وقتی آرژانتین در جام جهانی ۱۶ تیمی ۱۹۷۸ که با اولین حضور (تیم_ملی) همراه بود ، جام را در خانه بالای سر برد برای هواداران آلبی سسته نوید یک دوران طلایی و برای فوتبالی های دنیا یک قدرت تازه در دنیای فوتبال ظهور کرده بود ، چهار سال بعد به عنوان مدافع عنوان قهرمانی در اسپانیا نتوانست حریف ایتالیای زیرک و ژوگوبونیتوی برزیل (که خود هم بدست پائولو روسی سلاخی شد) بشود و از صعود به نیمه نهایی بازماند . اما دورهی بعد زمانی بود برای آرژانتین تا به همه ثابت کند که موفقیت در خانه اتفاقی نبوده و ماموریت جاودانگی بر دوش ال دیگو قرار داده شد و او هم با چنگ و دندان از پس انجام ماموریت برآمد و بازی هایی به نمایش گذاشت که حتی بدون زدن هیچکدام از سه گل فینال مقابل آلمان غربی ، تا ابد جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک با نام مارادونا به خاطر آورده خواهد شد .
چهار سال بعد در حالی که دیگوی بی قرار خانهی باشگاهی خود را هم یافته بود، آرژانتین در خاک ایتالیا حتی راحت تر از دورهی قبل به فینال رسید، بدون نیاز به کمک دست خدا . فوتبال اما اینبار فرصت انتقام و جاودانگی را به ستارگان آلمان داد، با این وجود آرژانتین تنها تیمی لقب گرفت که بعد از برزیل دوران پله در چهار دورهی متوالی، سه بار فینالیست جام جهانی بوده، افتخاری که تا به امروز تکرار نشده .
همه چیز برای آرژانتین غرور انگیز پیش میرفت و مارادونا هنوز دست کم قدرت حضور در یک جام جهانی را در ساق های خود داشت و پسران نسلی که با دیدن بازی های دیگو رشد میکردند یکی پس از دیگری از گوشه و کنار کشور سر برمیآورند و نوید آیندهی روشنی را برای فوتبال در سرزمین نقره میدادند، اما هیچکس حتی تصورش را نمیکرد که هیچ کودکی که قهرمانی آرژانتین را به چشم دیده باشد نخواهد توانست دوباره آرژانتین را به این عنوان برساند ، و از آن تلخ تر اینکه تا زمانی که ال دیگو زنده باشد کسی در آرژانتین تاج قهرمانی جهان را بر سر نخواهد گذاشت .
آرژانتین ۱۹۹۴ با دیگو از داخل و خارج زمین ضربه خورد تا آخرین جام جهانی با خدای فوتبال بزرگترین ناکامیشان باشد و از دورهی بعد که مسابقات با ۳۲ تیم برگزار شد هر دوره شاهد ظهور ستارگانی بودیم که لقب پر طمطراق جانشین مارادونا یا مارادونای جدید را بر دوش میکشیدند اما حتی سایه ای از دیگو هم در زمین دیده نمیشد ، بازیکنانی مثل اورتگا ، ریکلمه ، ورون ، ساویولا ، میلیتو و دیگران که به حق بازیکنان بسیار خوبی بودند که انگار زیر بار سنگین نام مارادونا هیچگاه نتوانستند توانایی های خود را کامل به ظهور برسانند .
حتی از روزی که لیونل مسی دوران ملی خود را در آلبی سسته آغاز کرد، شکی که در ذهن هواداران آرژانتین ریشه دوانده بود روز به روز بیشتر به حقیقت نزدیک میشد ؛ (هیچکس برای آرژانتین مارادونا نخواهد شد)
درحالیکه مسی در عرصهی فردی و باشگاهی افتخاراتی کسب میکرد که دیگو حتی به آنها نزدیک هم نشده بود، اما در تیم ملی تا مدت ها حتی او هم تنها سایه ای از مارادونا و حتی خودش در بارسلونا بود ، در برزیل. ۲۰۱۴ بود که به نظر میرسید لیونل بند کفش هایش را محکم کرده تا یکبار برای همیشه شک و تردیدها را پشت سر بگذارد اما آنجا هم در نهایت مغلوب نبوغ مربی کارکشتهی مانشافت شد و یک قدم کم آورد ، وقتی در روسیه مسی ۳۱ ساله به همراه تیمش پس از دوبار ناکامی در فینال کوپا آمریکا و یک فینال جام جهانی اینبار زودتر حذف شد، پا به سن گذاشتن مسی که همزمان شده بود با قدرت گرفتن تیم هایی مثل فرانسه ، انگلیس و حتی برزیل که سال بعد با تیته قهرمان کوپا شد، حتی خوشبین ترین هواداران آرژانتین را قانع میکرد که خود را برای پذیرفتن این حقیقت که مسی در تیم ملی هیچگاه به مارادونا نخواهد رسید آماده کنند .
در تابستان ۲۰۲۱ که مسی با کمک دیماریا به طلسم ناکامی در فینال ها با قهرمانی در کوپا پایان داد ، امیدهایی در دل هواداران روشن شد. اما کمتر از چند ماه بعد ، حضور مسی در پی اس جی و نمایش های او گویی خبر از پایان یک دوران میداد . و حتی در آغاز همین جام جهانی باخت به عربستان میتوانست پایان بخش تمام امید ها باشد، اما از جایی میان بازی اول و دوم ، آرژانتین مثل ققنوس از میان خاکستر برخواست و بازی ها را یکی پس از دیگری برد ، لغزش در مقابل هلند هم نتوانست آنها را از مسیر خارج کند و در نیمه نهایی و فینال بهترین بازی های خود را مقابل دو فینالیست دورهی قبل به نمایش گذاشت و سزاوارانه جام را بالای سر برد ، مسی احتمالا در آخرین جام جهانی اش عملکردی به خوبی جمع چهار جام جهانی قبلی از خود نشان داد تا گویی مثل آرش قهرمان اسطوره ای ما ایرانیان تمام توانش را در کمان گذاشته باشد تا با تیر آخر وطنش را یکبار دیگر سربلند کند .
کم نیستند کسانی که تا قبل از جام ۲۰۲۲ معتقد بودند "دیوانگی و میل به خودویرانی قابل مشاهده در رفتار و شخصیت دیگو" که در مسی وجود ندارد لازمهی برداشتن قدم های نهایی برای رسیدن به قله است ، اما به هرحال مسی الان روی قله ایستاده و تمام کسانی که مثل من معمولا احترام بیشتری برای رقبایش قائل بودیم (زیرا آنها با تلاش در اوج میماندند و مسی با استعداد خدادادی) هم حالا به احترام مرد امروز و پسر ریز نقشی که درست یازده ماه بعد از آخرین قهرمانی آرژانتین به دنیا آمد و تا بعد از مرگ خدای فوتبال صبر کرد و بعد کشورش را به همه چیز رساند کلاه از سر برمیداریم .
برای ال دیگو که سایهی بلندش سوخت لازم موتور انگیزه های لیونل بود .