آهنگ عجیبیه. حس متناقضی داره. لیریک غم انگیز و حال و هوای شوخ و شنگ
His family taught him right from wrong
خونواده ش درست و غلط رو یادش دادن
With local tales and children's songs
با قصه های محلی و آوازای بچگونه
Sunday school was his shelter
کلاسای کلیسا(1) پناهگاهش بودن
With his friends Joe and Walter
کنار رفیقاش جو و والتر
Now those days seem far away
حالا اون روزا خیلی دور به نظر میان
An empty swing where he once played
و تاب خالی که روزی باهاش تاب میخورد
Now Bill's grown so fat and bald
حالا بیل خیلی چاق و کچل شده
He never thought that he'd grow old
هیشوقت فکرشو نمیکرد که پیر بشه
.............
And every day when he gets the train
و هر روز که سوار قطار میشه
Looks out the window and thinks in vain
از پنجره بیرونو نگاه میکنه و بیهوده فکر میکنه :
If I could only be that boy again
اگه فقط میتونستم دوباره همون پسربچه باشم
...........
Sales job, it gets him down
شغل فروشندگی حالشو میگیره
Same old faces, same old sounds
همون قیافه های تکراری، همون صداهای تکراری
Heart attacks, orthopaedic backs
حمله های قلبی، کمرای ارتوپدی
Documents and labelled racks
مدارک و قفسه های برچسب خورده
His wife can't stand the sight of him
زنش ریختشو نمیتونه تحمل کنه
With his routine glass of gin
با گیلاس جین همیشگیش
She makes his lunch of processed ham
با ژامبون دودی ناهارشو درست میکنه
And waits in for the meter man
و منتظر کنتورخون(2) میمونه
.......................
And every day when he gets the train
و هر روز که سوار قطار میشه
Looks out the window and thinks in vain
از پنجره بیرونو نگاه میکنه و بیهوده فکر میکنه :
If I could only be that boy again
اگه فقط میتونستم دوباره همون پسربچه باشم
.......
Take it away Bill
........
If he could be that boy again
اگه فقط میتونست دوباره همون پسربچه باشه
.............
Another day, another gin
یه روز دیگه، یه لیوان جین دیگه
His kids don't even notice him
بچه هاش هم حتی متوجهش نمیشن
Something different about his face
یه چیز متفاوت تو قیافه ش
His happy smile seems out of place
لبخند شادش بیجا به نظر میاد
His family gathered 'round for tea
خونوادهش دورهم واسه چای جمع شدن
Eyes fixed on their new telly
چشما خیره به تلویزیون تازه
A newsflash came, then it said
خبر فوری اومد و بعدش گفت :
Bill McCai was just found dead
بیل مک کای همین الان مرده پیدا شده
.........................
No more windows, no more trains
دیگه پنجره بسه، دیگه قطار بسه
Hung himself out in the rain
بیرون تو بارون خودشو دار زده
Now he'll never be that boy again
حالا دیگه هیشوقت نمیتونه اون پسربچه باشه
........................
And we say bye-bye Bill McCai
و ما میگیم بای بای بیل مک کای
Bye-bye Bill McCai
Bye-bye Bill McCai
1. ساندی اسکول به کلاسایی میگن که روزای یکشنبه تشکیل میشن و محتوای مذهبی دارن و سرهمین دیگه ترجمه کردم کلاسای کلیسا
2. کلا میتر من به کسی میگن که کارش خوندن کنتور و هرنوع شمارنده دیگه مث دستگاهای پمپ بنزینه. چون از زن بیل مک کای میگه که ناهار شوهرشو اماده میکنه و منتظر طرف میمونه ترجمه کردم کنتور خون