سینا گیگزیکی از کادری های دوران سربازیم توی ارتش که کاملا اشتباهی و به خاطرِ یک تشابه چهره ی اشتباهی و یا شایدم از روی کینه و یا اینکه از قیافم خوشش نمیومد، چندین ماه روزگارم رو سیاه کرد. عذرخواهیش توی سرش بخوره... من فقط راضی به این بودم از زبونش بشنوم که راجع به من اشتباه کرده بود، همین...
که متاسفانه روزای آخر سربازیم بازم به طور اتفاقی توی محوطه پادگان دیدمش و علارغم اینکه فهمیده بود با اشتباهش چه دردسری واسم درست کرده بود،اما بازم حاضر نشد بگه به اشتباه، چندین ماه از خدمت من و روح و روانِ خودم و خانوادم رو نابود کرده...