به بهانه اخراج "داروين نونئز" در اولين ديدار خانگی برای لیورپول
بازي سرشكستنك داره
امیرحسین صدر
۱۷ اگوست ۲۰۲۲
|
اخراج داروين نونئز اوروگوئه ايي در اولين ديدار خانگي براي ليورپول در آنفيلد از خبرهاي پر سر و صداي هفته گذشته در ليگ برتر بود. بازيكن جوان براحتي بازيچه دست مدافع كريستال پالاس قرار گرفت و موجي از انتقادات از طرفداران و بازيكنان خودي تا مربي و رسانه هاي مختلف باريدن گرفت. ادرنالين و هيجان مضاعف برابر تماشاگران خودي براي ارائه بازي چشمگير و احتمالا به ثمر رساندن گل در اولين ديدار خانگي بيش از تحمل او بود. چنانچه كلاپ و بسياري ديگر طي اين چند روز ابراز كرده اند بخشي از پروسه يادگيري براي بازيكنان جوان در دنياي سختگير و خشن و دشوار ليگ برتر و مدافعان و مهاجماني است كه دائما به تحريك يكديگر مي پردازند و منتظر عكس العمل حريف مقابل مي نشينند.
با انچه كه ديديم "نونئز" براحتي تسليم شد، او در برخورد اول سعي كرد با پشت سر به جواشيم اندرسون، مدافع پالاس ضربه بزند و متعاقب ان وقتي اندرسون از پشت با دست خود به او هشدار داد، نونئز اينبار عمل مشابه خود را رو در روي اندرسون تكرار كرد!
تكرار ان اصلا حرفه ايي نبود و اگر با هـل دادن انجام مي شد شايد از گرفتن كارت قرمز جان سالم بدر مي برد. اينك او در ديدار بعدي برابر يونايتد در اولدترافورد غايب خواهد بود، جاييكه هر دو تيم، رقبا و دشمنان قديمي در سومين ديدار فصل بدجوري به ٣ امتياز محتاجند. يونايتد صفر امتياز دارد و ليورپول دو امتياز. احتمالا اولين باري است كه در تاريخ برخوردهاي اين دو تيم در چنين شرايط نه چندان خوشايندي با يكديگر روبرو مي شوند.
اهميت ٣ امتياز و عواقب ان براي هر دو تيم فاجعه آميز و دردناك خواهد بود. تن هاخ به سرعت در باتلاقي گير افتاده كه راه رهايي از ان ساده نخواهد بود. و كلاپ به خوبي واقف است، هر امتياز به معناي دور شدن از سيتي و گارديولاي هميشه دست نيافتني است. به هر شكل، در اين اوضاع و احوال روزهاي اوليه ليگ برتر از دست دادن مهاجم اصلي تيم ممكن است دردسرهاي مضاعفي براي ليورپول ايجاد كند. به هر حال "داروين نونئز" شانس خود را براي معرفي و نمايش ارزش هايش به تماشاگران و مربي خود در اولين ديدار خانگي از دست داد اما همیشه مثل خود زندگي، همه چيز طبق برنامه پیش نمی رود.
در فوتبال، اولين بازي فرصت مناسبي است تا بار زيادي از روي دوش بازيكن تازه وارد بر دارد. پس از تمرينات بیشمار و مواجهه با سختیهای متعدد و جا افتادن در تيم و اشنايي با محيط جديد و…اما همه چيز مي تواند در عرض چند ثانیه از مسیر خارج شود، مصدومیت یا فقط یک کارت قرمز احمقانه مي تواند همه چيز را نقش بر آب كند. يك روز مبارک براي هر بازيكن و اغاز سفري تازه در دوران حرفهای بسادگي به تاريكي مي گرايد. اسمان ابري مي شود، و شلاق باران توفنده روح را مي ازارد.
اگرچه عواقب و تاثيرات ان مي تواند متفاوت باشد. مثبت و منفي، خوب و بد، سياه و سفيد، باراني و افتابي. تاريكي و روشنايي. بعد از اخراج "داروين نونئز" بي اختيار بياد "جاناتان وودگيت" افتادم. تلخي اخراج او در اولين ديدار دردناك تر از اين حرف ها بود. با نگاهي اجمالي به كارت هاي قرمز و خروج اجباري از زمين در تيم هاي باشگاهي و ملي به اسامي و حكايت هايي بر مي خوريم كه شايد مرحمي براي "نونئز" جوان باشد. تا شايد بعد از بازگشت خود به عرصه نبرد، راه و رسم جنگاوري دلاورانه و مردانه را پيش گيرد، براي خود و صعود هر چه بيشتر، و براي تيم و مربي و هواداراني كه توقعتشان حد و مرزي نمي شناسد. مطمئنم او باز خواهد گشت و درس و مشق خود را تحت نظر معلم خود، يورگن كلاپ به خوبي ادامه خواهد داد.
جاناتان وودگیت حيوونكي بدترین اغاز ممكن را در سطح اول فوتبال در اولين ديدار خود داشت. کارت قرمز هولناک در اولین بازی خود برای رئال مادرید، از ان مدافعين خوب با سبك وسياق جان تري معروف، قد و بالا و بر و روي خوبي داشت و براحتي ميتوانست مدل باشد و پوسترهاي او را در گوشه و كنار شهر ببينيد. متاسفانه اولین بازی او براي مادريد به برجسته ترین نشان دوران حرفه ای او تبدیل شد.
«اخراج وودگیت دردناکترین بود.»
زمانی که وودگیت با مبلغ ١٨.٣ میلیون یورو به لوس بلانکوس منتقل شد، پس از تبدیل شدن به يك مدافع عالي در ليدز يونايتد به نيوكاسل پيوست و از محبوبترین بازيكنان ميان هواداران در سنت جیمز پارک بود. پيوستن به رئال قرار بود تحقق یک رویا برای مرد انگلیسی باشد. با این حال، پس از امضاي قرارداد يكسال كامل را بواسطه مصدوميت از دست داد. دانه های ناامیدی جوانه زد. بالاخره چراغ سبز پزشك مادريد صادر شد. اما وودگیت نمي دانست. زجر و تحمل و تمرينات فيزيوتراپي و صبر و انتظار چگونه پاياني خواهد داشت. تلخ بود، خيلي تلخ. در اولین حضور خود به عنوان بازیکن مادرید، یک گل وارد دروازه خودی كرد و با دو خطا كه با كارت درد همراه بود، از زمين اخراج شد.
تصور ان براي نا هواداران فوتبال نيز سخت و غير قابل باور است. پس از یک فصل انتظار، ٦٦ دقیقه بازی، یک گل به تيم خود و یک کارت قرمز تمام چیزی بود که وودگیت برای هواداران لوس مرنگس بيادگار بگذارد. بار ديگر مصدومیت، او را از به دست آوردن موقعیت و جبران اشتباهات خود در تیم اصلی باز داشت و پس از آن به میدلزبورو قرض داده شد و دوران حرفه ای او در رئال مادرید تنها به ١٤ بازي خلاصه شد. خوب خاطرم هست، خيلي دلم برایش سوخت، خیلی!
فوتبالدوستان اين دوران، احتمالا گريم سونس، کارشناس فعلي اسکای اسپورت را به دلیل انتقاد مداوم از پل پوگبا مي شناسند.
سونس در دهه ٨٠ يكي از بهترين هافبك هاي دوران طلايي ليورپول و اروپا بود. هافبکی بسیار مورد توجه بود. پس از یک دوره خوب در میدلزبورو، ليورپول و باب پيسلي را مجاب به خريد او كرد. هافبكي مبارز، سخت و گلزن بود و از درگيري واهمه ايي نداشت. نمونه امروزي تر ان روي كين ايرلندي است. سخت جان اسکاتلندی هفت فصل را در لیورپول سپری کرد و در سه فصل کاپیتان باشگاه خدمت کرد. از مردان مياني محبوب من بود، سر نترس داشت، جان مي كَند، و هميشه با قلب بازي مي كرد. اگرچه سونس به عنوان مربي ليورپول از عاملين اصلي از ميان رفتن Boot Room معروفي بود كه روزي شنكلي، پيسلي، فاگان، موران و دالگليش در ان مي نشستند. اين روزها سن در قضاوت Graeme Souness براي انچه كه اين روزها در تلويزيون و با قوانين جديد "خطا" می داند به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
کارت قرمز؛ برای سونس چیز تازه ایی نبود
در سال ١٩٨٦ در سن ٣٣ سالگی، سونس بعد ٢ سال از سامپدورياي ايتاليا به عنوان بازيكن و مربي به زادگاهش بازگشت. و گلاسكو رنجرز را بدست گرفت. اولین بازی او و ديدار افتتاحیه فصل مقابل هیبرنیان بود. هواداران بي صبرانه منتظر دیدن بازیکن و مربي خود بودند. از بخت بد ديداري خشن بود و تکل های شرورانه در همه جای زمین رها مي شد. از ان بازي هاي سونسي. كارت زرد اول بيرون امد. و در دقیقه ٣٤ تکل خطرناک ديگري نثار جورج مک کلاسکی شد. اولین بازی او به عنوان بازيكن و مربي در نیمه اول به پایان رسيد. تعجبي نكردم، همه ان هايي كه با سونس اشنا بودند نيز متعجب نشدند.
لارنت كوشيلني Laurent Koscielny پس از گذراندن شش سال ابتدایی در سرزمين مادري، سفر حرفهای خود را در سال ٢٠١٠ با لیگ برتر در ارسنال ادامه داد. مدافع فرانسوی با مبلغ ١٢.٥ میلیون یورو به لندن آمد.
كوشيلني امده بود تا مشکلات دفاعی توپچی ها را حل و فصل كند. همه چیز كما بيش طبق برنامه در مقابل ليورپول پیش رفت و به نظر می رسید آرسنال با امتیاز آنفیلد را ترك خواهد كرد. با این حال، در دقايق مرگبار پاياني با دو خطاي پياپي، در دقيقه ٩٤ از زمين اخراج شد. آرسنال دوام اورد و تساوي ١-١ نتيجه بازي بود. کوشیلنی ٩ سال دیگر در لندن ماند و در سال ٢٠١٨ کاپیتان باشگاه شد.
علیرغم اغازي با کارت قرمز، نسبتا دوران موفقي را در ارسنال پشت سر گذاشت. هر چند به شیوهای غلط و احمقانه تصمیم گرفت به دوران خود در آرسنال پايان دهد؛ در سال ٢٠١٩، بی پروا با پخش ویدیوی اعلام كرد به فرانسه و بوردو بازخواهد گشت. اسم و رسم او، هر چه كه بود و نبود در امارات و نزد ارسنال و هواداران لکه دار شد.
Caption
در سطح بين المللي داروين نونئز براحتي مي تواند گوش را بر دارد و با هموطن هود لويي سوارز درد دل كند. بدون شك جواب او قابل حدس است! لوئیز سوارز سابقه پر فرا. و نشيبي را با اوروگوئه پشت گذاشته است. این مهاجم پرکار و زحمتكش، در سال ٢٠١٤ به دلیل گاز گرفتن جورجیو کیه لینی در مرحله گروهی جام جهانی به مدت چهار ماه از تمام فعالیت های مرتبط با فوتبال محروم شد.
البته شیطنت های سوارز از اولین بازی ملی با او همراه بوده است. با از دست دادن فرصت حضور برای اروگوئه در دور مقدماتی جام جهانی زیر ٢٠ سال ٢٠٠٧، کمی بعد اولین بازی خود را با بزرگسالان اروگوئه انجام داد و در ديدار دوستانه مقابل کلمبیا در کنار کهنهکاران سباستین آبرو و گونزالو وارگاس به میدان رفت. بازیکن تازه کار دمدمي مزاج در اولین بازی خود قابل قبول بود. اما در نزدیکی سوت پایان بازی، سوارز کارت قرمز دریافت کرد و اولین بازي او به عنوان بازیکن تيم ملي اروگوئه اينچنين به پایان رسید. جنجالهاي بسياري براي حضور سوارز در طول ساليان پيش امده است ولي به هر حال او بدون شك موفق شد خود را به عنوان یکی از بهترین مهاجمان نسل معرفی کند.
معروفترين و شاخص ترين بازيكني كه در اين سياهه جاي مي گيرد، كسي نيست جز جادوگر كوچك اندام ارژانتيني. اگرچه او بعد از دریافت کارت قرمز در اولین بازی خود با ارژانتين راه زیادی را پیموده است. و در مسیر خود در دوران حرفه ایی هر گلی را گلچین کرده است.
از معدود قدم های کج مسی در کارنامه ایی بی نظیر
پس از تاثير بي اندازه در تيم جوانان، خوزه پکرمن، سرمربی وقت تیم بزرگسالان، مسي را براي شرکت در بازی دوستانه مقابل مجارستان در ١٧ آگوست ٢٠٠٥ دعوت كرد. مانند اولين حضور در بارسلونا، مسي از روی نیمکت شروع کرد. اصلی با بازیکنانی کهنه کار همراه بود. در دقیقه ٦٤، با برتری ٢-١ آرژانتين لیونل مسی ١٨ ساله وارد زمین شد تا پيروزي تيم را قطعی کند. يادمون هست با توجه به هیاهویی که این بازیکن جوان به دلیل بازی های درخشانش در سطح باشگاهی به راه انداخته بود، هواداران مشتاقانه منتظر اولین بازی او با پيراهن آرژانتين بودند. با این حال، اولین حضور بین المللی او تنها چند ثانیه طول کشید. در دقیقه ٦٦ مسي در مسير خود براي ساخت و پردازش يك حمله، یکی از بازيكنان مجاري رسما پیراهن او را برای متوقف کردن او در دست کرفت و مسی بل بي احتياطي و سادگي كامل در ان شتاب و سرعت، دست خود را براي رهایی، به سوي او چرخاند. ویلموس وانچاک، بازیکن مورد بحث مجارستان در کمترین زمان خود را به زمین انداخت. كارت قرمز مسقيم پاداش اعجوبه جوان بود و مسی درمانده راهي خارج شد. پایانی زودرس برای جوان قهاري كه بعدها چه ها كرد. كسي كه اجازه نداد اين واقعه و خاطره بد باز دارنده افتخارات و ركوردهاي افسانه ايي او باشد.
لیونل مسی تا به امروز تنها سه کارت قرمز دریافت کرده است که دو مورد از آنها با تيم ملي ارژانتين بوده است.
اخرين بازيكني كه مايلم به ان اشاره كنم ايان ترنر دروازه بان جوان اورتون است. اشتباه او قيمت گزافي در دوران حرفه ايي او داشت. بدون شک سخت ترین سخت ترین وظیفه است. اخرین سنگر. اخرین امید برای محافظت از قلعه. برای یک دروازه بان جوان، فشار برای اولین حضور در هر تيمي بي اندازه است. و در ليگ هاي برتر اروپا اين فشار حد و مرزي ندارد. مهار هر توپ ساده، كاري سخت بنظر مي رسد. با جلو رفتن بازي و يكي دو شيرجه خوب، اعتماد بنفس افزايش پيدا مي كند و طبيعتا انجام وظيفه در روند بازي بهتر و بهتر مي شود. به هر شكل نگه داشتن توپ از وارد شدن به دروازه هميشه اولويت اصلي يك دروازه بان است و عدم پذيرفتن گل، ان هم در اولين ديدار قيمتي است و بسيار افتخار آميز.
در سال ٢٠٠٦ ايان ترنر جوان شانس خود را در سال در گودیسون پارک اورتون در مقابل بلکبرن بدست اورد. اما ترنر بعد از تنها ٩ دقيقه بخاطر تماس توپ در خارج از محوطه كارت قرمز را دریافت کرد. اورتون به لطف ضربه جیمز بیتی به پیروزی رسید و ترنر در اولین بازی خود در لیگ برتر از نظر فنی دروازه خود را بسته نگه داشت. اتفاقي نادر بود. ايان ترنر به یکی از معدود دروازه بانانی تبدیل شد که کارت قرمز دریافت کرده است؛ در اولین بازی خود در لیگ برتر. ٩ دقيقه!. كارت قرمز. خوشايند نبود. اصلا!
برای نگهبان جوان فقط ۹ دقیقه طول کشید
ترنر تنها ٤ بازي براي اورتون انجام داد. به تيم هاي مختلف و متعددي رفت؛ ١٤ تيم ديگر، اما متاسفانه هرگز جايگاه خود را پيدا نكرد. عشق و علاقه او را در فوتبال نگاه داشت و هم اكنون مربي دروازه بانان در ترنمير رورز است! بلا به دور، اميدوارم موفق باشد.
ختم داستان؛
اشتباه نونئز به اندازه كافي بد بود، اما بزرگش نكنيم. كداميك از ما در كار خود اشتباهي نداشته ايم روزها و هفته ها به سرعت برق و باد در فوتبال حرفه ايي مي گذرد. اميدوار مي مانيم مهاجم خام جوان، پخته تر از هميشه بازگردد. روز از نو، روزي از نو. بازيگران رشد مي كنند و تغيير. همه ما. يادگيري هميشه تا پايان راه ادامه خواهد داشت. اگرچه در زمين ها و استاديوم هايي كه بازيكنان و هواداران تيم رقيب بي رحمانه و در هر لحظه به روح و جسمت سوهان مي كشند، هيچ چيزي هرگز تغيير نخواهد كرد.
امیرحسین صدر
۱۷ اگوست ۲۰۲۲