طرفین درگیری
آلمان نازی |
اتحاد جماهیر شوروی |
در ابتدا:
270 هزارنفر
کل سپاه ششم ورماخت(نیروی زمینی آلمان)
هنگام ضد حمله شوروی:
1 میلیون نفر (شامل نیرو های ملل محور)
|
1.5 میلیون نفر |
دلایل زمینه ای جنگ:
بعد از عملیات بارباروسا (که ایده پرداز و طراح آن پائولوس بود) آلمان تسلط خود را بر لنینگراد در شمال تا روستوف در جنوب تثبیت کرده بود و توانسته بود اوکراین و بلاروس و کشور های خوزه بالتیک را به تصرف خود درآورد.
با توجه به تلفات وارده به نیرو های آلمانی در طی جنگ یکساله در شوروی آن ها دیگر قادر به پیشروی در سه جبهه مانند اوایل جنگ نبودند و به دلیل نیاز مبرم آلمانی ها به نفت برای ادامه جنگ چشم هیتلر به منابع نفت قفقاز در جنوب شوروی دوخته شد و هیتلر تصمیم گرفت قوای خود را به سمت قفقاز روانه کند تا به منابع قفقاز که تامین کننده 90% از سوخت شوروی بودند تسلط پیدا کنند. همچنین در ادامه این عملیات و هدف کوتاه مدت آلمانی ها تسلط بر دونتس قلب صنعتی اوکراین و رود دن به خاطر اراضی حاصل خیزش بود
و تصرف این مناطق به منزله کاهش توانایی شوروی برای ادامه جنگ و از بین رفتن راه ریلی از سمت ایران بود که آنها را مجبور به گذر از قزاقستان و هزینه های گزاف میکرد.
البته آلمان ها چنین تصور نمیکردند که با تصرف آن میادین جنگ را پیروز میشوند بلکه انها فکر میکردند که با تصرف آن میادین به توانمندی کافی برای ادامه جنگ دست پیدا میکنند.
شروع جنگ
هیتلر در فرمان شماره 41 در 5 آوریل 1942 خواهان تصرف دونتس و کرانه رود دن و در ادامه آن میادین نفتی قفقاز شد و در اوایل این عملیات تصرف استالینگراد جزو اهداف حساب نمیشد ولی پیشوا به دلیل عدم استفاده از آن به عنوان مرکز صنعتی و ارتباطی بر حمله توپ خانه ای به آن شهر اصرار داشت. شهر استالینگراد به دلیل واقع شدن در حاشیه رود ولگا و فاصله کم با رود دن تسلط بر آن را برای آلمانی ها منطقی میکرد البته به خاطر وجود اسم رهبر شوروی استالین هیتلر تصور میکرد که تصرف این شهر باعث شکسته شدن روحیه روس ها میشود و همچنان تسلط و زیر آتش گرفتن این شهر میتوانست باعث شود که جریان انتقال نفت به مناطق مرکزی روسیه قطع و یا با مشکل مواجه شود پس هیتلر در 23 ژوئیه فرمان حمله به استالینگراد صادر کرد و پائولوس ژنرال خوش آوازه در فرانسه و لهستان را به فرماندهی سپاه ششم ورماخت و مسئول حمله به استالینگراد کرد.
شوروی نیز به دلیل محدودیت منابع و زمان هرچه در دست داشت چه آماده چه غیر آماده را راهی دفاع از استالینگراد کرد و استالین چویکوف که فرمانده ای کج خلق و شجاع بود را مسئول دفاع از استالینگراد کرد.چویکوف که متخصص جنگ های شهری(به اصطلاح کثیف) بود و شکسته شدن نیرو های شوروی را در نبرد در فضای باز در مقابل نازی ها دیده بود تصمیم گرفت به جای دوئل شرافتمندانه نیرو های آلمانی را به داخل شهر بکشاند و جنگ را به جنگ خانه به خانه و کثیف تبدیل کند.همزمان استالین تصمیم گرفت اجازه تخلیه شهر را نداد تا شهر به صورت زنده به فعالیت خود ادامه دهد و کشته شدن چند هزانفر را به عنوان عواقب بپذیرد و سربازان نیز باید از چیزی بیشتر از آوار و سنگ دفاع میکردند زیرا عده غظیمی از مردم استالینگراد را مظهر مقاومت و آخرین سنگر باقی مانده تلقی میکردند.
پائولوس که بیشتر مردی پشت میز نشین و وسواسی بود که ارتقای شغلی بسیار شگرفی پیدا کرده بود و به فرماندهی سپاه ششم ورماخت و سرنیزه تمام تلاش های نازی ها از 1941 و تهاجم آلمان ها رسیده بود (البته مفسران این ارتقا را ناشایسته سالاری میدانند) در ابتدا تصمیم گرفت با پشتیبانی لوفت وافه(نیروی هوایی آلمان) در دو هفته به صورت متوالی استالینگراد را بمباران کرده و بافت چوبی شهر را تبدیل به خاکستر کرد و چهل هزار غیر نظامی را کشتند.
در همین هنگام پانزرهای آلمانی(نوعی تانک) در 23 اوت خود را به 60 کیلومتری شمال استالینگراد و رود ولگا رساندند و دسترسی شهر را از شمال مسدود کردند.ارتش آلمان سرانجام در14 سپتامبر به استالینگراد رسید و درگیری های شدیدی بین دو طرف آغاز شد.پائولوس که بعد از بمب باران ها تصور داشت که شهر را در اختیار دارد و روحیه روس ها را در هم شکسته ولی هیتلر به کنترل کامل شهر اصرار داشت و پائولوس را به فرستادن تانک هایش به داخل شهر مجبور میکرد.ولی چویکوف با اتکا به تاکتیک هایی نظیر استقرار نیرو های ضد تانک در بالای ساختمان ها و زیرزمین های تقویت شده ،استفاده از ضعف تانک ها،استفاده از تک تیرانداز های ماهر،نوشتن دستور العمل جنگ های خیابانی توانست دستگاه نبرد نازی هارا که در چند هفته توانایی تصرف یک کشور را داشت مختل کرده و وادار کند که برای تصرف یک خانه چندین روز تلاش کند.
آلمان ها با گذشت چندین هفته فقط توانستند نیمی از شهر را تصرف کنند و پیشوا در همان موقع بیانیه تصرف تصرف شهر را خیلی زود منتشر کرد.ولی پائولوس میدانست در میدان نبرد چه اتفاقی در شرف افتادن بود.هرچقدر زمان بیشتری میگذشت امید آلمان ها برای پیروزی کمتر میشد.
بلاخره ترس بزرگ آلمان ها فرا میرسد.زمستان روسیه
آلمان ها که سال گذشته زمستان روسیه را تجربه کردند به خوبی میدانستند که چه چیزی انتظار آن هارا میکشد.سپاه شوروی برخلاف آلمانی ها خوب خود را با تجهیزات مناسب تامین کرده بودند و آسیب چندانی از زمستان سرد ندیدند.
ولی در انتها با درگیری های بسیار زیاد و خونین پس از چند ماه ارتش ششم توانست 90% شهر را تصرف کند و به اختیار خود در بیارد ولی اتفاق بزرگتری درحال وقوع بود.ژوکوف و وایسیلوفسکی(رئیس ستاد کل نیرو های مسلح) پیشنهادی مبتنی بر نبرد رعد آسای خودآلمانی ها(بلیتس کریگ) که با ترکیبی از نیرو ها به صورت سریع و رعد آسا دشمن رو به محاصره دراورده و منهدم کنند و پائولوس که نشانه هایی از این اقدام دریافت کرده بود بنا بر فرمان هیتلر به آن اعتنا نکرد.
سرانجام در 19 نوامبر ارتش سرخ عملیات بزرگی تحت عنوان «اورانوس» با 1.3 میلیون نفر سرباز اغاز کرد که جبهه های کناری ارتش آلمان که تحت اختیار نیرو های ایتالیایی و رومانیایی و مجارستانی بود را هدف قرار میداد که خیلی راحت نیرو های آن ها در هم کوبیده شدند و همزمان با رسیدن تانک هایی که از جنوب استالینگراد به حمله ور شده بودند نیرو های ارتش شوروی توانستند 300 هزار نفر از سربازان آلمانی را تحت محاصره قرار بدهند.
پائولوس طبق دستور پیشوا در ابتدا از مواضع خود دفاع کرده و پیشوا وعده کمک رسانی های هوایی به آن ها کرد و به دستور وی هیچ تلاشی برای شکستن محاصره انجام نداد و پس از گذشتن مدتی دیگر توانایی شکستن محاصره را هم از دست داد و این همراه بود با تمام شدن آذوقه و بیماری سربازان و تمام شدن سوخت تانک ها
ژنرال فون مانشتین فرمانده ارتش رود دن عملیاتی را تحت عنوان «طوفان زمستان» با ارتش زرهی خود برای شکستن محاصره انجام داد که در میانه راه با مقاومت شدید روس ها مواجه شد و عملیات شکست خورد.
تسلیم
نیرو های هواگرد ارتش شوروی و کمونیست ها آلمانی تبلیغات گسترده ای مبنی بر تسلیم شدن نیرو های آلمانی انجام دادند اما هیچ یک از نیرو ها تسلیم نگشتند. در ادامه این اقدامات و بعد از شکست فن مانشتین در شکستن محاصره ژنرال روکوسوفسکی پیشنهاد تسلیم شرافتمندانه به پائولوس را داد که این پیشنهاد تحت فشار های شدید هیتلر رد شد.
سرانجام نیرو های شوروی عملیات نهایی تحت عنوان«عملیات حلقه»را برای تصرف کامل شهر شروع کردند که فشار محاجمان از جبهه غربی به تدریج نیرو های پائولوس را به عقب میراندند که در نهایت باعث میشد نیرو های آلمانی مواضع خود را رها و عقب نشینی کنند در نهایت اخرین قرارگاه آلمانی ها به زیرزمین فروشگاهی در میدان اصلی شهر منتقل شد که هیتلر پیام ارتقای پائولوس را به درجه نظامی فیلدمارشالی به او اعلام کرد.پیام واضح بود هیچ یک از فیلد مارشال ها در جنگ شکست نخوردند پس پائولوس برای جلوگیری از این خفت و خواری باید خودکشی میکرد.
ارتش شوروی پس از گذشت چند روز میدان را به محاصره خود دراورد و عدم توانایی نیرو ها در شکستن محاصره عملا گزینه زیادی برای پائولوس وجود نداشت که سرانجام یک افسر آلمانی با پرچم سفید شرایط صلح را به آن ها گفت و در صبح روز 31 ژانویه نیرو های آلمانی تسلیم شدند.
اتفاقات پس از جنگ
چرچیل مخست وزیر انگلستان در کنفرانس تهران شمشیری ساخته شده توسط کشورش را تحت عنوان شمشیر استالینگراد به استالین اهدا نمودکه بر تیغه آن این کلمات حک شده بود: (به شهروندان استالینگراد با قلبهای پولادینشان، هدیهای از شاه جورج ششم، بهعنوان نشان تکریم مردم بریتانیا)ارتش سرخ با پیروزی در این نبرد، راه رسیدن به قدرت جهانی را برای شوروی هموار ساخت. موقعیت برتر شوروی، به مثابه طرف تعیینکننده در مذاکرات، در کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵، ناشی از موقعیت آن در تناسب قوای نظامی جنگ جهانی بود قابل توجه است که شاه ایران در این کنفرانس اجازه ورود پیدا نکرد
تلفات
آلمان نازی
|
اتحاد جماهیر شوروی |
400 هزارکشته و اسیر آلمانی
130 هزارنفر ایتالیایی
120 هزارنفر مجارستانی
200 هزارنفر رومانیایی |
1.120 میلیون که شامل زخمی ها
هم میباشد
همراه با 40 هزارنفر کشته غیر نظامی
|
منابع:ویکی پدیا-تاریخ ما-مستند نبرد ژنرال ها-کتاب تاریخ روایی جنگ جهانی دوم
با تشکر از همراهی شما
|