار الزامی میشود گریزی از آن نیست و اهمال در انجام آن فقط باعث تأخیر در بهبودی امور میگردد و طبعاً به ضرر باشگاه تمام میشود زیرا در بازیابیاش و بازگشت به مسیر توفیق زمان اضافهای را به هدر خواهد داد.
سایههای کمرنگ گذشته
طرفداران ناراضی پرسپولیس بعد از شکست این تیم مقابل «هوادار» علیه بازیکنان شعار داده و آنها را بیغیرت نامیدند اما شاید زمان ابراز حقایق رسیده باشد و مقصران اصلی که مربیان پرسپولیساند و در طراحی تاکتیکهای مورد نیاز و مهره چینیهای خود به وضوح ناموفقاند، باید مورد عتاب و خطاب قرار گیرند. هرچه باشد در سیستم کاری آنها است که امثال سروش رفیعی، سعید صادقی و دانیال اسماعیلیفر که از بهترینهای لیگ در دو، سه فصل گذشته بودند، امسال پس از کوچ به پرسپولیس بجز در یکی، دو بازی در سایر دیدارها باوجود حضور در میدان فقط یک دکور و در حکم تماشاگر بودهاند و حتی سایهای کوچک و کمرنگ از گذشته خود نشان ندادهاند.