اختصاصی طرفداری - با گذشت زمان، نامهایی چون یوهان کرایوف، رینوس میشل، رود کرول و آرین روبن فوتبال هلند را دارای شخصیت والایی در سطح جهانی کردند. شاید مشهورترین نسل فوتبال هلند در سالهای اخیر به تیم آنها در جام جهانی 1998 برگردد (با صرف نظر از تیم بدشانس جام جهانی 2010 که در قهرمانی جهان ناموفق ماند) جاییکه با وجود موفقیتهای یک دهه قبل تیم ملی هلند در فوتبال اروپا، نام آنها هم در میان بهترینهای تاریخ فوتبال این کشور قرار گرفت. تیمی که در سال 1988 موفق به قهرمانی در جام ملتهای اروپا در آلمان غربی شده بود، بدون تردید تیم درخشانی بود. آنها بازیکنان فوق العادهای نظیر رود گولیت، فرانک رایکارد و مارکو فنباستن را در تیمشان داشتند و قطعا استحقاق افتخاراتی که بدست آوردند را به خوبی داشتند؛ اما تیم هلند در سال 1998 که با هدایت گاس هیدینک پا به فرانسه گذاشته بود، نیز بدون شک سزاوار کسب جایگاه بهتری در این مسابقات داشت. تیم آنها متشکل از بازیکنانی بود که آخرین موفقیت کشورشان را در یک رقابت اروپایی به دست آورده بودند؛ قهرمانی آژاکس در لیگ قهرمانان اروپای 1995 که هنوز هم آخرین قهرمانی یک تیم هلندی در این رقابتها به شمار میرود. تیم لوییز فن خال که در خط حمله و دفاع قدرت بالایی داشت و از بازیکنان چند پسته زیادی بهرهمند بود، بر رقابتهای داخلی و اروپایی حکمرانی میکرد؛ آنها با شکست میلان موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا شدند.
نمایندگان باشگاهی هلند، شانس این را داشتند تا برای دومین سال متوالی در لیگ قهرمانان اروپای 1996 هم به قهرمانی برسند، اما یوونتوس در ضربات پنالتی دیدار فینال، آمستردامیها را مغلوب کرد تا رویای آنها بر باد رود. بعد از آن، اغلب ستارگان تیم را بازیکنانی تشکیل میدادند که ملیتی هلندی داشتند. از اندک بازیکنان خارجی آنها میتوان به جاری لیتمانن از فنلاند، نوانکو کانوی نیجریایی و هموطنش فینیدی جورج اشاره کرد. ستاره آن انقلاب بزرگ در آژاکس، دنیس برکمپ بود که در سال 1993 آمستردام را به مقصد غول بزرگ فوتبال ایتالیا یعنی اینتر ترک کرد و بعد از آن دوره به موفقیتهای بزرگتری هم دست یافت. دنیس برکمپ تمام ویژگیهای لازم برای تبدیل شدن به یک بازیساز بزرگ در سطح جهان را داشت. او سرعت بالا، مهارت مثال زدنی و هوش لازم برای بازی در این پست را در اختیار داشت. او بازیکنی بود که از مواجهه با مدافعان حریف هیچ ترسی نداشت و از استعدادی برخوردار بود که بازیاش را غیرقابل پیشبینی میکرد. این مسئله در طول دوران حضور دنیس در آرسنال بسیار مشهود بود؛ جاییکه برکمپ در لندن به مغز متفکر، بازیساز و عامل تعیینکننده توپچیها تبدیل شده بود. بعد از کسب یک قهرمانی در جام یوفا با اینتر، او چند ماه پیش از آغاز جام جهانی، نخستین قهرمانیهایش با آرسنال را در سال 1998 به دست آورد. قهرمانی در جام حذفی و لیگ برتر، آرسنال را به دو گانه داخلی رساند و دنیس برکمپ را هم برنده جایزه بهترین بازیکن سال انگلیس از دید فوتبالنویسان و بهترین بازیکن فصل لیگ برتر کرد. او همچنین موفق شد تا اولین هتتریک دوران فوتبالش را در آن فصل به ثبت برساند.
هلندیها در گروه پنجم جام جهانی با مکزیک، بلژیک و کره جنوبی همگروه بودند. نارنجیپوشان جام را با نتیجهای دور از انتظار در برابر رقیب اروپاییشان شروع کردند و در سنت دنی به تساوی بدون گل با بلژیک رضایت دادند. مهاجم هلندیها به نام پاتریک کلایورت که در صدر اخبار نقل و انتقالاتی تابستان آن سال قرار داشت، در فاصله هشت دقیقه به پایان بازی با ضربه آرنجی که به لورنزو استائلنس زد، از زمین مسابقه اخراج شد. با وجود اینکه آنها در نخستین بازیشان در این جام عملکرد ضعیف و بحثبرانگیزی داشتند اما در بازی دومشان حرفی برای گفتن باقی نگذاشتند و در برابر کره جنوبی، تواناییهایشان را به نمایش گذاشتند. فیلیپ کوکو و مارک اوورمارس در نیمه اول و دنیس برکمپ، پیر فنهویدونک و رونالد دیبوئر در نیمه دوم برای هلندیها گلزنی کردند تا آنها با پنج گل ببرهای آسیایی را در هم بکوبند. به این ترتیب لالههای نارنجی با اعتماد به نفس بالایی پا به بازی آخرشان در مقابل مکزیک گذاشتند تا صعودشان به جمع 16 تیم پایانی را قطعی کنند؛ این در حالی بود که نتایج به دست آمده از احتمال بالای قطعی شدن صعود هلند خبر میدادند. این بازی، نقاط قوت و ضعف هلندیها را به خوبی نمایان کرد و شاید در همین بازی هم بتوان دلایل راه نیافتن آن ها به فینال جام را کشف کرد. آنها به مانند دیدار آغازینشان مساوی کردند اما این نتیجه بیشتر شبیه به یک شکست بود. در ابتدا به نظر میرسید که هلند با توجه به گلهای فیلیپ کوکو و رونالد دیبوئر در 20 دقیقه آغازین بازی کار سختی برای پیروزی نداشته باشد اما این نکات مثبت تا پایان بازی پابرجا نبود. ریکاردو پلائز که به عنوان یار تعویضی وارد زمین شده بود به همراه زوجش در خط حمله مکزیک یعنی لوییز هرناندز در 20 دقیقه پایانی موفق به گلزنی شدند تا نماینده آمریکای شمالی با کسب یک امتیاز جواز حضور در جمع 16 تیم پایانی حاضر در جام جهانی را به دست آورد. با این وجود هلندیها به عنوان صدرنشین گروه به مرحله یک هشتم نهایی صعود کردند.
سورینام، کشور کوچکی در شمال آمریکای جنوبی است که بعد از معامله نیو آمستردام (همان نیویورک امروزی) با انگلیسیها به خانه جدید هلندیهای مهاجر تبدیل شد؛ در حالیکه نیویورک به یکی از بزرگترین مراکز تجاری جهان تبدیل شد، سورینام پیشرفت چندانی نکرده و تنها سنتهای هلندیها را حفظ کرده است. بخش اعظمی از تجارت مواد اولیه و برده هلندیها در آنجا انجام میشد و حتی 40 سال بعد از استقلال سیاسیشان نیز همچنان برای اروپاییها سودمند هستند. پس از استقلال، مردم بومی سورینام میتوانند تابعیت کشور خودشان یا هلند را انتخاب کنند. بیش از نیمی از جمعیت سورینام طرف اروپایی را انتخاب کردند و از این رو سورینام به گوهر ارزشمند فوتبال هلند تبدیل شده است. بسیاری از بازیکنان بااستعداد تاریخ فوتبال هلند اصلیتی سورینامی داشتند که در این بین میتوان به فرانک رایکارد و رود گولیت اشاره کرد. در سال 1998 هم چندین ستاره هلند در جام جهانی از جمله کلایورت، کلارنس سیدورف و ادگار داویدز اصلیتی سورینامی داشتند. داویدز یکی از بازیکنان کلیدی تیم تاریخی آژاکس بود که تمامی مسیرش در فوتبال اروپا را زیر نظر لوییز فنخال سپری کرد. سبک بازی او طوری بود که قدرت اضافهای به خط هافبک تیم میداد. داویدز نه تنها برای سبک بازی بلکه به سبب نوع پوشش و عینک مخصوصی که به چشم میبست مورد توجه فوتبالدوستان قرار میگرفت. با این وجود مشکل شبکیه چشم داویدز مشکلی در بیناییاش به وجود نیاورد و او یکی از بازیکنان مهم هلند در جام جهانی 1998 بود. هلند، با وجود عملکرد پرحرف و حدیثی که در دور گروهی داشت؛ اما همچنان در دیدار یک هشتم نهاییاش مقایل یوگسلاوی که در تولوز برگزار میشد، از شانس بیشتری برای صعود برخوردار بود.
هلندیها تمام شک و شبهات موجود را کنار زدند؛ برکمپ بعد از اینکه مهارت بالایش در کار کردن با توپ را نشان داد، با ارسالی بلند فرانک دیبوئر را در موقعیتی آرمانی برای گلزنی قرار داد و او هم با رد کردن توپ از سد ایویکا کرالی، دروازه یوگسلاوی را باز کرد. یوگسلاوها در دقایق اغازین نیمه دوم برای بازگشت به بازی میجنگیدند. اسلوبودان کوملینوویچ، روی ضربه آزاد دراگان استویکوویچ دروازه ادوین فن درسار را باز کرد و کار را به تساوی کشید. در حالیکه به نظر میرسید بازی به وقتهای اضافه خواهد رفت، پای چپ داویدز نقش تعیینکنندهای را ایفا کرد. او توپ را دریافت کرد و شوت پرقدرتی زد که بعد از برخورد به بازیکن یوگسلاوی، دروازه کرالی را برای دومین بار باز کرد. هافبک لالههای نارنجی با گلی که در دقیقه 92 به ثمر رساند، به قهرمان هلندیها تبدیل شد و موجب صعود تیم ملی کشورش به یک چهارم نهایی جام جهانی شد، جاییکه یک رقیب دیرینه انتظارشان را میکشید. هلند و آرژانتین در زمین فوتبال با یکدیگر دوست نبودند؛ سبک جنگجویانه آلبی سلسته با فوتبال ظریف هلند مغایرت داشت و از طرف دیگر هلندیها کینه شکست 20 سال قبلشان در فینال جام جهانی 1978 را همچنان در دل داشتند. در آن عصر تابستانی استادیوم ولودروم، همهچیز متعلق به یک نفر بود. آن فرد برنده بازی، زننده گل نخست یا تساوی بخش آرژانتین نبود بلکه فرانک دیبوئری بود که به عنوان یک مدافع در کارهای تهاجمی تیم شرکت کرد و نقشی تعیینکننده در تکمیل انتقام هلند از آرژانتین داشت. پاس او به برکمپ به قدری قدرت و دقت خوبی داشت که مدافعان آرژانتینی را در مهار آن ناموفق گذاشت و هلند را در آستانه صعود به نیمه نهایی و فاصله دو دیدار تا کسب جام قهرمانی جهان قرار داد. کنترل فوق العاده برکمپ موجب پیروزی او در نبرد با روبرت آیالا شد و ضربه او با عبور از کارلوس روا به گل تبدیل شد. این گل به اندازهای خوب بود که پیروزی تیمی در یک بازی بزرگ را قطعی کند.
گرچه پاس دیبوئر به سبب کار فوق العاده برکمپ پس از دریافت آن گاها فراموش میشود، اما قطعا آن پاس سزاوار توجه بسیار بیشتری است. هلندیها با پیروزی 2-1 به نیمه نهایی رسیدند و حالا باید با مصاف رقیب دیرینه آرژانتین، یعنی برزیل میرفتند. برزیل در فرانسه عملکرد درخشانی را از خودش به جای گذاشته بود. رونالدو، ریوالدو و ببتو در خط حمله توسط دونگا و لئوناردو در خط هافبک همراهی میشدند؛ آنها با شکست نروژ، دانمارک و شیلی جواز حضور در جمع چهار تیم پایانی را به دست آوردند. این در حالی بود که هلند راه سختتری را برای حضور در این مرحله پیموده بود. بعد از یک نیمه آرام و بدون موقعیت، نیمه دوم با هیجان بالایی شروع شد. رونالدو چهارمین گلش در این تورنمنت را روی پاس فوق العاده ریوالدو به ثمر رساند. به مانند مراحل یک هشتم نهایی و یک چهارم نهایی، لالههای نارنجی به یک نمایش خوب دیگر در دقایق پایانی نیاز داشتند تا خودشان را همچنان در این مسابقات نگه دارند. بعد از چندین اشتباه سریالی از مدافعان برزیل، رونالد دیبوئر با ارسالی دقیق توپ را به کلایورت رساند. او هم با ضربه سری دقیق توپ را از سد کلودیو تافارل رد کرد تا کارت قرمزش در دیدار آغازین جام را جبران کند و بازی را به 30 دقیقه وقت اضافه بکشد. در وقتهای اضافه، رونالدو که در آن زمان بهترین فوتبالیست جهان بود، بازهم خودی نشان داد. نخستین موقعیت او در این 30 دقیقه با ضربه برگردانی همراه شد که فرانک دیبوئر دروازه هلند را نجات داد. سپس نوبت به یکی از مهمترین مهارهای تورنمنت رسید که توسط ادوین فن درسار انجام شد.
بازی به ضربات پنالتی کشیده شد تا تکلیف تیمی که در دیدار فینال باید مقابل میزبان قرار میگرفت مشخص شود. یک پایان تراژیک و ناامیدکننده انتظار یکی از تیمها را میکشید. رونالدو، ریوالدو، امرسون و دونگا همه پنالتیهای برزیل را به گل تبدیل کردند و این در حالی بود که تافارل هم عملکرد خوبی از خودش به نمایش گذاشت. او جهت هر چهار پنالتی هلندیها را درست حدس زد و موفق به مهار دو تای آن شد. فرانک دیبوئر که بهترین بازیکن آن دیدار بود و دنیس برکمپ که بهترین بازیکن تیم در آن تورنمنت بود پنالتیهایشان را به گل تبدیل کردند. این کوکو و برادر فرانک، رونالد بودند که پنالتیهایشان را از دست دادند. در حالیکه هلندیها به بدترین شکل ممکن به خانه بر میگشتند، برزیل راهی فینال شده بود. روحیه آنها در دیدار ردهبندی بسیار پایین بود و این کرواسی بود که به لطف عملکرد ضعیف هلند به پیروزی 2-1 رسید و روی جایگاه سوم جام جهانی 1998 فرانسه ایستاد. دو بازی پایانی هلند در این جام نباید موجب از یاد بردن عملکرد فوق العادهشان در طول جام شود. گلها، تکلها، پاسها و مهارتهای آنها نشان از پیشرفت فوتبال هلند میداد. با آن گل پیروزی بخش برکمپ مقابل آرژانتین، گل داویدز در برابر یوگسلاوی، عملکرد فوق العاده فن درسار درون چارچوب دروازه و رهبری بینقص فرانک دیبوئر، این هلند به یکی از بهترین تیمهایی تبدیل شد که از قهرمانی در جام جهانی باز میماند.
تورنمنت 98 فرانسه، نماد استعداد فوتبالی هلند و یادآور این مسئله بود که نباید سبک فوتبال هلند تغییر کند.
ترجمه شده از سایت thesefootballtimes