اختصاصی طرفداری - در این قسمت از بخش «نکته فنی» در رسانه طرفداری به هفته اول رقابت های لیگ برتر انگلیس و دیدار وستهام مقابل منچسترسیتی می پردازم. دیداری که در آن پپ گواردیولا باز هم جامعه فنی فوتبال را متحیر کرد و درباره یکی از مهم ترین تاکتیک ها و ایده هایش، ارائه ای پیشرفته تر از خود به نمایش گذاشت.
پیش از این بارها درباره مدافعان کناری و نقش های متفاوتی که در فوتبال مدرن عهده دار می شوند صحبت کرده ام (اینجا و اینجا). پپ گواردیولا یکی از پیشگامان گسترده تر شدن نقش مدافعان کناری در فوتبال مدرن محسوب می شود و این مسئله را از زمان حضور در بایرن مونیخ با شدت زیادی دنبال کرد و طی سالیان اخیر در منچسترسیتی نیز آن را به رشد، کمال و پیشرفت رسانده است. یکی از مهم ترین ایده های گواردیولا در این زمینه استفاده از مدافعان کناری در نقش «False full-back» (توضیح مفصل فنی) یا همان Inverted Full-back است که در منچسترسیتی به خوبی این مساله طی سالیان مختلف توسط مدافعان کناری مختلف نمایان شده.
به طور خلاصه اگر بخواهم بار دیگر توضیح دهم، مدافعان کناری در نقش «False full-back» در حین بازیسازی تیم از عقب زمین و در فاز اول بازیسازی به خط میانی می آیند، به طور مشخص در کنار بازیکن پست «Holding midfielder» (توضیح مفصل فنی) قرار می گیرند و در کنار او بازیسازی تیم را از عقب زمین آغاز می کنند. مدافعان کناری در این نقش به طور کامل در فاز اول، دوم و حتی سوم بازیسازی تیم مشارکت دارند و در فضاهای موسوم به «Half space» (توضیح مفصل فنی) کاملا پویا و متحرک هستند. این بازیکنان به طور مداوم توپ را لمس می کنند، از هم تیمی هایشان در مرکز زمین توپ می گیرند و نقش محوری را همچون یک هافبک میانی در پست و نقش های مختلف در میانه میدان عهده دار می شوند. این مسئله باعث چه چیزی می شود؟ داشتن انتخاب های بیشتر در میانه میدان، باز شدن دست مربی برای اجرای ایده های بیشتر در راستای رسیدن به «Numerical Superiority» (توضیح مفصل فنی) در نقاط مختلف زمین و علی الخصوص نقاط پیش بینی شده و در نهایت امکان اجرای فاز سوم بازیسازی با کیفیتی بهتر. این مسئله کار را برای تیم مدافع بسیار دشوار می کند. چرا که آن ها با تعدادی زیادی بازیکن رو به رو خواهند بود که رصد کردن همگی آنان بسیار دشوار است و بازیخوانی و پیش بینی نقشه های آنان نیز دشوار می شود.
این مسئله همان طور که گفتم، مسئله جدیدی نیست و پپ گواردیولا بارها و بارها طی سالیان مختلف در بایرن مونیخ و منچسترسیتی آن را به نمایش گذاشته است. اما نکته ای که در بازی هفته اول مقابل وستهام رخ داد و می خواهم به آن بپردازم، ارائه ای پیشرفته از این مسئله بود. به این معنی که پپ گواردیولا این بار از هر دو مدافع کناری خود در نقش «False full-back» استفاده کرد و هر دو بازیکن در کناری رودری در مرکز میدان و دو «Half space» سمت راست و چپ قرار گرفتند و عملا تبدیل به هافبک های میانی گواردیولا در نقش «Free 8» (توضیح مفصل فنی) شدند. گواردیولا به شکلی کاملا رادیکال از هر دو مدافع کناری خود یعنی واکر و کانسلو در این نقش استفاده کرد و این دو بازیکن نقش محوری در بازیسازی منچسترسیتی عهده دار شدند، آن هم در هر سه فاز از بازیسازی تیم.
به نخستین تصویر دقت کنید که از گروه فنی Betweentheposts استخراج کرده ام. تصویری که می بینید ما در دوره های مربی گری و آنالیز از آن تحت عنوان «PASSMAP» و یا «Passing Network» نام می بریم. در یادداشت های گذشته نیز در مورد «PASSMAP» صحبت کرده ام. تحلیل این نقشه مسئله بسیار فنی و مفصلی است که موضوع این یادداشت نیست و در آینده حتما به آن خواهم پرداخت. به طور خلاصه «PASSMAP» نقشه ای است که مشخص می کند تیم همراه با توپ چه وضعیتی در طول 90 دقیقه داشته و هر بازیکن به طور میانگین چه عملکردی داشته است. همان طور که گفتم جزئیات آن بسیار مفصل است که موضوع این یادداشت نیست. تصویر زیر «PASSMAP» منچسترسیتی در دیدار مقابل وستهام است. در همین ابتدا نگاه کنید و حیرت کنید از موقعیت استثنایی واکر و کانسلو در نقش «False full-back». به شکلی هیجان انگیز، رادیکال و کم سابقه ای می بینیم که هر دو بازیکن در دو «Half space» سمت راست و چپ قرار گرفته اند و حتی جلوتر از رودری تبدیل به دو هافبک «Free 8» گواردیولا شده اند. به این ترتیب آرایش منچسترسیتی همراه با توپ تبدیل به 5-3-2 شده است. واکر و کانسلو دو مهره اصلی در هر سه فاز بازیسازی منچسترسیتی محسوب می شوند و این مساله به کوین دی بروین و گوندوعان این اجازه را می دهد تا آزادانه تر به جلو بروند و در خط جلو قرار گیرند تا حریف تحت فشار بیشتری قرار گیرد. فلش های بسیار پر رنگی که به واکر و کانسلو ختم شده اند و یا از آن ها آغاز شده اند، همگی حجم بسیار زیاد ارسال پاس توسط این دو بازیکن را نشان می دهد.
همین طور که در سمت چپ نقشه می بینید، چند داده فنی پیشرفته بسیار مهم نیز وجود دارند که در آن بهترین بازیکنان منچسترسیتی قید شده اند. می بینیم که ژائو کانسلو چگونه در دیدار مقابل وستهام توانسته هم بیش ترین پاس را در ترکیب منچسترسیتی ارسال کند و هم در عین حال بیش ترین «Progressive Pass» (توضیح مفصل فنی) را ارسال کرده است. یعنی عملا کانسلو همه کاره منچسترسیتی در دیدار مقابل وستهام بوده است.
صحبت از کانسلو شد. مدافع کناری پرتغالی حتی از کایل واکر نیز در این زمینه رادیکال تر است. به تصویر زیر نگاه کنید که وضعیت کانسلو را در هفته اول رقابت های لیگ برتر انگلیس و در مقایسه با تمامی بازیکنانی که به میدان رفته اند، در سه داده فنی نشان می دهد. کانسلو در هر سه داده فنی در رتبه نخست در میان تمامی بازیکنان لیگ برتر انگلیس در هفته نخست قرار گرفته. این سه داده عبارت هستند از: 1 - مقدار لمس توپ. 2 - مقدار پاس ارسالی صحیح. 3 - مقدار پاس ارسالی صحیح در یک سوم تهاجمی. حیرت انگیز است که چگونه یک مدافع کناری توانسته در این سه داده در میان انبوه هافبک های میانی، رتبه نخست را داشته باشد. در یادداشت های مختلف بارها و بارها از اهمیت مدافعان کناری سخن گفته ام. نگاه کنید که چگونه یک مدافع کناری می تواند همه کاره فنی ترین تیم روی کره زمین باشد. ایده های فنی پپ گواردیولا و از آن مهم تر نحوه اجرا و به کمال رسیدنش، حقیقتا آدم را ارضا روحی روانی می کند.
به تصویر زیر نیز دقت کنید که از گروه فنی دوازده استخراج کرده ام. تصویر نخست تمامی کنش های تهاجمی کانسلو را همراه با توپ (ارسال پاس، حمل توپ و گرفتن خطا) در دیدار مقابل وستهام نشان می دهد. تصویر دوم نیز تمامی اطلاعات گفته شده را برای واکر نمایش می دهد. هر چه کنش ها دارای اهمیت بیشتر باشد و تیم را رو به جلو و به امکان گلزنی بهتر سوق دهد، پر رنگ تر هستند. به هر دو تصویر دقت کنید و تمامی نکات گفته شده را یک بار دیگر و به طور مصداقی تر مشاهده کنید. شما عملا با دو هافبک میانی رونده، متخصص در حمل توپ و ارسال پاس و فوق العاده باهوش در بازیسازی رو به رو هستید، نه دو مدافع کناری. این هنر یک سرمربی در ایده پردازی، اجرای درست ایده و البته ساختن مهره هایی صحیح برای اجرای صحیح یک ایده است.
معمولا عادت داشتیم که چند هفته از رقابت های لیگ برتر انگلیس بگذرد و بعد از آن پپ گواردیولا جامعه فنی فوتبال را متحیر کند. این بار اما نابغه اسپانیایی فقط به یک هفته زمان نیاز داشت تا از اجرای پیشرفته تر خود در استفاده از مدافعان کناری در فاز تهاجمی و بازیسازی تیم، رونمایی کند. البته این مسئله همان طور که گفتم به هیچ عنوان جدید نیست اما ارائه ای رادیکال از سوی هر دو مدافع به طور همزمان، مسئله ای منحصر به فرد بود و میزان مشارکت این دو بازیکن در هر سه فاز بازیسازی تیم نیز بسیار بدیع بود. هر دو مدافع کناری مقابل وستهام بسیار پویا بودند، بیش ترین تحرک را همراه با توپ و بدون توپ جهت دریافت پاس داشتند و ارائه ای پیشرفته تر از نسخه های پیشین را در زمین نشان دادند. پپ گواردیولا هر روز که می گذرد، همه چیز را در فوتبال مدرن، جذاب تر می کند.
*داده های فنی پیشرفته از کمپانی مرجع Opta استخراج شده است.