مطلب ارسالی کاربران
یک داستان کوتاه واقعی
پنج شنبه 08 آبان 1393 - 13:01
پسر بچه که یک مقدار سردش هم شده بود با قیافه ای در هم اومد سمت من و قبل از اینکه حرفی بزنم گفت:"آقا ببینید این آقا... همش منو می زنه، من روزایی که اینجا تمرین دارم اصلاً حواسم به درس نیست و همش دلم می خواد مدرسه زودتر تموم بشه بیام فوتبال، ولی وقت میاییم اینجا آقا... همش یا مارو میزنه یا بهمون فحش میده."
انقدر این حرفها برام عجیب بود که زبانم برای گفتن حرفی نمی چرخید و فقط برای این که چیزی گفته باشم به پسر بچه گفتم:"خوب حتماً اذیت می کنید که آقا... اینطوری رفتار می کنه."
پسر بچه گفت:"آقا به خدا نه، آقا... حتی وقتی هم که اول تمرین می خواد اسم منو صدا کنه بجای اینکه بگه کیوان بهم می گه "حیوان!!"، بچه ها می خندن بهم و مسخره ام می کنن، من دوست ندارم کسی اینطوری صدام کنه."
به قدری ناراحت و متاسف شده بودم و دلم برای پسر بچه سوخته بود که دلم می خواست آب بشم برم توی زمین، دوباره از سر ناچاری بهش گفتم:"خوب نیست آدم راجع به مربی خودش اینطوری حرف بزنه، برو، ولی اجازه هم نده بقیه بهت بگن حیوان."
با همه وجودم مستاصل شده بودم، این تنها پسر بچه مدرسه فوتبال نبود که باهاش اینطوری برخورد می شد و مربی با بقیه هم همینطوری حرف می زد و حتی دیده و شنیده بودم که به بچه ها فحش ناموس داده میشه.
منتظر یه فرصت بودم تا با آقای مربی حرف بزنم، بالاخره موقعیت فراهم شد و به محض اینکه دیدم شرایط برای حرف زدن آماده است رفتم پیشش و بهش گفتم:"... جان به نظرت بهتر نیست یه مقدار با این بچه ها بهتر برخورد کنی و کمتر بهشون پرخاش کنی؟"
با خونسردی کامل گفت:"ببین علی جون، من دو ساله که دارم با این طوله سگا! سر و کله می زنم، اگه اینطوری با اینا رفتار نکنی سرت سوار میشن، تازه اینطوری رفتار کردم بعضیا هاشون هنوزم بلد نیستن یه بغل پا بزنن، از من به تو نصیحت که رو نده بهشون."
به قدری این حجم از وقاحت و پست فطرتی برام عجیب و باور نکردنی بود که تصمیم گرفتم به بحث ادامه ندم، ولی همش تو دلم در حال جروبحث کردن باهاش بودم و مدام به خودم می گفتم آقای فلانی کاش می فهمیدی که داری چه ظلمی به این بچه ها می کنی، کاش درک می کردی که این رفتار تو چه اثرات نابود کننده وحشتناکی روی آینده این بچه ها میزاره و کاش پدر و مادر این بچه ها قبل از اینکه بچه هاشون رو بدن دست تو از سلامت روانی و اخلاقی تو مطلع می شدن.
پ.ن: اوضاع در اغلب مدارس فوتبال، مخصوصاً در سمت پایینی شهر نه تنها خوب نیست، بلکه فاجعه است، جدا از بحث امکانات بسیار کم و شهریه تقریباً زیاد، اوضاع اخلاقی اکثر مربی ها هم به هیچ وجه مناسب نیست، متاسفانه هیچ نظارتی هم بر روی مدارس فوتبال نیست و نتیجه همین سهل انگاری ها میشه وضع بسیار اسف بار تیم ها و فوتبال پایه در سطح کشور.
کاش فدراسیون فوتبال به جای پرداختن به حق پخش تلویزیونی و هوچی گری برای گرفتن پول بیشتر که معلوم هم نیست کجا می خواهد خرجش کند، یک مقدار به فوتبال پایه اهمیت می داد تا یک مشت آدم از خدا بی خبر بچه های مردم را از فوتبال و ورزش زده و نا امید نکنند.