به نام خدا
متن کامل روایت کوتاه از مارادونا
لینک سرور دیسکورد حاج کامیونیتی
عبور از خط دفاع با هنرمندی تمام، پاره کردن پیرهن یا حتی شلیک با فشنگ مشقی به سمت خبرنگاران ; می توانیم بگیم او در دنیا یکتا بود و همه ی مردم دنیا می دانند هیچکس مثل او روی کره خاکی وجود نداشت. در فوتبال مانند یک گردباد بود یعنی درواقع یک شیطان تاسمانی ریز و چرخان که شورت های کوتاهی به پا می کرد و می توانست دریبل ها و شوت های منحصر به فردی بزند که برای میلیارد ها نفر خاطره شد و هنوز هم از آن یاد می کنند. برخلاف اخلاق حرفه ای پله یا شکوه کرایف، مارادونا وحشی و احساسی بود تا حدی که برای بالا بردن اعتماد به نفسش رو به اعتیادی طولانی آورد. در هر صورت، دغدغه او فقط و فقط فوتبال بود.
مارادونا در زندگی اش مسیری را طی کرد که بیشتر فوتبالیست ها از این مسیر اسطوره شدند : حلبی آباد. او در حاشیه بوئنوس آیرس بزرگ شد و در خانه کوچک و ساده شان، هیچ امکان رفاهی حتی یک رادیو ساده وجود نداشت! او اولین توپ فوتبالش را در 3 سالگی از پسر عمویش گرفت. در سن هشت سالگی سریعا با تیم آرژانتینیوس جونیورز قرارداد بست.
در تمام بازی های این تیم و در بین دو نیمه، این مارادونا بود که با توپ، پرتقال، بطری و حتی با نارگیل و... هواداران را حسابی سرگرم می کرد. پنج سال بعد یعنی در 20 اکتبر 1976، مارادونا به عنوان یار تعویضی وارد زمین شد. مربی او یعنی کارلوس مونته یک جمله کوتاه یعنی سعی کن با لایی انداختن و حداکثر توانت، حریفت را پشت سر بگذازی را گفت و او را به زمین فرستاد. حریفش در آرن روز جوری تحقیر شد که آن را فقط در آلتیمیت تیم فیفا می بینیم! اما خود تیم مقابل یعنی خوان کابررا از اینکه میزبان مارادونا بوده، راضی است. اولین گل بین المللی دیگو به سال 79 برمی گردد که آرژانتین سه بر یک اسکاتلند را شکست داد. گل او دقیقا مثل گلی بود که 5 سال بعد در استادیوم آزتیکا مقابل انگلیس زد بود. چند تا مدافغ را پشت سر گذاشت و سپس توپ را گل کرد. خیلی راحت!
در آن زمان، محبوبیت دیگو درحال افزایش بود. کار به جایی رسید که گفتی می شد قرار است با شفیلد یونایتد قرارداد امضا کند. اما حکومت حاکم بر آرژانتین بر این اعتقاد داشتند که این نمونه ی ممتاز از قدرت ورزشی آرژانتین، نباید از کشور خارج شود و در نهایت در سال 1981 او قراردادش را با بوکا امضا کرد و نکته ی جالب اینه که مارادونا خودش هوادار تیم بوکا جونیورز بود و قرارداد بستن با آن تیم برای او کار ساده ای بود اما بوکا در آن زمان مشکلات فراوانی داشت و نمی توانست دستمزد بازیکنان خود را پرداخت کند. و بعد از یک سال بازی در بوکا و بعد جام جهانی 82، یعنی بعد از خروج رژیم، او یک راست و با یک قرارداد غیرمنتظره، به بارسا رفت. جام جهانی به بارسا نشان داد که باید از دیگو در نیوکمپ چه انتظاری داشت; مهارت های فردی فوق العاده و البته خشونت های گاه و بیگاه. جالب است بدانید کار مارادونا در جام جهانی با خطای سنگین روی ژوئا باتیستای برزیلی به پایان رسید و همینطور برای بارسا هم اتفاق افتاد. در فینال سخت و غم انگیز کوپا دل ری جلوی بیلبائو چند حرکت خشن کاراته انجام داد و کارش را با این تیم نیز تمام کرد. چهار سال بعد، در جام جهانی مکزیک، معلوم شد که احتمالا از سیاره ای آمده که مردمش دیوانه وار می دوند و مدل مویشان شبیه راکر های دیترویتی دهه 70 بود. عملکردی که دیگو با آن ماندگار شد اصلا ربطی به فینال جلوی آلمان غربی ندارد اگرچه او یک پاس گل در این بازی داد. البته به بازی نیمه نهایی مقابل بلژیک هم بر نمی گردد اگرچه او در آن بازی دبل کرد. درست است! شهرت مارادونا به بازی یک چهارم نهایی مقابل انگلیس بر می گردد. بازی ای که او هم یک عوضی دروغگو مشخص شد هم بازیکن قرن! زمانی که او گل دست خدا را زد. داشت از آن طرف اقیانوس اطلس برای انگلیس پیر خط و نشان می کشید. و این برد جلوی انگلیس یکجور هایی برای مردم آرژانتین که هنوز درگیر هضم کردن اتفاقات جنک فالکلند بودند، اتفاق ویژه ای بود.
با این حال مارادونا به رقبای شکست خوره اش رحم کرد و گفت جلوی هیچ تیم دیگری نمی توانست گل دوم خارق العاده اش رو بزند; چون قبل از اینکه فرصت کند توپ را از خط میانی عبور دهد. او را با خطا زمین گیر می کردند و او همچنین گفت که انگلیسی ها انسان های نجیبی هستند! اما به این نکته باید اشاره کنیم که تری فنویک سعی داشت پاهای او را قلم کند و وقتی توپ وارد دروازه شد، تری بوچر می خواست سرش را از تنش جدا کند.
مارادونا یک تیم متوسط را به جایگاهی ورای رویایش رساند. این مسئله تصادفی نبود، چرا که او قبلا در موفق ترین دورانش باعث شده بود ناپولی دو بار اسکودتو را فتح کند. و جای بزرگی در دل هواداران باز کند.
بعدا مصرف مواد مخدر باعث شد دیگو فوتبال ایتالیا را رها کند و دچار مشکلات جسمی شود، ولی خوشبختانه درمان شد و می توانست دوباره به پله متلک بیاندازد.
اما حالا جفتشان آسمانی شده اند و دیگر زندگی بدون پله و مارادونا برای عشق فوتبال ها سخت شده....
نفر بعد: روبرتو باجو.
لطفا برای قرار دادن مطلب باجو لایک و فالو کنید.
خدانگهدار.
***
سرور دیسکورد حاج کامیونیتی