اختصاصی طرفداری - در فوتبال مدرن، ایده و رویکرد، مهم ترین مسئله است. هیچ سرمربی بدون داشتن یک ایده و رویکرد مشخص، نمی تواند موفق شود و این روزها تقریبا هیچ تیم بزرگ و مطرحی وجود ندارد که به این مسئله توجه نداشته باشد.
منچستریونایتد اما پس از حدود سه فصل هدر دادن باور نکردنی زمان، منابع و اعتبار باشگاه این پیش فرض ساده را با استخدام اریک تن هاخ و تیمِ فنی اش، رعایت کرده است. سرمربی هلندی، ایده و رویکرد مشخصی دارد و تا این جا توانسته به خوبی یونایتد را در یک مسیر درست واقعی قرار دهد (نه آن مسیر درست خیالی که مافیای رسانه ای سه نیمه نهایی (!) را در آن دستاورد حساب می کردند). روز گذشته یونایتد در شرایطی موفق شد لیدزیونایتد را در الندرود شکست دهد که این تیم به طور همزمان سه هافبک میانی ترکیب خود را در اختیار نداشت و سرمربی هلندی با محدودیت های زیادی در میانه میدان رو به رو بود. با این حال یک ایده فنی مشخص باعث شد تا یونایتد با استفاده بهینه از یکی از نیروهای انسانی خود، ورق را در انتهای بازی در یک دیدار دشوار به سود خود برگرداند. در این بخش از «نکته فنی» رسانه طرفداری این ایده فنی را مورد بررسی قرار می دهم تا مشخص شود یک سرمربی واقعی چگونه می تواند با اتکا به توانایی هایش، تیمِ فنی اش و تجربه اش، در لحظه، تیم را برنده از زمین مسابقه خارج کند.
ووت وخهورست، مهاجم نوک هلندی، یکی از مهره هایی بود که اریک تن هاخ به علت نبود بودجه لازم در ژانویه، به اجبار روی خرید او دست گذاشت تا یونایتد دست کم بدون مهاجم نوک تخصصی فصل را به پایان نرساند. وخهورست یک مهاجم نوک معمولی است اما شما اگر یک سرمربی واقعی در اختیار داشته باشید، این امکان وجود دارد که از یک مهاجم معمولی نیز در تیمتان به بهترین شکل استفاده ببرید. اریک تن هاخ تا اینجا به خوبی توانسته ضمن شناخت صحیح و کامل از توانایی های وخهورست، به بهترین شکل از او استفاده کند. گرچه شاید شما انتظار داشته باشید وخهورست به عنوان یک مهاجم نوک به گلزنی بپردازد، اما در فوتبال مدرن این گونه نیست و شما باید مطابق آنچه سرمربی به بازیکن محول کرده، از او توقع داشته باشید.
وخهورست روز گذشته گرچه بازی را در ترکیب اولیه به عنوان مهاجم نوک آغاز کرد اما عمده وظایف و فعالیت هایش به خارج باکس حریف مربوط می شد. غول هلندی بدون توپ و همراه با توپ وظایف مشخصی داشت که به خوبی از عهده انجام همه آن ها نیز برآمد و نفر اول در جریان پیروزی یونایتد مقابل لیدز بود. وخهورست در این دیدار و علی الخصوص از اواسط نیمه دوم، عملا یک خط به طور کامل عقب تر آمد و تبدیل به چیزی شبیه یک بازیکن پست شماره 10 شده بود. مسئله ای که باعث شد یونایتد همراه با توپ، با آرایش 1-4-2-3 به میدان رود. به این شکل که رشفورد در نوک خط حمله قرار گرفته بود و عقب تر از او، فرناندز و وخهورست حضور داشتند. غول هلندی تمامی کنش هایش را همراه با توپ، بیرون باکس و در میانه میدان انجام داد. وخهورست بازیکنی است که علی رغم فیزیک بدنی اش، توانایی خوبی در همکاری تیمی دارد و به خوبی می تواند در امر به گردش درآوردن توپ مشارکت فعال و پویا داشته باشد. تن هاخ همراه با توپ، وخهورست را به طور کامل یک خط به عقب برد تا او را در امر مشارکت توپ در میانه میدان درگیر کند. به تصویر زیر دقت کنید که مربوط به «PASSMAP» یونایتد در دیدار مقابل لیدز می شود. پیش از این درباره این نقشه به طور مفصل توضیح داده ام (اینجا). این نقشه عملکرد تک تک بازیکنان را همراه با توپ از حیث به گردش درآوردن آن نشان می دهد. میانگین موقعیت مکانی بازیکنان حین به گردش درآوردن توپ، حجم پاس های ارسالی و دریافتی و همچنین میزان لمس توپ، همگی در این نقشه قابليت رصد و تحلیل را دارد (تصویر از گروه فنی Markstats استخراج شده است).
همان طور که می بینید، به طرز هیجان انگیزی شاهد حضور وخهورست همراه با توپ به طور کامل در میانه میدان هستیم. شماره 27 یونایتد عقب تر از رشفورد، سانچو و فرناندز و در کنار زابیتسر، در میانه میدان همراه با توپ حضور داشته و کنش های تهاجمی اش را انجام داده است. وخهورست به خوبی توپ را به گردش درمی آورد و می تواند در مواقم لزوم فشار بازی را به نفع تیمش کاهش دهد. به تصویر زیر نیز دقت کنید تا بهتر شرایط برایتان ملموس شود. تصویر زیر تمامی کنش های تهاجمی (ارسال پاس، حمل توپ و گرفتن خطا) وخهورست را در دیدار مقابل لیدز نشان می دهد (تصویر از گروه فنی دوازده استخراج شده). همان طور که می بینید تمامی کنش های او در مناطق میانی و حتی یک سوم تدافعی خودی رخ داده. غول هلندی هیچ کنش تهاجمی را درون باکس نداشته که به خوبی وضعیت فنی متفاوت او را در این دیدار نشان می دهد. هر چه دایره ها پررنگ تر باشد به معنای مهم تر بودن کنش تهاجمی است. دایره پررنگ میانه میدان، لحظه پاس گل هوشمندانه وخهورست به گارناچو است. پاس گلی که توانایی متفاوت این مهاجم را نشان می دهد.
وخهورست اما بدون توپ نیز عملکرد مثبت و پویایی داشت. مهاجم تیم ملی هلند با اتکا به فیزیک بدنی اش، توانسته بدون توپ نیز تبدیل به بازیکن مهمی برای اریک تن هاخ شود. به تصویر زیر دقت کنید که تمامی کنش های وخهورست را بدون توپ نشان می دهد (تصویر از گروه فنی دوازده استخراج شده). نگاه کنید و از توانایی های متفاوت یک مهاجم نوک در رویکرد یک سرمربی واقعی لذت ببرید. به حجم کنش های تدافعی وخهورست درون باکس خودی و همچنین زمین خودی دقت کنید. او همچون یک هافبک تدافعی در نقش «Destroyer» با حریف درگیر شده، دفع توپ داشته و کنش تدافعی از خود ثبت کرده. حجم فعالیت و پویایی وخهورست آن هم در نقاط مختلف زمین بسیار کلیدی است. مهاجم هلندی در این دیدار با اختلاف بسیار کمی پس از لوک شاو، بهترین بازیکن یونایتد بدون توپ بود و موثرترین کنش های تدافعی را توانست از خود ثبت کند.
منچستریونایتد این بار در یک مسیر درست واقعی قرار گرفته. هواداران می توانند امیدوار باشند که سرانجام پس از سرالکس فرگوسن، این تیم به جایی که به آن تعلق دارد، بازگردد. گام نخست، کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا خواهد بود که اگر به یک جام نیز مزین شود، گیلاس روی کیک است. یونایتد با اریک تن هاخ تا این لحظه، کاملا در راستای رسیدن به اهداف حرکت کرده و همه چیز طبق برنامه و حتی جلوتر از آن، در حال پیش روی است.