رشته پدل با توجه به تصمیمگیریهای اخیر دستگاه حاکمیت ورزش کشور دچار تغییرات عجیبی شده است.
به گزارش طرفداری؛ رشته پدل که به نوعی ترکیبی از رشتههای تنیس و اسکواش بوده و در فضایی به مراتب کوچکتر از کورت تنیس دنبال میشود، در روزهای نخست ورود به ایران برای سازماندهی هر چه بیشتر به فدراسیون تنیس پیشنهاد شد که در آن زمان با تصمیم رئیس وقت فدراسیون، پدل راهی به فدراسیون تنیس پیدا نکرد و در عوض، فدراسیون اسکواش متولی ساماندهی این رشته جذاب و مفرح شد.
اقبال مردمی و جوانان به این رشته ورزشی باعث شد تا هر چه سریعتر مسئولان فدراسیون اسکواش به فکر توسعه این رشته در ابعاد همگانی و قهرمانی بیفتند؛ تا جایی که ظرف مدتی کوتاه، یک کورت پدل تبدیل به بیش از ۲۰ کورت پدل شده و با توجه به استقبال فوقالعاده و درآمدزایی بسیار خوب، این رشته دارای تشکیلات خودگردان هم شده و مربیان و اعضای فعال بسیاری را هم دارد.
استقبال همگانی از این رشته جدید باعث شد تا فدراسیون مبحث توسعه قهرمانی پدل را هم به جدیت دنبال کند و نتیجه این سرمایهگذاری و سازماندهی، این بود که همپای اسکواش این بار پدل هم رشد کند و با ورود مدرسان و مربیان خارجی برای تدریس و تعلیم پدل روز دنیا، روز به روز به موفقیتهای این رشته اضافه شده و از آن طرف هم ضمن افزایش جامعه هدف، درآمدهای این رشته هم بالاتر برود.
قدرتمند شدن تشکیلات تیمهای پدل ایران به حدی بالا رفته که در آخرین دوره مسابقات قهرمانی جهان در مصر، تیم پدل مردان کشورمان بدون ۲ عضو اصلی خود که ویزای مصر به آنها تعلق نیافته بود توانستند به عنوان نایبقهرمانی دنیا مقابل تیم میزبان برسند و تیم پدل بانوان هم در عین شایستگی به مقام پنجم جهان دست یافت تا عملاً این رشته از فضای همگانی، به طور جدی وارد فضای قهرمانی شود.
نکته مهم درباره پدل این جاست که این رشته علیرغم این که درآمدزایی دارد و سودآوریاش بالاست، اما به همان میزان برای پروسه آمادهسازی اردویی و اعزامها مخارج سنگینی دارد؛ چرا که به علت رشتههای میکس و انفرادی در هر تورنمنت حداقل بین ۸ تا ۱۰ پدلیست باید اعزام شوند و در این حین هزینههای نفرات اعزامی اعم از بازیکن، کادرفنی و کادر اجرایی بسیار بیشتر از اعزامهای تنیس و اسکواش به شمار میرود.
حالا و با عبور از سالهای سرمایهگذاری و هزینهکرد برای توفیق در این رشته مهیج، باز هم یک کار غیرکارشناسی در وزارت ورزش و جوانان صورت گرفته و تصمیم نهایی بر این شده تا رشتهای که در ساختار فدراسیون اسکواش به موفقیت جهانی، درآمدزایی و سازماندهی خودگردان و مشخصی از باب درآمدزایی رسیده، یک شبه و بدون منطق خاصی به فدراسیون تنیس هبه شده و دیگر تحت اختیار فدراسیون اسکواش نیست.
به نظر وزارت ورزش و جوانان بدون این که کار کارشناسی دقیقی انجام بدهد و بررسیهای خود را بر این منوال پیش ببرد که آیا اصلاً نیازی به تغییر فدراسیون یک رشته موفق وجود دارد یا خیر، تصمیم گرفته تا موفقترین رشته فدراسیون اسکواش را از فدراسیون بدونرئیس و بلاتکلیف بگیرد و حتی پیش از برگزاری انتخابات فدراسیون اسکواش و تعیین رئیس جدید این فدراسیون، تقدیم به فدراسیون تنیس کند.
نکته جالب در این تصمیم خلقالساعه این جاست که دفتر مربوطه در وزارت ورزش و جوانان بدون حتی برگزاری یک نشست غیررسمی با تیم سرپرستی فدراسیون اسکواش یا تیم فنی مربوط به پدل، تصمیم گرفته تا این رشته را با تمام درآمدزاییها و نقاط مثبتش به فدراسیون تنیسی تقدیم کند که بنا بر ادعای رئیسش در تأمین کورتهای تنیس خودش هم مانده و برای یک تورنمنت، مجبور است میلیونها تومان هزینه اجاره زمین کند.
حتی اگر این تصمیم وزارت ورزش مبنی بر جداسازی پدل از فدراسیون اسکواش را اگر بپذیریم، آیا بهتر نبود که این جداسازی به بعد از برگزاری انتخابات موکول میشد؟
مسیری که وزارت ورزش و جوانان برای رشته پدل پیش گرفته، بیشباهت به اتفاقات اخیر بر سر فدراسیون ورزشهای همگانی نیست. وزارتخانه به یکباره تصمیم گرفت تا بیش از ۲۵ رشته را از فدراسیون همگانی جدا کرده و آن را تبدیل به فدراسیون آمادگی جسمانی کند تا به کلی ماهیت فدراسیون مادر زیرسؤال برود و یک فدراسیون دیگر هم به جمع فدراسیونهای ورزش ایران بدون کار کارشناسی افزوده شود.
به نظر میرسد وزارت ورزش و جوانان برای قطع همکاری با برخی رؤسای فدراسیونها، این روزها به جای توافق و یا کار کارشناسی تصمیم میگیرد تا به کلی ماهیت فدراسیون را تغییر داده و صورت مسئله را پاک کند. در فدراسیون ورزشهای همگانی مشکل اصلی رئیس آن بود و به نظر میرسد در فدراسیون اسکواش هم برای مدیران وزارتخانه؛ مشکل اصلی رئیس سابقش بوده باشد؛ یا حتی شاید یکی از اعضای این فدراسیون که کاندیدای ریاست شده.
مشخص نیست تمام این کارها آن هم در شرایط نابهسامان فعلی تمامیت ورزش کشور که درگیریهای زیادی هم پیرامون آن وجود دارد و حتی شایعاتی درباره ارتباط سرد وزیر ورزش و جوانان و برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی هست، چرا دفتر مربوط در وزارتخانه یک شبه تصمیم گرفته تا مهمترین بازوی درآمدزا و موفقیتساز یک فدراسیون را قطع کند و این شاخه پیوندی را به فدراسیون دیگری هبه کند؟
اساساً نمیتوان دلیلی منطقی در این تصمیم یافت؛ فدراسیونی که سرپرست ندارد تبدیل به گوشت قربانی شده که هر تکهاش را وزارتخانه به کسی هدیه میکند. شاید بعید هم نباشد که تا هفته آینده راکتهای اسکواش به فدراسیون بدمینتون تقدیم شوند و یا حتی اتاقهای شیشهای این ورزش مفرح تبدیل به محل کار مسئولان وزارت ورزش و جوانان شوند تا هیچ اسمی از اسکواش در ایران باقی نماند!