دوران بازیگری تا پایان مربیگری تو آفریقای جنوبی:
سعی کردم مطلب زرد نباشه و درمورد زندگی شخصی و مسائل غیر فوتبالی نباشه. فقط درباره مسائل فوتبالی نوشتم و سعی کردم طرف نگیرم و چیزی که واقعا بوده و اتفاق افتاده رو بنویسم. جاهای مختلفی که آمار به اندازه کافی وجود نداشته از نقل قول های خود کی روش استفاده کردم و سعی کردم تا جای ممکن بخش های مربوط به زندگی شخصی و غیر فوتبالیشو حذف کنم.
کارلوس مانوئل بریتو لئال کی روش روز ۱۱ اسفند سال ۱۹۵۳، تو خانواده فقیری توی شهر نامپولای کشور موزامبیک؛ از پدر و مادر سفید پوست و سیاه پوست متولد شد. خولیو کی روش، بابای کارلوس (که هنوزم زندگی میکنه!) پرتغالی بود و کارگر راه آهن و توی تیم فروویاریو که متشکل از کارگرای خط آهن بود فوتبال بازی میکرد. کی روش توی نوجوونی وارد تیم فروویاریو شد و کنار پدرش فوتبال بازی کرد و وقتی بزرگتر شد به خاطر قد بلندش چندسال دروازه بان اون تیم شد. ولی در نهایت فقر باعث شد قبل از ۲۲ سالگی از فوتبال کناره گیری کنه.
{ "در موزامبیک به یاد دارم که گزارش فوتبال آرتور آگوستینو را از رادیو گوش میکردیم و هر بار که او فریاد میکشید، نمیدانستیم که توپ گل شده یا نه! دنیای ما حول محور فوتبال و مدرسه میچرخید. مدرسه میرفتم فقط به خاطر اینکه پدر و مادرم مجبورم میکردند اما بقیه اوقات فقط فوتبال بود. هیچ کار دیگری نداشتیم چون که امکانات و تفریح دیگری وجود نداشت. ما صبح و ظهر و عصر فوتبال بازی میکردیم، کسانی که امکانش را داشتند برای بازی به پرتغال میرفتند اما بقیه مثل من به همان سطح بازی بسنده میکردند البته از این بابت شکایتی ندارم، چرا که ما ثروتی به نام زمان، محیط و محبت داشتیم که با هیچ چیزی قابل مقایسه نبود. من آزاد به دنیا آمدم و در ۸ یا ۹ سالگی به تنهایی به ساحلی که شاید حدود ۲۰۰ کیلومتر با محل زندگیام فاصله داشت سفر میکردم! البته گاهی این آزادی هم هزینه داشت. چراکه تنها برادر من راجر در ۱۴ سالگی در تصادف کشته شد. او خودش رانندگی میکرد و سه بچه دیگر در ماشین، او را همراهی میکردند! الان قابل درک نیست که چرا بچه ۱۴ ساله باید رانندگی کند و با ماشین به ساحل برود اما در آن زمان که کودکان از ۱۲ سالگی در مزرعه، پشت تراکتور مینشستند این موضوع امری عادی بود. من تا ۱۲ سالگی از نامپولا خارج نشده بودم و فکر می کردم تمام جهان همین است و پرتغال فقط یک چشم انداز دور از دسترس بود. اولین سفر من که یک ماجراجویی بزرگ برایم محسوب میشد به ژوهانسبورگ بود. من در آفریقا زندگی کردم و زندگیام با سفیدها و سیاهان گره خورد. من در تیم راه آهن نامپولا بازی میکردم که اکثریت قریب به اتفاق اعضای آن دورگه بودند. حتی زمانی که ۱۷ سالم بود اختلاف طبقاتی وجود داشت و سفیدها طبقه بالا و دورگهها در طبقات پایین تر جامعه حضور داشتند. به عنوان مثال به خاطر دارم که من اجازه پیدا نکردم که به عضویت باشگاه تنیس ناکالا در بیایم البته نه به خاطر دورگه بودنم بلکه به این خاطر که پدرم به اندازه کافی پول نداشت که مرا به عضویت این باشگاه در آورد. در سال ۱۹۷۵ برای اواین بار به پرتغال سفر کردم. این بلایی بود که سیاستمداران بر سر ما آوردند. پس از استقلال موزامبیک به جمع مردم آمدند و گفتند یک ماه فرصت دارید تا انتخاب کنید که پرتغالی هستید یا موزامبیکی. پدر من پرتغالی و مادر من موزامبیکی است. من چگونه باید انتخاب میکردم؟ انقلابیون من را مجبور به انتخاب کردند. چه کسی به آنها این حق را داد که انتخاب کنند که من بیشتر شبیه پدرم هستم یا شبیه مادرم؟ من یک دورگه آفریقایی هستم. در پرتغال به دانشگاه علوم و مهندسی رفتم که بهترین تصمیم من در زندگی بود. رویایی که از زمان حضورم در آفریقا داشتم اما به خاطر نداشتن پول مدام به تعویق می افتاد. البته اگر هم پولی بود پول موزامبیک بود که در پرتغال ارزشی نداشت. قطعا من بدترین دانشجو در رشته مهندسی مکانیک بودم، یعنی در حد فاجعه! }
کی روش توی پرتغال دیگه فوتبال بازی نکرد اما مربیگری رو سال ۱۹۷۸ و توی سن ۲۴ سالگی از تیم فوتبال زنان دانشگاه صنعتی/مهندسی لیسبون، که خودش از اونجا فارغ التحصیل شده بود، شروع کرد. تا سال ۱۹۸۱ تو سطوح پایین مربیگری کرد تا اینکه
سال ۱۹۸۱ رفت تیم جوانان اولیوایس لیسبون. یک سال بعد مربی جوانان بلنینشیاس شد و بعد از اینکه تیم بزرگسالان بلنینشیس سقوط کرد یه مدت به عنوان مربی موقت و بعد از اون به عنوان سرمربی بزرگسالان بلنینشیاس انتخاب شد ولی توی لیگ دسته دوم پرتغال چهارم شد و به لیگ اول نرسید. کی روش بعد از این همکاری خودشو با فدراسیون فوتبال پرتغال شروع کرد.
کارلوس کی روش در کنار بازیکنان (راست) و اعضای مرتبط (چپ) با تیم فوتبال زنان دانشگاه فنی و مهندسی لیسبون ۱۹۸۱ _ ۱۹۷۸
{ چگونه وارد فدراسیون فوتبال پرتغال شدید؟
"در سال ۱۹۸۲ من برای کمک به دوره های آموزش مربی به گروه انتشار مجله فنی فدراسیون پیوستم. من و [ژوزوالدو]فریرا مقالات را در مجله منتشر می کردیم. در ادامه با دکتر کاماچو ویرا کار کردم و سپس اولین پروژه انیمیشنی تاکتیک فوتبال در سیستم های کامپیوتری را پیاده کردیم." }
سال ۱۹۸۳ دستیار ماریو ویلسون مربی سابق تیم ملی پرتغال توی تیم استوریل شد. از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۷ دستیار خوزه آگوستو توی تیم ملی زیر ۱۸سال پرتغال بود تا اینکه سال ۱۹۸۸ و بعد از اینکه خوزه آگوستو به عنوان سرمربی فارنسی انتخاب شد کی روش همزمان سرمربی تیمهای زیر۱۶، زیر۱۷، زیر۱۸ و زیر۲۰ سال پرتغال شد.
با تیم زیر۱۶سال تونست قهرمان جام ملتهای اروپا بشه که اولین قهرمانی تاریخ پرتغال توی اون رده سنی بود.
با تیم زیر۱۷سال قهرمان جام جام ملتهای اروپا شد که اتفاقا اونم اولین قهرمانی تاریخ پرتغال توی اون رده سنی بود. بعدم مقام سومی جام جهانی ۱۹۸۹ زیر۱۷ رو گرفت.
با تیم زیر۲۰سال بعد از اینکه توی نیمه نهایی به شوروی قهرمان باخت، سومی جام ملتهای اروپا رو گرفت و تونست دوبار پشت سرهم (۱۹۸۹ عربستان / ۱۹۹۱ پرتغال) قهرمان جام جهانی زیر ۲۱سال بشه که اولین و آخرین قهرمانی تاریخ پرتغال توی اون رده سنی هست. که باعث شد کی روش لقب معمار نسل طلایی پرتغال رو بگیره.
{ یکی از کسانی که در دهه ۸۰ مرا متقاعد به کار در رده جوانان کرد خوزه آگوستو، همکلاسی ام در دوره های مربیگری بود. من در آن زمان امکان کار در تیم های استرویل و یا بواویستا را به عنوان مربی و دستیار ماریو ویلسون داشتم اما به توصیه آگوستو ۱۰ سال، از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۴ در فدراسیون ماندم. ما فوتبال فرانسه، ایتالیا و هلند را زیر نظر داشتیم. با مدرسان مختلف صحبت کرده و از امکانات و مراکز آموزشی مختلف دیدن می کردیم تا اینکه به فکر افتادم با اقتباس مدلی مبتنی بر واقعیت فوتبال پرتغال، سبک خاص فوتبال خودمان را طراحی کنم، اما در آن زمان با توجه به میزان اندک سرمایه گذاری روی فوتبال پایه این کار آسانی نبود. در سال ۱۹۸۷ در مقدماتی جام جهانی برای دیدار با آلمان به بازیکنانم گفتم ما می توانیم قهرمان جهان شویم که این حرف باعث خنده بازیکنان شد. هنگامی که ما در فینال یورو به شوروی باختیم دوباره به آنها گفتم که ما به عنوان نایب قهرمان اروپا می توانیم قهرمان جهان شویم اما این بار دیگرکسی نخندید و ما به رقابت های جام جهانی در ریاض رفتیم. }
تیم ملی پرتغال
بعد از از دست دادن جام جهانی ۱۹۹۰، جام ملتهای ۱۹۹۲ و المپیک ۱۹۹۲، فدراسیون فوتبال پرتغال کی روش رو به عنوان سرمربی انتخاب کرد. ماموریت کی روش رسیدن به جام جهانی ۱۹۹۴ بود. برای مسابقات مرحله مقدماتی، پرتغال از سید سوم با ایتالیا اسکاتلند سوییس استونی مالت همگروه شد. اولین بازی که به میزبانی اسکاتلند برگزار شد ۰_۰ مساوی شد. بازی دوم با برد ۰_۱ خارج از خونه مقابل مالت تموم شد و بازی سوم با باخت خونگی ۱_۳ مقابل ایتالیا. دور رفت با ۱_۱ خارج از خونه روبروی سوییس و برد ۰_۵ مقابل اسکاتلند توی پرتغال تموم شد. (اشتباه نکردم! دور رفت دوبار با اسکاتلند بازی کردن دور برگشت دوبار با استونی!) دور برگشت با افت ایتالیا، و به بهترین شکل ممکن برای پرتغال شروع شد. برد ۰_۴ خونگی مقابل مالت. برد ۰_۲ خارج از خونه مقابل استونی، برد ۰_۱ خونگی از سوییس و برد ۰_۳ خونگی از استونی! ۱۲ امتیاز از ۴ بازی، ۱۰ گل زده و بدون گل خورده!
پرتغال ۱۴ امتیاز
ایتالیا ۱۳ امتیاز
سوییس ۱۲ امتیاز
اتفاقات قبل از بازی روز آخر مقابل ایتالیا که ناشی از غیر حرفه ای گری بازیکنا و بی تجربه بودن کی روش بود، باعث شد که تمرینات پرتغال قبل از بازی با ایتالیا از طرف بازیکنا تحریم بشه! با اینحال بعد از پرداخت معوقات، پرتغالی ها راضی شدن به ایتالیا برن و بازی کنن ولی گل دقیقه ۸۳ باجو، که با اشتباه کمک داور آفساید اعلام نشد و برد ۰_۴ سوییس مقابل استونی باعث شد جدول تغییر کنه.
ایتالیا ۱۶ امتیاز
سوییس ۱۵ امتیاز
پرتغال ۱۴ امتیاز
در نتیجه ایتالیا و سوییس به جام جهانی رفتن و پرتغال حذف شد. کی روش که بعد از بازی خیلی عصبانی بود توی کنفرانس خبری استعفا داد و گفت "تو پرتغال همیشه تیم ملی باید بهای گندکاریای فدراسیون رو بده"
{ من پس از خروج ناگهانی آرتور جرج، سرمربی تیم ملی شدم و شاید رد کردن این پیشنهاد راحت ترین کار بود، اما رئیس فدراسیون فوتبال به من گفت یک دقیقه می روم و بازمی گردم. وقتی برگشت، به من گفت: "من به خبرنگاران گفتم شما سرمربی تیم ملی شده اید و حالا اگر بخواهی رد کنی خودت می دانی." درحالی که ما دو روز تا بازی با یونان فرصت داشتیم و تحت فشار زیادی بودیم. }
{ بازی سرنوشت ساز ما مقابل ایتالیا بود. اوسیانو کروز شاهد است که من دروغ نمی گویم. در همان برهه تمرینات تیم برای سه روز به خاطر اعتصاب بازیکنان به دلیل مشکل با فدراسیون بر سر قرارداد تبلیغاتی تعطیل شد! با این حال ما مقابل ایتالیا با گل مردود دینو باجو و درواقع خارج از زمین مسابقه شکست خوردیم. جام جهانی در آمریکا بود و نمی شد ایتالیا حضور نداشته باشد. در جام جهانی ۲۰۱۰ نیز همین اتفاق برای ما مقابل اسپانیا افتاد و گل مردود از داوید ویا دریافت کردیم. من می دانم که فیفا برای جبران حذف اشتباه ایرلند مقابل فرانسه ۵ میلیون یورو هزینه کرد و اگر قرار بود همان قانون برای ما هم اعمال شود ما اکنون ثروتمندترین فدراسیون جهان بودیم! }
دوره اول مربیگری کیروش در تیم ملی پرتغال
اسپورتینگ لیسبون
بعد از فصل ۱۹۹۴_۱۹۹۳ سر بابی رابسون از اسپورتینگ رفت و مربی پورتو شد. اون فصل اسپورتینگ کورس قهرمانی رو از دست داده بود و خودش سوم لیگ شده بود و به لیگ قهرمانان نرسیده بود. و چون به خاطر نایب قهرمانی جام حذفی به وینرز کاپ هم نرسیده بود، باید مثل فصل قبل توی یوفا کاپ شرکت میکرد. ولی مدیرای پورتو بابی رابسون رو انتخاب کردن و بعدا مشخص شد که انتخاب خیلی خوبی براشون بوده. مدیرای اسپورتینگم با کی روش قرارداد دوساله بستن
فصل ۱۹۹۵_۱۹۹۴
این فصل کی روش با اسپورتینگ خوب شروع نکرد و وقتی تیمش تونست خودشو پیدا کنه دیر شده بود و قهرمانی رو به پورتوی بابی رابسون داد و خودش نایب قهرمان شد. توی مرحله اول یوفاکاپ به رئال خورد و با نتیجه ۲_۲(۰_۱ رفت/ ۱_۲ برگشت) حذف شد ولی تونست جام حذفی رو ببره و به جای یوفا کاپ فصل بعد به وینرزکاپ رفت.
کارلوس کی روش و جام حذفی پرتغال
فصل ۱۹۹۶_۱۹۹۵
این فصل با شکست دادن پورتو و بردن سوپرکاپ برای اسپورتینگ خوب شروع شد. توی مرحله اول وینرزکاپ ۰_۴ (۰_۴ رفت / ۰_۰ برگشت) مکابی فلسطین رو شکست دادن و توی مرحله دوم با نتیجه ۲_۴(۰_۲ رفت / ۰_۴ برگشت) از رپید وین اتریش شکست خوردن و حذف شدن. توی لیگ سوم شدن و نایب قهرمان جام حذفی که این نتایج باعث شد قرارداد کی روش تمدید نشه.
کی روش همراه خوزه سوزا سینترا (راست) مدیر وقت اسپورتبنگ لیسبون و سانتانا لوپز (چپ) شهردار وقت لیسبون و نخست ویز آینده پرتغال
نیویورک ردبول
سال ۱۹۹۶ یعنی اولین فصلی که لیگ حرفه ای آمریکا(MLS) درست شد، ۱۰ تا تیم توی دو گروه مساوی کنفرانس شرق و غرب مسابقه میدادن. تیم پنجم حذف میشد و ۴تیم اول توی نیمه نهایی و فینال دوباره باهم مسابقه میدادن و آخرسر برنده کنفرانس شرق و برنده کنفرانس غرب برنده MLS کاپ میشد. از نکات جالب اینه که اونموقع چیزی به نام مساوی توی MLS معنی نداشت و هر تیم یا میبرد و ۳ امتیاز میگرفت یا توی پنالتی میبرد و ۱ امتیاز میگرفت یا میباخت و هیچ امتیازی نمیگرفت.
اون فصل نیویورک ردبول که اونزمان اسمش نیویورک/نیوجرسی مترواستارز بود، ۱برد ۲مساوی ۶باخت گرفته بود و مربی خودشو برکنار کرده بود. کی روش به عنوان سرمربی مترواستارز انتخاب شد و با ۱۱برد ۳مساوی ۹باخت تونست تا رتبه سوم بالا بیادو تیمو به نیمه نهایی کنفرانس شرق برسونه. اونجا با دی سی یونایتد (که آخرفصل قهرمان شد) سه بار مسابقه داد و با ۱مساوی(باخت توی پنالتی ها) ۱باخت ۱برد حذف شد. مترواستارز توی رده بندی کلی آخر فصل با دو امتیاز کمتر از کانزاس سیتی و دالاس رتبه ۶ گرفت که برای تیمی که تا قبل از اومدن کی روش کمترین برد بین هر ۱۰ تیم رو داشت و تو رتبه ۱۰ ایستاده بود نتیجه قابل قبولی بود. دقیقا دوماه بعد، و زمان تمرینات پیش فصل کی روش از نیویورک/نیوجرسی مترواستارز استعفا داد و با رد کردن پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی آمریکا برا مربیگری به ژاپن رفت.
ناگویا
آخر فصل ۱۹۹۶_۱۹۹۵ آرسن ونگر که تونسته بود کاپ امپراطوری ژاپن (جام حذفی) رو ببره برای همیشه رفت آرسنال و کی روش جانشین ونگر شد. ناگویا که اونزمان با اسم ناگویا گرامپوس عیت (NagoyaGrampus8) بازی میکرد فصل ۱۹۹۰ به لیگ اول ژاپن برگشته بود و تا اونزمان دستاوردی به غیر از کاپ امپراطوری با ونگر و کنیکا کاپ سال ۱۹۹۱ نداشت. کی روش فصل ۱۹۹۷_۱۹۹۶ رو با ناگویا خوب شروع کرد و برنده سوپرکاپ ژاپن شد. توی وینرزکاپ آسیا که اولین حضور ناگویا تو رقابتهای بین المللی بود با نتیجه نهایی ۱_۴ (۱_۱ رفت / ۰_۳ برگشت) هایفونگ ویتنام رو شکست داد و به یک چهارم رسید. اونجا باشگاه هنگ کنگیه چین جنوبی رو با نتیجه ۲_۴(۰_۲ رفت / ۲_۲ برگشت) برد و با استقلال، الهلال، اولسان هیوندای به نیمه نهایی رسید که به شکل متمرکز توی ریاض برگزار میشد. ناگویا تونست ۰_۵ اولسان رو شکست بده و توی فینال ۱_۳ به الهلال میزبان باخت و نایب قهرمان شد که تا الان بهترین رتبه ناگویا توی یه تورنمنت بین المللی بوده! توی مرحله سوم کاپ امپراطوری (جام حذفی ژاپن) حذف شد، توی مرحله گروهی لیگ کاپ ژاپن(مثل EFL انگلیس) حذف شد و آخر فصل ۱۹۹۷_۱۹۹۶ با اختلاف ۳ امتیاز قهرمانی رو به کاشیما داد که تا فصل ۲۰۱۰_۲۰۰۹ بیشترین رتبه ای بوده که ناگویا تونسته توی لیگ بدست بیاره! با اینحال کی روش بعد از اتمام لیگ، به خاطر ناراحتیش از فدراسیون فوتبال ژاپن که اوخر فصل بهش دستور داده بود هر ۷ بازیکن تیمشو خارج از فیفادی به تیم ملی ژاپن بده و به زعم کی روش، باعث گرفتن قهرمانی از تیمش شده بود، استعفا کرد و از ژاپن رفت.
مشاور فنی تیم ملی آمریکا
سال ۱۹۹۷ وقتی کی روش از ناگویا جدا شد، برای بار دوم پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی آمریکا رو رد کرد و ترجیح داد به عنوان مشاور فنی فدراسیون باهاشون همکاری کنه. این همکاری یکسال ادامه داشت و توی این مدت کی روش با تحقیق درباره بازیکن ها و شرایط باشگاه های آمریکا، یه برنامه جامع برای پیشرفت فوتبال آمریکا از ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰ طراحی کرد که البته یکسال بعد از ترک کردن آمریکا توسط کی روش و با اومدن رئیس فدراسیون جدید هیچوقت این برنامه اجرا نشد. سال ۲۰۱۸ قبل از شروع جام جهانی کی روش توی مصاحبه با یکی از رسانه های آمریکایی (آمریکا اون دوره بعد از دوتا جام جهانی موفق، به جام جهانی ۲۰۱۸ نرسیده بود و به همکاریش با کلینزمن پایان داده بود) در این مورد صحبت کرد:
{ "مهمترین چیزی که در مدارس فوتبال، آکادمیهای فوتبال و غیره دیدم این بود که همه چیز آموزش داده میشد به غیر از یک چیز و آن عشق به فوتبال بوده است. تحقیق گستردهای را در مورد فوتبال آمریکا آغاز کرده بودم. به سراسر ایالات متحده سفر کردم و با افراد، مربیان، بازیکنان و مسئولان زیادی صحبت و سعی کردم متوجه شوم که شرایط دقیقاً به چه صورت است."
پروژه 2010 آمریکا اما هرگز تکمیل نشد چرا که برنامه فداسیون فوتبال آمریکا بعد از روی کار آمدن باب کانتیگوگلیا به عنوان رئیس و استخدام بروس آرهنا به عنوان سرمربی تیم ملی آمریکا به طور کلی تغییر کرد.
کیروش در این خصوص اظهار داشت: متأسفانه آن پروژه عملی نشد و من از این اتفاق ناامید شده بودم چون هدفم این بود که حداقل این پروژه را پنج سال به پیش ببرم، اما به هر حال زندگی این است. هرگز اولین ملاقاتم با روتنبرگ، رئیس فدراسیون فوتبال آمریکا را فراموش نمیکنم. او به من گفت که "کارلوس، هدف من این است که در 10 سال آینده قهرمان جام جهانی شویم". فکر میکنم او در صورت من نوعی ناراحتی و شگفتزدگی را دید، چون گفت "نگران نباش، میدانم که احتمالاً ما در 10 سال آینده نمیتوانیم به این عنوان برسیم، اما میخواهم بدانم که برای رسیدن گام به گام به قهرمانی در جام جهانی به چه چیزهایی نیاز داریم؟" و این نگرش همانند یک درس برای من بود. وقتی کار یا پروژهای را در باشگاه یا تیم ملی آغاز میکنید، مهمترین چیز این است که خودتان را با شرایط جدید وفق دهید و بدانید که از کجا باید کارتان را آغاز کنید. چیزی به اسم فرمول پیروزی یا فرمول موفقیت وجود ندارد که بتوانید کپی کنید. تنها میتوانید از محیطی به محیط دیگر منتقل کنید چون فرهنگهای متفاوت، مردم متفاوت، احساسهای متفاوت و عواطف متفاوتی وجود دارد. باید با باورها، دیدگاهها و مفاهیم واقعی خود وفق پیدا کنید و برای هر وضعیت خاص یک رویکردی را توسعه دهید. این دقیقاً همان چیزی بود که روتنبرگ به من کمک کرد تا درکش کنم. خود او هم شاید نمیداند که چقدر به من کمک کرد. چیزی که باید مردم درکش کنند این است که فرایند پیشرفت یک خط مستقیم نیست، بلکه پیشرفت حرکتی موجدار است و در طول این فرایند فراز و نشیبهای زیادی وجود دارد. عدم راهیابی به جام جهانی به اعتبار تیم لطمه میزند اما این فرصتی برای قویتر شدن پس از درس گرفتن از اشتباهات است. }
کی روش در تیم ملی امارات
تیم ملی امارات
سال ۱۹۹۸ کی روش با قرارداد یکساله از ژانویه ۱۹۹۸ تا ژانویه ۱۹۹۹ سرمربی تیم ملی امارات شد. دو دوره توی تورنمنت غیررسمی جام دوستی شرکت کرد که به ترتیب قهرمان و نایب قهرمان شد. مقام چهارمی فیفا عرب کاپ ۱۹۹۸ رو گرفت، توی مسابقات خلیج فارس (یا هر اسم مسخره ای که روش گذاشته بودن😄) سوم شد، توی مرحله گروهی اول مسابقات پان عرب سرگروه و توی مرحله گروهی دوم آخر شد، ولی مهمترین تورنمنتی که توش شرکت کرد بازیهای آسیایی بود که اونزمان هنوز برای تیم بزرگسالان برگزار میشد. تونست امارات رو به آخرین دوره ای که بازیهای آسیایی برای تیم ملی بزرگسالان کشورها برگزار میشد، برسونه و توی مرحله گروهی اول با کره شمالی، میانمار و بنگلادش همگروه شد. به عنوان سرگروه صعود کرد و توی مرحله گروهی دوم با ژاپن، کره جنوبی و کویت همگروه شد. روز اول ۰_۵ از کویت باخت، روز دوم ۱_۲ از کره باخت و روز سوم تونست ۰_۱ از ژاپن ببره و جلوی صعود ژاپن رو بگیره😂 امارات برای صعود باید ۰_۳ برنده میشد و کویت با اختلاف بیشتر از ۲ به کره میباخت. کی روش بعد از این از امارات جدا شد و یک سال بعد سرمربی عربستان سعودی شد.
عربستان سعودی
ژانویه ۲۰۰۰ کی روش به جای ناصرالجوهر سرمربی عربستان سعودی شد و طی ۶ماهی که اونجا بود ۴بازی دوستانه انجام داد. با لبنان ۰_۰ ، با اسلواکی ۱_۱ و با مجارستان ۲_۲ مساوی کرد و بلافاصله بعد از باخت ۰_۲ به اسلوونی اخراج شد تا دوباره ناصرالجوهر برگرده!(این ناصرالجوهر خیلی باحاله عربستان هروقت بیکارمیشه ناصرالجوهرو میاره فکر کنم تا حالا جدای از وقتایی که مربی موقت میشه، بالای چهار پنج بار سرمربیشون شده😂)
آفریقای جنوبی
استارت جهانی شدن کی روش از آفریقای جنوبی زده شد. کلیف بارکر از سال ۱۹۹۴ توی آفریقای جنوبی مربیگری کرد و تونست آفریقای جنوبی رو، که برای اولین بار توی تاریخش تو جام ملتهای آفریقا شرکت میکرد(میزبان بودن) قهرمان جام کنه. بعد از این برای اولین بار توی تاریخ به جام جهانی ۱۹۹۸ رسوندشون ولی توی جام کنفدراسیونهای ۱۹۹۷ که توی عربستان برگزار میشد بعد از مساوی با جمهوری چک و باخت به امارات و اروگوئه، قبل از جام جهانی ۱۹۹۸ برکنار شد تا جومو سونو، به عنوان مربی موقت با آفریقای جنوبی به جام جهانی بره. جومو سونو بعد از باخت ۰_۳ به فرانسه و مساوی ۱_۱ با دانمارک و ۲_۲ با عربستان سعودی از جام جهانی برگشت و تونست آفریقا جنوبی رو به جام ملتهای ۱۹۹۸ بورکینافاسو برسونه ولی قبل از شروع جام برکنار شد تا فیلیپ تروسیه، مربی معروف فرانسوی که سابقه قهرمانی توی جام ملتهای آسیا روهم داره سرمربی بشه. تیم تروسیه توی مرحله گروهی حذف شد و تروت مولوتو جانشین تروسیه شد که با وجود نایب قهرمانی توی جام ملتهای ۲۰۰۰ نیجریه و غنا از کار برکنار شد!
کی روش سال ۲۰۰۰ جانشین تروت مولوتو شد و بزرگترین چالش این دوره از مربیگریش شرکت نکردن ستاره های لژیونر دعوت شده، تو اردوی تیم ملی بود! که نمیخواستن موقعیتشون توی تیمهای باشگاهی رو از دست بدن. علاوه بر این خیلی از باشگاه های آفریقای جنوبی بازیکنهاشونو به خاطر تقویم فشرده مسابقات به تیم ملی نمیفرستادن و روزهای فیفادی بعضی از بازکنها به قدری خسته بودن که شرایط بازی کردن رو نداشتن! به هرحال کی روش به محض اینکه فرصتی پیدا میکرد مینی کمپ های خارج از فیفادی رو با بازیکنهایی تشکیل میداد که باشگاه ها حاضر بودن در اختیارش بذارن. آفریقای جنوبی توی مرحله مقدماتی جام ملتهای ۲۰۰۲ مالی با لبیریا، کنگو و موریس همگروه شد. دور رفت با نتایج ۱_۲ کنگو و لبریا رو شکست داد و خارج از خونه با موریس ۱_۱ کرد. دور برگشت با برد خونگی ۰_۳ از موریس شروع شد، با ۱_۱ جلوی لیبریا ادامه پیدا کردو با ۰_۰ مقابل کنگو تموم شد. کی روش با این حساب آفریقای جنوبی رو به جام ملتهای ۲۰۰۲ مالی رسوند. بعد از این نوبت دور اول مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ کره و ژاپن بود. با برد ۰_۳(۰_۲ رفت / ۰_۱ برگشت) مقابل لسوتو به مرحله دوم و آخر رسید و با بورکینافاسو، زیمباوه، مالاوی، گینه همگروه شد. فیفا روز چهارم مسابقات، گینه رو حذف کرد و نتایج قبلیش(برد ۰_۳ از زیمباوه / ۲_۳ از بورکینافاسو / ۱_۱ با مالاوی) همه ۰_۳ به نفع بورکینافاسو زیمباوه و مالاوی شد و بقیه بازیهاش همه ۰_۳ شد! درست همینجا بود که اختلاف کی روش و رسانه های آفریقای جنوبی عمیق تر شد! طرفدارای کی روش معتقد بودن این تصمیم فیفا باعث ضرر کردن آفریقای جنوبی شده و مخالفاش معتقد بودن تصمیم فیفا به نفع آفریقای جنوبی بوده و جدی ترین رقیبشون حذف شده. به هر حال کی روش با ۵برد و ۱مساوی به جام جهانی ۲۰۰۲ رسید که تا امروز (سال ۲۰۲۳) آخرین باری بوده که آفریقای جنوبی تونسته از مرحله مقدماتی به جام جهانی برسه.
زیمباوه ۰_۲ آفریقای جنوبی
آفریقا.ج ۱_۰ بورکینافاسو
مالاوی ۱_۲ آفریقای جنوبی
آفریقا.ج ... _ ... گینه
گینه ... _ ... آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی ۲_۱ زیمباوه
بورکینافاسو ۱_۱ آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی ۲_۰ مالاوی
آفریقای جنوبی توی جام جهانی با اسپانیا، پاراگوئه، اسلوونی همگروه شد ولی قبلش باید توی جام ملتهای آفریقا ۲۰۰۲ شرکت میکرد. توی جام ملتها با غنا، مراکش و بورکینافاسو گروه سختی رو تشکیل دادن اما تونستن بعد از ۰_۰ با بورکینافاسو و غنا، ۱_۳ از مراکش سرگروه ببرن و به عنوان تیم اول صعود کنن اما در اوج بدشانسی به مالی میزبان خوردن و با گلهای دقیقه ۶۰ و ۲+۹۰ حذف شدن. بعد از این رسانه ها شمشیر رو از رو بستن و خواهان اخراج کی روش شدن. جومو سونو مدیر کمیته فنی فدراسیون جلسات زیادی تشکیل داد تا اینکه کی روش برای آنالیز بازی اسپانیا از آفریقای جنوبی خارج شد و بلافاصله رسانه ها و فدراسیون مدعی شدن کی روش از سمتش استعفا کرده درحالی که کی روش شدیدا معتقد بود فدراسیون اخراجش کرده و باید غرامت بده! همه اینها درحالی بود که کیروش قبل از خارج شدن از آفریقای جنوبی، توی آخرین کنفرانس خبریش به خبرنگارایی که ازش پرسیده بودن نگران اخراج شدن هست یا نه، گفته بود:
"من به کارفرمای خودم که رئیس فدراسیون باشه اعتماد دارم و اونم به من اعتماد داره. پس دلیلی برای نگرانی نمیبینم و حداقل میتونم امشب راحت مثل بچها بخوابم."
{ گفته میشد جونو در انتخاب بازیکنان تیم دخالت میکند و کیروش از این مسئله ناراضی است. جونو خواستار برکناری استیو کومفلا و راجر دسا از کادر فنی تیم هم بود که کیروش با این تغییر مخالف بود. منتقدان، او را دارای شخصیتی «خودمحور» توصیف میکردند که به دستیارانش کومفلا و مولوتو اختیاراتی در حد «توپجمعکن» دادهاست. سقوط تیم در ردهبندی فیفا، بیتوجهی به بازیکنان آماده لیگ داخلی، دعوت از بازیکنان لژیونر ناآماده مثل فورچون و عدم توانایی در مهارتهایی مانند تهییج و انگیزهبخشی به بازیکنان از دیگر مواردی است که منتقدان بیان میکردند. در مقابل افرادی معتقد بودند که کیروش باید بماند و به او فرصت دادهشود. این عده اگرچه انتقادهایی به عملکرد کیروش داشتند، اما معتقد بودند که او مربی خوبی است و یک مربی خوب «یکشبه بد نمیشود». موافقان کیروش، به این نکته اشاره میکردند که فدراسیون آفریقای جنوبی را بهسختی میتوان یک نهاد «حرفهای» نامید، اما هیچکس نمیتواند منکر حرفهایبودن کیروش شود و فدراسیون نباید تجربهٔ اخراج مربی قبل از جام جهانی ۱۹۹۸ را تکرار کند تا هزینه مالی و فنی بالای این قطع همکاری را بپردازد }
نهایتا جومو سونو به عنوان مربی موقت، به جای کی روش به جام جهانی رفت و شاید با نتایجی که گرفت نمک بیشتری روی زخم کی روش پاشید! ۲_۲ با پاراگوئه درحالیکه با دوتا گل عقب بودن و دقیقه ۱+۹۰ از روی نقطه پنالتی تونستن بازی رو به تساوی بکشن! برد ۰_۱ مقابل اسلوونی و باخت ۲_۳ از اسپانیا و سوم شدن توی گروه که باعث محبوبیت بیشتر جومو سونو توی آفریقای جنوبی شد.
جومو سونو اسطوره فوتبال آفریقای جنوبی
کی روش بعدا، سال ۲۰۱۶ بالاخره درمورد این مسئله حرف زد:
{ ~چرا بعد از بردن آفریقای جنوبی به جام جهانی ۲۰۰۲ از هدایت این تیم استعفا دادید؟
" این به خاطر شرایطی بود که شخصی به نام جومو سونو برای من ایجاد کرد. او بازیکن و مربی فوتبال بود و یک باشگاه فوتبال دارد و آن زمان در فدراسیون فوتبال آفریقا هم موقعیتی داشت. او در روزنامه سووتو، کمپینی به راه انداخت و با متهم کردن من به نژادپرستی مدعی شد که سیاه پوستان را به تیم ملی دعوت نمی کنم که البته همه این ها درنهایت به سود من شد! چون این موضوع باعث دیدار من با ماندلا شد. ماجرا شبیه آن چیزی بود که در فیلم "شکست ناپذیر" در مورد راگبی دیده شد. من با یکی از دوستانم در خانه بودم که تلفن زنگ زد و دیدم که طرف پشت خط خودش را ماندلا معرفی می کند. من دستیاری داشتم به اسم استیو[کومفلا] که به تقلید صدای ماندلا معروف بود؛ بنابراین مطمئن شدم که او می خواهد شوخی کند و پای تلفن به او توهین کردم! چون من متهم به نژادپرستی شده بودم و اصلاً فکر نمی کردم ماندلا بخواهد با من صحبت کند؛ اما او خود ماندلا بود و من را برای نوشیدن چای به منزلش دعوت کرد. ماندلا از من خواست در تیم بمانم. او از رویای خود برای دیدن فرزندان سفید و سیاهش در کنار هم روی نیمکت تیم گفت؛ اما حملات شدید سونو به من ادامه پیدا کرد که کار را برایم غیرممکن کرد و حتی کار داشت به برخورد فیزیکی ما در حضور ماندلا می کشید که بسیار ناراحت کننده بود. به این ترتیب با نوشتن نامه ای به ماندلا دلایلم برای استعفا را توضیح دادم. البته بعدازآن نیز آفریقای جنوبی هرگز به جام جهانی صعود نکرد. " }
کی روش به عنوان سرمربی آفریقای جنوبی
👇قسمت دوم👇
https://www.tarafdari.com/node/2251475