👊✊👊 موسیقی برآمده از اشعار وصوشعر و بالا بودن افراد اعم از شاعر، آهنگساز، نوازنده و خواننده همواره خاص است، چنانکه هنرمندان گلباز و تریاکی صاحب عمیق ترین و تاثیرگذارترین آثار قرون ماضیه شدند (حسن خرصدا، جلال همتی، ناهید، استاد زهره و ...)
.
🈯شخصیت شماعی زاده نیز در فضایی شاد و پرانرژی و در سیر زندگی پرفرازو نشیبش شکل گرفته؛
🐸 بعنوان یک موزیسین بدصدا در اصفهان مذهبزده نه در جوامع حوزوی و دینی پذیرفته میشد و نه در گروههای تواشیح و سرود مدرسه، مسائلی چون مسخره شدنهای سرصف هنگام خواندن قران و شعار هفته و وقایعی چون سرقت اولین کفش ورنی اش در مسجد محل و سر نماز مغرب به وی آموخت زندگی یریست و سروته تاریخچه انسان چیزی جز مسخره کردن و مسخره شدن نیست...
👌👉 رانده شدنش از ایران بدلیل مزقون زدن، بازگشت چندماهه اش به مام میهن و مجددا رانده شدنش توسط دولت موقت، به وی مصلحت اندیشی آموخت...
🍆از جوکها و لیچارهایی که بابت آهنگهای "دزسزتز دازارزمز" و "یه دختر دارم شاه نداره به کص کصونش نمیدم" بارش شد، آموخت احترام به مخاطب شعاری بیش نیست...
👙 برای آخرین بار ترانه سرایی و آهنگسازی کرد، ولی برغم اعتماد به گوشت ترین خواننده معاصر یعنی گوگوش، از پشت خنجر خورد، آموخت کار دنیا با احساسات و تصمیمات یری پیش نمیرود...
🐴وقتی از سوی اردلان سرفراز "مرتیکه مزقونچی" خطاب شد و چند روز بعد از وی شنید که مزقونچیها در موسیقی موی دماغ و مزاحمی بیش نیستند، آموخت هیچ آرمان و ایده آلی در دنیای موسیقی وجود ندارد و باید معامله گر بود...چنانکه با دلالی مسعود وی اچ اس (سلطان تکثیر خاورمیانه) و به ازای تکثیر 80 میلیون نسخه از اهنگ "هرچه ما پیشتر و پیشتر میرویم من تو را بیشتر و بیشتر دوست میدارم"، از وزارت ارشاد و دارایی 50 هزار تومان دستخوش گرفت!!
جنجالی که عواقبش حاد شد حتی دوستان قدیمی پشتش را خالی کردند و به وی انگ خودفروشی زدند و کنسرتهایش در سرتاسر دنیا سوخت و مردم با بلیطهایش کارهای بد بد کردند و فیلم کارها را به برنامه جشنواره فیلمهای تابستانی اقای هاشمی فرستادند تا قبل از شروع فیلمها، آبروی حسن آقا را ببرد وحسن ناچار سر از استریپ کلابهای حومه منهتن درآورد و بیرحمانه در بورلی هیلز، با اتومبیلش یک گربه را دم حجله یک عروس و داماد زیر گرفت...
.
🍭مسلک حسن شیعه اثنی عشری ترکیبی با خوانندگی با صوت نازیباست: بدون چشمداشت به تحسین دیگران، کارت را با نهایت به تخم مرغهایم انجام بده، مزدش را خشکه بگیر و پشت سرت را هم نگاه نکن!!
نگرشی مبتنی بر ناامیدی، خودتحقیری، مسخره بازی، لاابالیگری و بالا بودن کل یوم ولی تکرو، هردم بیل و حواله گر به تای چپ و بی تفاوت نسبت به لیچارهای دور و ور تا مرز ستیز و فداکردن امور معنوی و آبرو و اعتبارخانوادگی
حسن چه بعنوان دست اندرکار احیا و بازخیزی موسیقی شاد و مفرح خلیجی و چه بعنوان شریک اردلان سرفراز و گوگوش در بنیان نهادن قانون کیرشهف و کوسینوس 90 درجه برابر صفر...
🍳ایده موسیقی بر اساس درهم تنیدگی صدای ساز و صدای سولاخ سمبه های بدن، تمهیدات و پلن بازی با روح و روان، علم اعصاب و مایش روانی مخاطب (مکتبی که بعدها اسنوپ داگ شاگرد اولش شد و صحنه سوار شدن دنزل واشینگتون به اتومبیلش در ترینینگ دی اوج تبلورش)
طراحی اهنگهای یکپارچه معطوف بر ریزترین جزئیات تا مرز فلج سازی مغزی مخاطب و میدانهای مغناطیسی حول یک سیم پیچ به نحوی که ولتاژ حالت ماندگار خازن یک میکروفاراد برابر 2 ولت باشد. مانند قبیله ای آفریقایی بی حیا که شیرها را بی عصمت میکنند تا باران ببارد ... قبیله ای که هر موجودی خارج از آن (از رسانه ها گرفته تا مخاطب و حتی ادارات مرتبط با مجوزهای لازم جهت پخش و تکثیر آهنگ) آن ناحیه بی ادبی بالقوه اند که هر لحظه میتواند استفاده شود!!
.
🔴فلسفه ای که شاید امروزه در سطح اول موسیقی دنیا با وجود سیطره ستاره های گرانقیمت سفید مفید که خودشان استفاده میشوند و مدیران مداخله گر خریداری ندارد ولی در سطوح پایین تر و در کوچه بازار و میان قهوه خانه ها و به ویژه کله پزیها و ماشینهای سنگین مسیر بندر، برایش سرودست می شکنند چنانکه بازار مشتریان حسن خرصدا از سکه نیفتاده...
حسنی که فرقی به حالش ندارد با "مرداب" یا "چشم من" یا "داماد ما باید شاهزاده باشد" یا خواننده مرد سال مجله زن روز بخاطر آورده شود یا کاندید خرصداترین خواننده جهان و همدستی با روانپزشکان ... مهم برای حسن برنامه فردا و آرامش و منافع شخص خود، خانواده و حلقه دوستانش در عل عی است و بس!!
پ.ن: آهنگ نمیدونم از حسنه یا نه، ولی انشاالله از حسن باشه
_______________
ولی دیسلاو تئودوراکیسهای اصل
در حال آبیاری سیمان صورت مجسمه ابوالهول
تابستان 1402