Robben 10تو علم آمار رابطه تعادل نسبی بین آمارها برقراره، برای مثال مسی اگر هر بازی ۵۰۰ تا خلق موقعیت انجام میده و ۲تاش گل میشه یعنی از اون ۵۰۰ تا ۴۹۸ تا خطای آماری محاسبه "خلق موقعیت" هست، این بدشانسی مسی رو نشون نمیده، اشتباه محاسباتی رو نشون میده، مثلا اگر رونالدو تو کل دوران فوتبالش ۵۰۰ تا خلق موقعیت خطرناک داشته و ۲۳۰ تا تبدیل به گل شده کیفیت رونالدو رو نشون میده نه خوش شانسی اونو، ضمنا اگر امثال اتوئو، هانری، ویا، سوارز، آگوئرو، نیمار و امباپه هم مکمل رونالدو بودن و رونالدو تو سبک مالکانه بود و تمام ضربات شروع مجدد رو هم انجام میداد تو همین آمار پاس گل هم کودیونل زیر رونالدو بود.