برگی از تاریخ جام جهانی، عنوان مطالب دنباله دار اختصاصی طرفداری است که کتاب تاریخ جام جهانی را ورق زده و مهم ترین اطلاعات و وقایع آن را مرور میکند و تا روزهای منتهی به جام جهانی 2022، در کنار شما خواهد بود.
اختصاصی طرفداری| فرانسه در دور اول رای گیری بیش از آرژانتین و آلمان انتخاب شد. تصمیم برای برگزاری دومین تورنمنت متوالی در اروپا باعث ایجاد خشم در آمریکای جنوبی شد، آنها معتقد بودند که محل برگزاری باید به طور متناوب بین دو قاره تغییر کند.
عدم شرکت برخی تیمها در جام جهانی 1938
سومین دوره جام جهانی فوتبال از 4 تا 19 ژوئن در فرانسه برگزار شد. در مجموع 37 تیم وارد دور مقدماتی جام جهانی 1938 شدند و در مجموع باید برای راهیابی به جمع 16 تیم به رقابت میپرداختند. برای اولین بار به مدافع عنوان قهرمانی و کشور میزبان اجازهی ورود مستقیم داده شد، بنابراین فرانسه به عنوان میزبان و ایتالیا به عنوان قهرمان دورهی پیشین به طور خودکار جواز حضور را کسب کردند و 14 مکان برای رقابت باز ماندند. برگزاری دو جام جهانی متوالی در اروپا با خشم ابرقدرتهای آمریکای جنوبی روبرو شد، زیرا آنها انتظار داشتند که این مسابقات پس از آنکه دورهی قبل در قارهی سبز برگزار شد، این دوره در آمریکای جنوبی شکل میگرفت. این امر منجر به تحریم جام توسط آرژانتین و اروگوئه شد، بریتانیا همچنان قصد یکرنگ شدن با جماعت را نداشت و اسپانیا نیز با جنگ داخلی دست و پنجه نرم میکرد و قادر به شرکت نبود.
پوستر رسمی و توپ مسابقات جام جهانی 1938
نام این توپ آلن بود که در ابتدا به رنگ سفید بود، اما پس از برخورد با چمن مرطوب و آب، به رنگ قهوهای درآمد.
تیمهای شرکت کننده در جام جهانی 1938
- اتریش (کنار گذاشته شد)
- بلژیک
- برزیل
- کوبا
- چکسلواکی
- اندونزی
- فرانسه
- آلمان
- مجارستان
- ایتالیا
- هلند
- نروژ
- لهستان
- رومانی
- سوئد
- سوئیس
مقام اول، دوم و سوم در جام جهانی 1938
- ایتالیا
- مجارستان
- برزیل
گلزنان برتر در جام جهانی 1938
1. لئونیداس (برزیل) : 7 گل
2. گئورگی ساروسی (مجارستان) / گیولا زنگلر (مجارستان) / سیلویو پیولا (ایتالیا) : 5 گل
شهرها و ورزشگاههای جام جهانی 1938
- پاریس (ورزشگاه المپیک کلمبس و پارک دِ پرنس)
- مارسی (ورزشگاه ولودروم)
- لیون (ورزشگاه ژرلاند)
- تولوز (ورزشگاه چاپو)
- بوردو (ورزشگاه پارک لسکور)
- استراسبورگ (ورزشگاه لامیناو)
- لو هاور (ورزشگاه مونیسیپال)
- ریمز (ورزشگاه مونیسیپال ولودروم)
- لیل (ورزشگاه ویکتور بوکی)
میانگین حضور تماشاگران در جام جهانی 1938: 20889 نفر
شرایط برخی تیمها در جام جهانی 1938
در مجموع 16 تیم پس از برگزاری یک دوره مقدماتی که شامل 37 تیم بودند موفق به حضور در جام جهانی شدند. (کشور میزبان فرانسه و مدافع عنوان قهرمانی ایتالیا مستقیماً جواز حضور داشتند). جام جهانی 1938 تحت سلطه کشورهای اروپایی بود، 13 تیم از 16 تیم از قارهی سبز بودند.
عجیبترین تیمی که اسمش به چشم میخورد، اندونزی بود. آنها اولین تیم آسیایی شرکت کننده در جام جهانی بودند. اسپانیا که تحت تأثیر یک جنگ داخلی قرار گرفته بود غایب بود و فضای سیاسی متلاطم در اروپا که در آستانه یک جنگ بزرگ قرار داشت قابل توجه بود، تانکهای جنگی در حال ساخته شدن بودند و اتریش دقیقا قبل از مسابقات به خاک آلمان نازی ضمیمه شد و به همین دلیل حضورش در این جام لغو شد، اما در تیم آلمان، چهار بازیکن اتریشی به چشم میخورد. به دلیل برگزاری سومین دوره در اروپا، اروگوئه باز هم از حضور در این جام امتناع کرد. اندونزی در آن زمان مستعمرهی هلند بود و با نام هند شرقی هلند در مسابقات شرکت کرد.
قالب برگزاری مسابقات جام جهانی 1938
فرمت مسابقات یک تورنمنت حذفی بود. اگر بازی بعد از زمان عادی بازی مساوی می شد، یک دورهی 30 دقیقهای وقت اضافه برگزار می شد. اگر بازی بعد از وقت اضافه هنوز مساوی میماند، یک مسابقه مجدد در روز بعد ترتیب داده می شد. (پنالتی تا سال 1978 ابداع نشده بود)
ورزشگاه فینال جام جهانی 1938
مسابقات قرار بود در 10 ورزشگاه از 9 شهر برگزار شود. از آنجایی که دیدار اتریش و سوئد لغو شد، هیچ مسابقه ای در لیون برگزار نشد. فینال در ورزشگاه المپیک کلمبس پاریس با ظرفیت 60000 نفر برگزار شد. ظرفیت اولیهی این ورزشگاه 45000 نفر بود؛ این مکان علاوه بر فوتبال، میزبان مسابقات اسب سواری، تنیس، ژیمناستیک و راگبی بود، المپیک کلمبس تا قبل از تاسیس پارک دو پرنس به عنوان برترین ورزشگاه فرانسه شناخته می شد و در سال 1975 برای آخرین بار از کشورش میزبانی کرد.
اتفاقات جام جهانی 1938
برزیل برای اولین بار به طور جدی پا به مسابقات گذاشته بود و با درخشش لئونیداس به دور دوم مسابقات هم راه یافت، آنها در نیمه نهایی مقابل ایتالیا قرار گرفتند. پیمنتار (سرمربی وقت برزیل) که خود را از قبل در مقابل مجارستان در فینال میدید؛ تصمیم گرفت که به ستارهی تیمش، لئونیداس استراحت بدهد، تصمیمش باعث شد که آقای سرمربی هیچگاه به ریودوژانیرو برنگردد چرا که برزیل از ایتالیا شکست خورد.
به اوایل جام برگردیم، جایی که برزیل باید در مقابل لهستان به میدان می رفت، در یک جدال باورنکردنی الماس سیاه بزریل یعنی لئونیداس چهار بار تور دروازهی لهستان را لرزاند اما در پایان نود دقیقه کشور قهوه بعنوان برنده انتخاب نشد چرا که ویلیام مورسکی که همین تعداد گل را به برزیل زد اما در وقت اضافه برزیل دو گل زد و به مرحلهی بعد راه یافت، ضمن اینکه به دلیل وجود گِل فراوان، کفش لئونیداس پاره شد و قبل از تعویض کفشش، با پای برهنه یک گل به ثمر رساند، بدلیل گِل فراوان، این گُل از چشم داور دور ماند و پذیرفته شد چون در آن زمان فوتبالیستها باید با لباس کامل پا به زمین بازی میگذاشتند.
مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی 1938
ایتالیا 2 - 1 نروژ (وقت اضافه)
فرانسه 3 - 1 بلژیک
برزیل 6 - 5 لهستان (وقت اضافه)
چکسلواکی 3 - 0 هلند (وقت اضافه)
مجارستان 6 - 0 اندونزی
سوئیس 4 - 2 آلمان
سوئد - اتریش
(بازی بدلیل ضمیمه شدن اتریش به آلمان برگزار نشد)
کوبا 2 - 1 رومانی
مرحله یک چهارم جام جهانی 1938
ایتالیا 3 - 1 فرانسه
برزیل 2 - 1 چکسلواکی
مجارستان 2 - 0 سوئیس
سوئد 8 - 0 کوبا
مرحله نیمه نهایی جام جهانی 1938
ایتالیا 2 - 1 برزیل
مجارستان 5 - 1 سوئد
فینال جام جهانی 1938
ایتالیا 4 - 2 مجارستان
رده بندی جام جهانی 1938
برزیل 4 - 2 سوئد
فینال جام جهانی 1938
فینال بین ایتالیا و مجارستان با حضور 45124 نفر برگزار شد. این دیدار ایتالیا در نهایت با دو گل جینو کولاوسی و سیلویو پیولا به پیروزی رسید و به عنوان پرافتخارترین تیم جام جهانی، دست پر به آغوش موسولینی برگشت.
ترکیب دو تیم در جام جهانی 1938
نوع چینش بازیکنان در زمین و سبک بازی دو تیم دقیقا به یک شکل بود و توانایی فردی بازیکنان در آن زمان تفاوت اصلی را رقم میزد، سیستم سرتاسر هجومی باعث به ثمر رسیدن شش گل در فینال شد، آن تورنمنت به طور میانگین هر بازی 4/6 گل داشت.
سلام نظامی و مشکی شدن لاجوردی پوشان
لحظه حساسی بود، زمانی که بازیکنانمان دستان خود را برای سلام فاشیستی بالا بردند من با بازیکنانمان وارد استادیوم شدم و به سبک نظامی آغاز به کار کردیم و در سمت راست ایستاده بودم. در هنگام ادای احترام به طور قابل پیش بینی با رگبار کر کنندهای از سوت ها، توهین ها و اعتراضات روبرو شدیم. به نظر می رسید که ما در ایتالیا هستیم آنقدر که فحاشی و توهین هوادارانمان در گوشه به گوشهی ورزشگاه طنین انداز شده بود. نمیتوانستم بگویم که این غوغا چقدر طول کشید. من متحیر بودم، با دستی که به صورت افقی دراز شده بود، نمی توانستم زمان را بشمارم. داور آلمانی و بازیکنان نروژی با نگرانی به ما نگاه کردند. در یک نقطه مشخص، هولابالو شروع به ساکت شدن کرد و سپس متوقف شد. ما دستانمان را پایین انداخته بودیم و اعتراضات خشونتبار دوباره شروع شد. بلافاصله: «تیم آماده باشید. درود.” و دوباره دستهایمان را بالا بردیم تا تأیید کنیم که هیچ ترسی نداریم... پس از پیروزی در نبرد ارعاب، بازی کردیم.
خاطره بازی دور اول جام جهانی 1938 ایتالیا با نروژ توسط مربی تیم ملی ویتوریو پوتزو.
رژیم فاشیستی با آگاهی از جذابیت بینالمللی و قدرت تبلیغات بازی، سرمایهگذاری زیادی برای عادی سازی این جریانات انجام داد. ایتالیا که دیر به سمت صنعتی شدن می رفت، دیر هم به فوتبال وارد شد. پس از آغاز دیکتاتوری، ایل دوسه توجه خود را به تلاش برای بسیج شدن ملت در پشت رژیم معطوف کرد. ورزش در این امر، راهی بنیادی بود، فدراسیون به رهبری لئاندرو آرپینتی، رئیس فاشیسم، دست به انقلابی بزرگ در فوتبال زد؛ یعنی شکلگیری یک لیگ ملی به نام سری آ. هدف دو چیز بود: اول، ایجاد حس هویت ملی و دوم، ایجاد یک ساختار قوی تر و رقابتی تر که منجر به تشکیل یک تیم ملی شود که قادر به رقابت با سایر تیمهای ملی باشد، اما بهترین باشد.
ثمرات این سرمایه گذاری در اوایل دهه 1930 ظاهر شد، زیرا تیم های باشگاهی ایتالیایی تیم های اروپای مرکزی و بریتانیا را برای برتری به چالش کشیدند. این نسل در سال 1934 با میزبانی ایتالیا و قهرمانی در جام جهانی شکوفا شد اما دو دلیل آزاردهنده وجود داشت که برای ایتالیاییها آزاردهنده بود: غیبت انگلیس و شایعات فساد و خرید داور. انگلیس به عنوان یک خار در چشمان ایتالیا باقی مانده بود، زیرا ایتالیا قادر به کسب پیروزی در سه بازی پربار در دهه 1930 نبود و همین امر، برترین بودنش را زیر سوال میبرد. در حالی که انگلستان در انزوا باقی ماند، فرانسه 1938 فرصتی برای ایتالیا بود تا جام را در سرزمینی بیگانه کسب کند.
کارلو روسلی، یکی از کاریزماتیک ترین و ضد فاشیست ترین روشنفکران اروپا که از سال 1929 بخاطر تبعید در فرانسه زندگی می کرد، توطئه های مختلفی برای ترور موسولینی طراحی کرده است. حمایت او از گسترش جنگ داخلی اسپانیا به یک جنگ ضد فاشیستی اروپایی، او را به یکی از خطرناک ترین دشمنان رژیم تبدیل کرد و وی را در فهرست افراد تحت تعقیب قرار داد. او همراه با برادرش نلو، یک مورخ برجسته، در 9 ژوئن 1937 در جاده ای روستایی در نرماندی کشته شد. گفته می شود حدود 200000 نفر در مراسم تشییع جنازه آنها در پاریس شرکت کرده اند.
در حالی که مطبوعات ایتالیایی سعی داشتند ترورهای آنها را با کمونیست ها و آنارشیست های ضد فاشیست مرتبط کنند، مسئولیت در واقع بر عهده یک گروه راست افراطی مخفی فرانسوی به نام کاگول بود که با سرویس های مخفی فرانسه ارتباط داشت. پلیس مخفی ایتالیا کارلو روسلی را در هتل او زیر نظر داشت. دو روز پس از ترور آنها، لئون بلوم استعفای خود را به عنوان نخست وزیر ائتلاف ضد فاشیست جبهه مردمی ارائه کرد.
موسولینی در 14 می 1938 در جنگ داخلی اسپانیا از ژنرال فرانکو حمایت کرد، اما این امر به روابط فرانسه و ایتالیا کمکی نکرد. این اتفاقات سیاسی همزمان با ورود تیم ایتالیایی در سال 1938 بود، به همین دلیل معترضان ضد فاشیست در طی مسابقات جولان میدادند و با موج مکزیکی و اعتراضات در بازی ایتالیا شرایط را برای این تیم سخت می کردند. در شهر مارسی قابل توجهی از ایتالیاییهای تبعیدی وجود داشت، بیشتر از 3000 نفر از معترضان فرانسوی و ایتالیایی بودند که توسط پلیس باتومدار کنترل میشدند.
در سال 2001 گزارشگری به نام لوکاتلی با پیرو راوا، تنها بازمانده آن تیم مصاحبه کرد. راوا نتوانست اتفاقات را به خاطر بیاورد. این که آیا حافظهاش در طول سالها کاهش یافته بود یا عمداً چیزی نگفت را کسی نمیداند.
فضای تمرینهای آموزشی ویتوریو پوتزو بیشتر شبیه به میدان نیروهای مسلح بود. پوتزو که ارتباط نزدیکی با سلسله مراتب فاشیست داشت، تیم خود را در مقابل این رژیم دائما به عقب نشینی زندانی وامیداشت. تاکتیکهای انگیزشی او غالباً ملیگرایانه بود، با یک سفر دور به مجارستان در سال 1930، (کشور گورستان جنگ جهانی اول) بازیکنان مسئولیتهای خود و فداکاریهای اجدادشان را به یاد میآوردند.
در بازی افتتاحیه آتزوری در مارسی، آنها مقابل نروژ در زمین مسابقه قرار گرفتند و حدود 10000 تبعیدی سیاسی ایتالیایی در ورزشگاه حضور داشتند. امیلیو د مارتینو، روزنامهنگار کوریره دلا اسپورت در این رابطه میگوید:
این دیدار با پیشینهای از مناظره سیاسی برگزار شد. آنها نماینده کشورشان بودند و طبیعتاً رنگ ها و نمادهای خود را به تن می کردند.
مشکل این بود که این نماد فاشیست بود، یک دسته چوب و یک تبر. آن را رومیان به عنوان نشانه ای از نظم و قانون حمل می کردند و به دلایل مشابه توسط رژیم فاشیستی تصاحب شده بود. سرود فاشیسم جوانان نیز هنگام ورود تیم به ورزشگاه پخش شد، اما این سلام رومی ایتالیا بود که بیش از همه باعث عصبانیت جمعیت شد، به خصوص زمانی که پوتزو دستور تکرار آن را داد.
آتزوری تحت فشار در وقت اضافه با نتیجه 2-1 به پیروزی دست یافت. صبح روز بعد، تیتر «پیروزی اما کافی نیست» ناامیدی عمومی مطبوعات را خلاصه کرد. مداخلهی عوامل فاشیستی، پوتزو را وادار کرد که ادعا کند که او را مجبور کرده بودند تا در سال 1934 فقط بازیکنانی را انتخاب کند که حامی حزب بودند. لرزه های مارسی در پاریس حس میشد، جایی که ایتالیا در مرحله یک چهارم نهایی باید به مصاف فرانسه رفت. با توجه به اینکه هر دو کشور معمولاً با لباس آبی بازی میکردند، قرعهکشی کردند تا تصمیم بگیرند که چه تیمی باید تغییر کند، ایتالیا شکست خورد و به جای پوشیدن رنگ سفید سنتی خود، به این تیم دستور داده شد که با لباس تمام سیاه بازی کند. با توجه به استقبال ضعیف در مارسی و نفرت مردم، این تصمیم مستقیماً از سمت موسولینی صادر شده بود.
در پایان مسابقات ایتالیا هم دستورهای موسولینی را انجام داد و هم ایل دوسه را به هدفش رساند. به هر یک از اعضای تیم 8000 لیره (حدود سه ماه حقوق) و یک مدال طلای فاشیستی، که توسط موسولینی اهدا شد. فاشیسم قبلاً در سال 1942 به سومین جام متوالی چشم دوخته بود، اما پس از وقوع جنگ جهانی دوم به آن پرداخت. پس از سقوط رژیم در سال 1943 و آزادی ایتالیا، 18 ماه بعد، پوتزو تا سال 1948 مربی ایتالیا بود. اما با وجود تمام استعدادها و موفقیت های بی چون و چرای ایتالیا، ژست های سیاسی پیراهن مشکی و ادای احترام رومی دوگانه که نشان دهنده ظهور فوتبال ایتالیا در دوران فاشیسم بود، این حزب کم کم محو شد و چیزی جز تنفر را باقی نگذاشت، همانطور که پوزو گفته بود:
ممکن است فاشیسم در نبرد در میدان پیروز شده باشد، اما به زودی در جنگ شکست خواهد خورد و پیراهن سیاه و سلام رومیان به یکی از کم ارزش ترین لحظات جام جهانی و فیفا تبدیل می شود.
لئونیداس، آقای گل جام جهانی در حصر
لئونیداس داسیلوا فوتبالیست برزیلی معروف به «الماس سیاه» که پس از سالها تحمل بیماری آلزایمر و دیابت، در سن 90 سالگی درگذشت، او جام جهانی 1938 فرانسه 8 گل به ثمر رساند، اما به دلیل اشتباه سرمربیشان و نیمکت نشین کردن وی در بازی نیمهنهایی برابر ایتالیا، دستش از مدال طلا کوتاه ماند. لئونیداس از کوچک بودن فیزیکش به درستی بهره میبرد و فرز بود. جری وینشتاین در مورد او گفته بود: او همانند یک سگ می تازید، به اندازه یک گربه چابک بود و به نظر می رسید که اصلاً از گوشت و استخوان ساخته نشده بود، بلکه کاملاً از لاستیک ساخته شده بود. او در فوتبال بازی کردن خستگی ناپذیر بود. پر از استقامت، بیباک و دائما در حال حرکت.
در برزیل، لئونیداس نام مستعار دومی داشت، Magia Negra (جادوگر سیاه). او در سال 1931 با باشگاه بونسوکسو ریودوژانیرو در نوجوانی نام خود را بر سر زبان ها انداخت.
و در ادامه پس رفتن به لیگ اروگوئه و برگشت به برزیل، کارنامهاش را پربار کرد. بازی قابل توجه دور اول مقابل لهستان در استراسبورگ باعث شد برزیل با نتیجه 6-5 پیروز شود. هت تریک نیمه اول توسط لئونیداس، بدون اینکه از شرایط سنگین و گل آلود گلایهای کند، برزیل را در نیمه اول 3-1 جلو انداخت. در یک نقطه از نیمه دوم، او کفشهایش را درآورد و آنها را به سمت مربیاش، پیمنتا پرتاب کرد، اما داور سوئدی او را مجبور کرد دوباره آنها را بپوشد. انگیزهی فوقالعاده لهستانیها باعث شد که آنها با 4-4 به تساوی برسند، اما لئونیداس دوباره به گل رسید و برزیل پیروز شد.
برزیل در ادامه مقابل چکسلواکی در بوردو قرار گرفت، تساوی 1-1، با گلزنی لئونیداس برای برزیل در یک بازی پربرخورد که باعث شد خودش هم لنگان از زمین خارج شود. دو روز بعد، برزیل با 9 تغییر، در یک بازی کاملا آرام در همان زمین 2-1 پیروز شد، لئونیداس در فرم کرسکت، اولین گل کشورش را به ثمر رساند. او که با تصمیم پیمنتا از نیمه نهایی کنار گذاشته شد، با دو گل در دیدار ردهبندی دوباره در بوردو با نتیجه 4-2 مقابل سوئد پیروز شد.
در سال 1941 به دلیل جعل گواهی معافیت از خدمت سربازی به مدت هشت ماه زندانی شد. او از دوران زندانش خاطرهی بدی نداشت و به شوخی به خبرنگاران گفت:
در آنجا تمام افسران و زندانیها طرفدار من بودند.
در همین حال، بعد از آزادی، شش سال حضور در فلامینگو، در سال 1942 به سائوپائولو پیوست و 14 گل برای کسب مدال قهرمانی به ثمر رساند. او مدت کوتاهی به عنوان مربی با سائوپائولو کار کرد و پس از آن مفسر رادیو شد. لئونیداس داسیلوا، فوتبالیست تکنیکی متولد 1913 در 24 ژانویه 2004 درگذشت.