به گزارش طرفداری؛ روز گذشته محمود خسرویوفا که در مجمع عمومی انتخاباتی ریاست کمیته ملی المپیک با ۲۸ رأی در برابر مهدی علینژاد با ۲۷ رأی به پیروزی در انتخابات رسیده بود، رسماً به عنوان رئیس جدید کمیته ملی المپیک ایران معارفه شد و آئین تکریم و تودیع سیدرضا صالحیامیری را هم پشت سر گذاشت.
خسرویوفا که قرار شده تا ۶ شهریورماه سال ۱۴۰۵ بر منصب مهم و استراتژیک ریاست کمیته ملی المپیک کشورمان تکیه بزند، از همین روزهای ابتدایی کار در طبقه سوم عمارت خیابان سئول چالشهایی دشوار و مسئولیتهایی سخت را در پیش خواهد داشت که قطعاً بیتوجهی به آنها کار را برای این مدیر کارکشته و زبده ورزشی مشکل خواهد ساخت.
تصمیم اکثریت مجمع کمیته ملی المپیک به عنوان بالاترین رکن تصمیمگیرنده برای ورزش قهرمانی ایران بر این بوده که خسرویوفا سکان هدایت این دستگاه بینالمللی و دیپلماتیک را برعهده بگیرد. از این رو رئیس تازهوارد به کمیته ملی المپیک در مسیر پرسنگلاخ آتی، مأموریتهایی را خواهد داشت که در ذیل میخوانید؛
مدیریت بودجه و منابع مالی کمیته ملی المپیک
بودجه سالیانه کمیته ملی المپیک از آن چه در سال ۱۳۹۶ بوده تاکنون به بیش از ۱۰ برابر رسیده. صالحیامیری سکان هدایت این کشتی را با بودجهای در حدود ۳۰ میلیارد تومان تحویل گرفت و با رقمی در حدود ۳۰۰ میلیارد تومان به دست خسرویوفا سپرد. حالا این مدیر کهنهکار در سمت جدید میبایست سیاست صحیحتری در هزینه-فایده این بودجه درنظر بگیرد و ضمن ارتباط مستمر و مفید با ارکان دولتی، درصدد ارتقای آن تا رقم رؤیایی اما دستیافتنی ۱۰۰۰ میلیارد تومان باشد.
جلوگیری از نگاه تبعیضآمیز به فدراسیونها
در ادامه مدیریت منابع مالی باید به این مسئله هم اشاره داشت که هرگونه نگاه تبعیضگرا و متفاوت به برخی فدراسیونها که دال بر مستندات نباشد، چالههای بزرگی را پیش پای خسرویوفا خواهد گذاشت. قطعاً که عدالت، برابری نیست و به هر فدراسیون به اندازه آوردهاش برای ورزش قهرمانی باید پرداختی داشت اما تغییر در فرم و الگوی امتیازدهی به فدراسیونها از اهم مأموریتهای خسرویوفاست. ضمن این که حتیالامکان میبایست از برخی بریزوبپاشهای دوره قبلی کمیته ملی المپیک جلوگیری شود تا اکثریت بودجه این نهاد ورزشی به ارتقای کیفیت حضور ورزشکاران ایرانی در رویدادهای معتبر بینالمللی تخصیص یابد.
از بین بردن سنتهای اشتباه درباره هیأت اجرایی
طبق قانونی نانوشته و بسیار مورد بحث، اعضای هیأت اجرایی پیشین کمیته ملی المپیک این حق و الزام را بر خود میدانستند تا در هر رویداد ورزشی اعم از المپیک، بازیهای آسیایی، بازیهای ساحلی و جوانان و ... بلااستثنا و بدون کوچکترین آوردهای حضور داشته باشند. خسرویوفا اگر به دنبال کیفیگرایی و حداقلسازی هزینههاست، باید اول از همه مقابل جریانات سهمخواهی درون سازمانی بایستد و اجازه جهانگردی بیتوجیه و بیآورده را از اعضای جدید هیأت اجرایی سلب نماید.
رد تهدیدات و خطر تعلیق
بر کسی پوشیده نیست که تمامیت دستگاه ورزش ایران طی سالهای گذشته بارها با تهدیداتی مستقیم یا غیرمستقیم همراه شده و به گفته شفاف صالحیامیری، طی ۴.۵ سال حداقل کمیته ملی المپیک ۴ بار از خطر جدی تعلیق فرار کرده. در این شرایط استراتژیک و حساس لزوم بهرهگیری خسرویوفا از تیم اجرایی زبده و زبردست در امور بینالمللی و ایجاد راهکارهای قوی دیپلماتیک بیش از پیش حس میشود و در شرایطی که یک فدراسیون رسماً تعلیق شده، این احتمال برای حداقل ۲ فدراسیون دیگر ما هم هست. بنابراین با هزینهکرد ویژه و پولپاشی فراوان دشمنان، سیاستهای سکاندار جدید کمیته در تقابل با این تفکرات اهمیت زیادی خواهد داشت.
بهرهگیری واقعی از پتانسیل دیپلماسی
در کنار خطر تعلیق، یکی از مهمترین مشکلات و چالشهای دستگاه ورزش ایران عدم بهرهمندی از کرسیهای مؤثر و تصمیمساز در مجامع بینالمللیست. بسیاری از فدراسیونها و حتی کمیتهها از همین خلأ آسیبهایی جدی دیدهاند و یکی از مهمترین مأموریتهای رئیس جدید کمیته ملی المپیک تلاش حداکثری جهت ارتقای تعداد کرسیهای تصمیمگیرنده ایران در مجامع جهانی هستند. بهطور قطع در المپیک ۲۰۰۴ آتن اگر ایران در IOC عضویت نداشت، مشکلات سختی به وجود میآمد و با همین مصداق خسرویوفا باید تمام همیت و کوشش خود را به کار بگیرد تا برای خود یا سایر مسئولان ورزش ایران، عضویتی مهم بهدست آورد.
مقابله با ورزشکارسالاری بیمهابا
پیش از این سابقه زیادی داشته که یک ورزشکار علیرغم وضعیت فعلی بسیار نامناسب و تنها به پشتوانه یک مدال، انتظارات زیادی از تمامیت دستگاه ورزش ایران داشته باشد و این انتظارات در واقع به حق هم نباشند. دروغ نیست اگر بگوئیم یک ورزشکار که اکنون شرایط فنی خوبی هم ندارد، حمایتهایی در حد بودجه سالیانه یک فدراسیون دریافت کرده و خسرویوفا بر مبنای همان عدالتمحوری میبایست آستین همت را برای مقابله با این قبیل بازیهای سیاهنماگونه بالا بزند.
انتصابهای بیحاشیه و عملگرا
مهمترین چالش محمود خسرویوفا در حوزه اجرایی، تعیین دبیرکل کمیته ملی المپیک و مدیران میانیست. بیتردید در دورههای گذشته، روئسای سابق از ضعف مفرط برخی مدیران میانی آسیب کمی ندیدهاند و این آسیب خواه یا ناخواه به کلیت کمیته هم وارد شده. خسرویوفا با درس گرفتن از اشتباهات گذشتگان، مکلف است تا برای پستهای اجرایی مخصوصاً کرسی مهم و استراتژیک دبیرکلی به گزینههایی جوان، میدانی، زبده و باتجربه روی بیاورد تا فاصله تفکری و ساختاری موجود به حداقل کاهش یابد.
تداوم و بهبود استراتژی وفاق و همدلی
یکی از مهمترین بدعتهایی که صالحیامیری در کمیته ملی المپیک گذاشت، عملیاتی کردن استراتژی وفاق و همدلی بین کمیته ملی المپیک، پارالمپیک و وزارت ورزش و جوانان بود که در عمل وزارتخانه و شخص وزیر به عنوان محور ورزش ایران و ۲ کمیته با فدراسیونها در نقش بالهای ورزش کشور تداعی شدند. اگر چه به علت برخی تفاوتهای بنیادین در تفکر سیاسی بین دولت جدید و صالحیامیری این استراتژی کمی کمرنگ شد اما با انتخاب خسرویوفا کمترین انتظار خانواده ورزش قهرمانی، تداوم همان تفکر یکرنگی و اتحاد سابق است که رئیس جدید کمیته به نظر هم کار سختی در این راه نخواهد داشت.