مطلب ارسالی کاربران
نقدی دوستانه و روانکاوانه به هواداران عزیز و محترم بایرن مونیخ
درود دوستان بزرگوار و عرض ادب. به عنوان یک جامعه شناس بارها به خلقیات و ویژگیهای جامعه شناختی هوادارن محترم بایرن مونیخ توجه کرده ام و صرفا در راستای عمل به رسالت اجتماعی خود تصمیم به ارسال این پست گرفتم. باشد که سودمند واقع شود. هواداران عزیز بایرن از چند معضل جدی رنج می برند. نخست انکه آنان در 1939 میلادی و انگاه که اس آ با گامهای استوار از برابر هیتلر رژه میرفت منجمد شده اند. بار ها دیده ایم که در هنگام مباحثه در باب زمان حال فورا به سراغ گذشته و نتیجه 8 بر 2 و یا فلان نتیجه در مقابل رئال مادرید یا یوونتوس به عنوان مثال می روند. حال آنکه هم شمع عمر رایش سومد با گردباد متفقین خاموش شد و هم بایرن و در نگاهی جامع تر کلیت لیگ آلمان پرستیژ و مرجعیت خود را از دست داده اند(قدیمی های سایت شوخی بوندس در اوج رو یادشون میاد؟).نتایج فضاحت بار المان در جام جهانی هرچند تا حدی برای بنده قابل پیش بینی بود ولی باید اعتراف کنم که خودم هم باور نمی کردم که روند زوال فوتبال المان چنین شتاب غریبی به خود گرفته است. معضل دوم آن است که هواداران بایرن دیدگاهی اسطوره گرایانه و تخیلی به تیم محبوب خود دارند. دیدگاه آن ها به تاریخچه تیم محبوب خود من را به یاد افسانه های پیرامون تولد رهبر کره شمالی کیم ایل سونگ می اندازد. این در حالی است که بایرن تا اواسط دهه 70 یک تیم کاملا معمولی و عاری از افتخار بوده است(پایین تر از شالکه و گلاد باخ و کایزرسلاترن و....). به عنوان یک جامعه شناس از دوستان گرانقدر بایرنی تقاضا دارم این نقاب فیکشنیسم را کنار بگذاند. باور بفرمایید به شدت نگران آن ها هستم. فکر کنم طولانی شد. در پست بعدی دو معضل دیگر را موشکافی خواهم کرد.