دارنده مدال برنز کشتی جهان معتقد است اگر برادرزادههای او فقط ۶ ماه شبیه عموهای خود زندگی کنند، ملیپوش خواهند شد.
به گزارش طرفداری، یدالله و ارشک محبی تصمیم دارند پا جای پای عموهای خود بگذارند و مدالهای آسیایی و جهانی را شکار کنند. البته آنها در سالهای اخیر بیانگیزه نشان دادند و همین موضوع سبب شد محمدحسین محبی قهرمان سابق آسیا و دارنده مدال نقره جهان به انتقاد شدید از برادرزادههایش بپردازد و مدعی شود آنها هیچچی نمیشوند!
البته یدالله (شیروان) فعلا به دلیل عمل جراحی امکان حضور روی تشک کشتی را ندارد اما ارشک توانست در مسابقات قهرمانی کشور به مدال طلا برسد. حالا محمدحسن محبی قهرمان سابق کشتی آسیا و دارنده مدال برنز جهان در این خصوص صحبت کرده و اعتقاد دارد محبیهای جوان با تلاش و تغییر سبک زندگی میتوانند به دوبنده تیم ملی برسند.
نه یدالله محبی با سابقه دو بار عضویت در تیم ملی آزاد در مسابقات جهانی ۲۰۱۷ پاریس و ۲۰۱۹ نورسلطان موفق به کسب مدال جهانی شده و نه ارشک توانسته چنین کاری را انجام دهد. در حال حاضر تمام عناوین آنها به رقابتهای کشوری و آسیایی خلاصه میشود.
محمدحسن محبی در خصوص قهرمانی ارشک محبی در قهرمانی کشور اظهار داشت:
ارشک خوب بود، این بچه در جوانان خوب بود، آنجا هم ابراهیمی را برده بود، نه تنها محمدجواد ابراهیمی، که گلیج و کامران قاسمپور را هم در جوانان برده بود.
وی در خصوص اینه ارشک محبی گفته قهرمانی اخیرش، محصول مشترک عمویش و منصور برزگر بوده، گفت:
ما هم کار کردیم، یک مقدار هم منصور خان قبول زحمت کرد. او به لحاظ روحی به ارشک کمک کرد و حرفش اثرگذار بود.
محبی در پاسخ به این سوال که آیا قبلا نخواسته بود برزگر راهنماییاش کند، تصریح کرد:
قبلا در یک فضای دیگری بود. تهران که میآمد پاتوق این بچهها نمایشگاه همشهری کرمانشاهیمان بود. حالا پاتوقشان شده باشگاه منصور برزگر و اکبر فلاح. این فضاها بیشتر میروند.
وی درباره جبران اشتباهات گذشته توسط ارشک و جمعآوری امتیازات، به آنا گفت:
صحبت کرده بودیم که حواست باشد مفت امتیاز از دست ندهی. منصور برزگر هم فنی با او کار کرد، دستش درد نکند. واقعیت این است که منصور آدم بزرگی است.
قهرمان سابقه کشتی آسیا در پاسخ به این سوال که چرا ارشک و یدالله از قبل به تمرین منصور برزگر نمیرفتند، تاکید کرد:
من و داداش حسین (محمدحسین محبی) مخالفتی نداشتیم که به تهران بروند. پدرشان رفت تهران، باشگاه منصور برزگر. ما دوست مشترکی داریم که پسرش کشتیگیر است، اینها باعث شد پای اینها باشگاه برزگر باز شود. این ۳، ۴ ماه خوب تمرین کرد و الحمدلله خوب هم نتیجه گرفت. من نظرم این است که همه اینها به ارشک روحیه داد. رسول خادم چقدر از این بچه تعریف میکرد، واقعیت هم بود، اما بعد از جوانان کارش خراب شد. خودم هم در کرمانشاه بودم که در جام تختی راحتی محمدجواد ابراهیمی را برد. حسین شهبازی را هم شکست داد، ولی این دفعه با اینکه سال گذشته به میرباغبان باخته بود و اوضاع جالبی نبود، اما او را هم برد.
محبی درباره اینکه ارشک زمانی کامران قاسمپور را برده بود اما حالا او با اختلاف نسبت به همه کشتیگیران ۹۲، قهرمان جهان است، گفت:
اگر ۶ ماه مثل من و داش حسین تمرین کند، نفر اول تیم ملی میشود. کاری به اینکه حریف ارشک و شیروان چه کسانی هستند ندارم، اگر مثل ما تمرین کنند، ملیپوش میشوند. شاید بگویند حریفانشان نفر اول دنیا هستند اما با سطحی که کشتی ایران دارد، هر کسی در مسابقات داخلی اول شود، بین نفرات اول و دوم دنیا است. خصوصا امروز که روسیه نیست، در بیشتر اوزان رقابت اصلی بین ایران و آمریکا است. من و داداش حسین خیلی تمرین میکردیم، خدا را گواه میگیرم که ۱۳، ۱۴ سال که در سطح تیم ملی بودیم، هر شب آرزو میکردیم صبح نشود، آنقدر که زندگی ورزشی ما سخت بود. این بچهها ۶ ماه مثل ما زندگی کنند، همه را میبرند. حالا اینها نه به اندازه ما، ولی اگر تلاش کنند، حتما میتوانند.
وی در خصوص انتقادات خودش و برادرش در گذشته از یدالله و ارشک خاطرنشان کرد:
من احساس میکنم حالا میخواهند. آن «خواستن» در هر دوی آنها است. ارشک یکی دو سال سرخورده شد، نتیجه نمیگرفت. ما خانوادگی به کشتی علاقهمندیم. شیروان هم میخواهد شروع کند و نتیجه بگیرد.
دارنده مدال برنز جهان در پاسخ به این سوال که کار کدام یک برای رسیدن به دوبنده تیم ملی سختتر است، گفت:
در اینکه امیرحسین زارع در این دو سال خوب کار کرده و مدال المپیک و جهانی گرفته و امیررضا معصومی هم خودش را مدعی نشان داده، شکی نیست، کامران هم یکی از بهترین زیرگیرهای کشتی ایران است. من شکی در خوب بودن اینها ندارم، اما روی هم رفته این دو تا (ارشک و شیروان) هم کمتر از بقیه نیستند. من همیشه میگویم کسی که زحمت بکشد نتیجهاش را میگیرد. با این شرایطی که ارشک در کشوری کشتی گرفت، اگر بیشتر تلاش کند، به کامران قاسمپور هم میرسد. شیروان هم روحیه خوبی دارد. فکر نکنم در خانواده ما حرفی غیر از کشتی باشد، باید قدر این زندگی را بدانند. از وقتی ارشک برده در محله قدیممان فیض آباد، پلاکاردی سر خیابان زدهاند. این پلاکارد با بقیه تبریکها خیلی فرق میکند. خیلی خوشم آمد. مردم همه صحبت میکنند و در مورد ارشک میپرسند. من یک چیزی بگویم، اینطور نیست که این کشتی فقط مال مازندران باشد که اینطور دعوا میکنند. کرمانشاه هم همیشه حرف کشتی است.
محبی با اشاره به دعوایی که در اردوی مازندران بعد از شکست محمدجواد ابراهیمی مقابل ارشک پیش آمد، تصریح کرد:
به کسی بیاحترامی نمیکنم. اینجا هم ۵۰۰ نفر آدم دنبال یک کشتی هستند. اغراق نمیکنم، اما وقتی ما میآمدیم برای مسابقه، ۲۰۰، ۳۰۰ نفر کرمانشاهی، آنجا پشت ما بودند، من با توپچی کشتی داشتم، مامور گذاشته بودند، یک سینی کارد و قمه درآورده بودند. کل سالن جمعیت بود، آنها میگفتند این چاقو و قمهها برای طرفداران کرمانشاهی است و اینها هم میگفتند مال تهرانیهاست. میگفتند اینها طرفداران محبیها هستند، ولی با ما نبودند و ما اصلا اطلاع نداشتیم، ولی روی هم رفته یک ذره بیاحترامی هم به توپچی نمیشد و هیچ اتفاق بدی هم نمیافتاد.
وی ادامه داد:
ما ۶ بار کشتی گرفتیم، چهار تایش را من بردم و دوتایش را او، اما انتخابی المپیک را توپچی گرفت. ما اصلا خودمان به این دعواها دامن نمیزدیم. به طرف مقابل و داور بیاحترامی نمیکردیم. روی هم رفته میخواهم بگویم من با مازندرانیها موافقم، اما اینطور نباشد که وقتی یک مازندرانی میبازد، باخت را نپذیرد. من خودم بعید میدانم یک بار حق من را مقابل توپچی خورده باشند، هر بار باختم، قبولش کردم. باوجود باخت به توپچی، دو سال بعد در ۳۵ سالگی تیم ملی شدم، اگر خوب باشی، هیچ حریفی نمیتواند سد راه آدم شود. باخت را بپذیریم که جزوی از کشتی است. من شنیدم بعد از این شکست، در سالن خیلی دعوا و بیاحترامی شده که این کار درستی نیست. در مورد سنگینوزن هم شنیدم که دعوایی بوده، خوب است همه باخت را بپذیریم. فدراسیون هم بتواند برخورد و واکنش مناسبی داشته باشد که دوباره تکرار نشود. آن زمان هم که من با توپچی مسابقه داشتم اگر حاشیهای بود، از طرف ما نبود.
محبی در خصوص پذیرش سخت شکست از سوی مازندرانیها با توجه به علاقه شدید به کشتی، گفت:
یک طرف داستان، همیشه باخت است. مازندرانیها هم فکر نکنند هیچوقت نباید ببازند، کشتی برد و باخت دارد، هر کسی بیشتر زحمت کشیده برنده میشود. صحیح نیست که برادر یک کشتیگیر به مربیاش فحاشی کند. یا اصلا به هر آدمی فحش بدهد. البته به بچههای کرمانشاه بیاحترامی نکردند، هر چه بود، بین خودشان بود. اینها از تعصبشان هست، مثل زمانی که بچههای کرمانشاه پیگیر کشتی ما بودند، مازندران هم خوب رشد کرده، اینهمه آدم دنبالهروی آنها شدهاند، اما باخت را هم بپذیرند.