رضا عنایتی، سرمربی فصل گذشته هوادار و گزینه سرمربی گری استقلال برای فصل پیش رو مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت تا از حضورش در هوادار و همینطور مذاکره با استقلال بگوید. فرزام محمدعلیها گفتگو را با پرسش در مورد هوادار و این دو سه سال حضور رضا عنایتی در باشگاه هوادار آغاز کرد. رضا عنایتی اتفاقات صعود از لیگ یک به لیگ برتر و یک سال حضور در لیگ برتر را شرح داد. اما بخش اصلی قسمت اول گفتگو به مذاکره مصطفی آجورلو با رضا عنایتی برای هدایت استقلال اختصاص داشت. رضا عنایتی هم از روند مذاکره گفت و هم از ماجرای 27 هزار کامنت استقلالی ها که مانع از تشکیل جلسه دوم و جمع بندی مذاکرات شد.
در پایان رضا عنایتی درخصوص ساپینتو و پیشنهاد دستیاری باشگاه استقلال و دلیل رد این پیشنهاد هم صحبت کرد.
بخش اول گفتگوی فرزام محمدعلیها با رضا عنایتی را می بینید و می خوانید. بخش دوم این گفتگو عصر امروز تقدیم شما می شود:
سلام به مخاطبان سایت طرفداری. امروز رضا عنایتی میهمان برنامه ما هستند.
سلام می کنم به شما و همه کسانی که ما را می بینند، امیدوارم حالتان خوب باشد در خدمت هستم.
آقای عنایتی خیلی بی مقدمه برویم سراغ هوادار تیمی که بگوییم اسمش عنایتی است بهتر باشد به این خاطر که خودتان مالک این تیم بودید و آوردیدش لیگ برتر و شرایطی که پیش آمد. توضیح می دهید در خصوص این دو سالی که هوادار بودید.
این دو سالی که در خدمت هوادار بودم و یک سال و نیمش در لیگ یک بودیم و سال قبل در لیگ برتر بودیم. یک سال و نیم خیلی سختی داشتیم بنا به اتفاقاتی که افتاد و همه در جریان این موضوع هستند بعد از اینکه اسپانسرمان را از دست دادیم هیچکس دیگر نیامد به لحاظ مالی کمک ما و شرایط سختی تجربه کردم هم باید کار مدیریت انجام می دادم هم سرمربی تیم بودم، نیم فصل خوبی داشتیم و فکر می کنم در نیم فصل اول توانستیم به ثبات خوبی برسیم با توجه به بازیکنانی که داشتیم. بزرگترین کاری که کردیم این بود سریع با بازیکنان خوب مان تمدید کردیم و فصل آخری که در لیگ یک بودیم را شروع کردیم وفکر می کنم از همه تیم ها زودتر تمرینات مان را شروع کردیم بنا به داشته هایی که بود ولی به یکباره متاسفانه اسپانسر از دسترس خارج شد و مشکلات مالی عدیده ای داشتیم و مجبور شدم 6 7 بازیکن خوب مان را بفروشم برای ادامه حیات ولی اعتقاد داشتم بازیکنان جایگزین و جوان مان می توانند خیلی کمک کنند به تیم. خداراشکر در آن نیم فصل سخت که آمدیم لیگ برتر این اتفاق برایمان افتاد و شما می دانید با توجه به اتفاقات مالی که تیم ما داشت خیلی مجبور بودیم صرفه جویی کنیم و خیلی جاها یکسری دوستان مان بودند که به ما کمک کردند تا برسیم به اتفاق بزرگ و در آخر فکر می کنم خوشحال کننده بود و تمام زحماتی که کل مجموعه 37 تا 40 نفره کشیدیم از تدارکات تا رسانه مان که خود شما هم در این موضوع بودید و مدتی با هم کار کردیم و همه اتفاقاتی که دارم می گویم را شما لمس کردید ولی مجموعه ای داشتیم کاملا همدل از بازیکنان، کادر، پزشکی، رسانه و تدارکات که همه مشخص بود برای یک هدف بزرگ تلاش می کنند و خداراشکر می کنم که اتفاق بزرگی و نادر نه اینکه چون سرمربی آن تیم بودم این حرف را بزنم ولی در فوتبال ما از این اتفاقات خیلی کمتر می بینیم که تیمی با بضاعت کم و با همدلی خوب به لیگ برتر بیاید. لیگ برتر هم شروع شد و ما تیم را واگذار کردیم به مجموعه بسیار خوب و جا دارد از آقای میری و اسماعیلی و دوستان شان تشکر کنم که سال گذشته هم مرا و هم تیم هوادار که متعلق به خودشان است شاید خیلی ها ندانند من تیم را واگذار کردم و جاهایی که می روم فکر می کنند هوادار هنوز مال من است ولی سال پیش که به لیگ برتر آمدیم بنا به شرایطی که بود تیم را واگذار کردم و دوستان خیلی خوب با بضاعتی که داشتند و برنامه ای که در لیگ برتر برای خودشان داشتند الحمدالله توانستیم از این امتحان بزرگ هم سربلند بیرون بیاییم چون شما می دانید ما شش هفته اول شرایط سختی تجربه کردیم با توجه به بازیکنانی که 14 15 تایشان را از لیگ آوردیم و 4 3 بازیکن بزرگتر هم اضافه کردیم، شش هفت هفته ای که پیش بینی هم می شد چون لیگ برتر بود و قرعه وحشتناک به ما خورد در هفت هفته اول و دچار چالشی شدیم ولی فکر می کنم از هفته هشتم که مقابل پرسپولیس امتیاز خوبی گرفتیم، شرایط روحی و روانی خیلی خوب شد و تا پایان لیگ ریتم خوبی داشتیم و جلو رفتیم و توانستیم سهمیه را نگه داریم که واقعا برای من خیلی خوشایند است.
آقای عنایتی می خواهم در مورد بازیکنان هواداران بپرسم، اتفاقی که در لیگ داشت این تیم، هسته اصلی ای که هوادار داشت در لیگ برتر هم بازیکنان لیگ یکی ایفا کردند. اینجور به نظر می رسید خریدهای جدید البته آنها هم در هفته های پایانی بازیکنان مهمی شدند برای تیم شما ولی فکر می کنم این تیم که یازدهم شد البته اگر آن 3-0 اتفاق نمی افتاد وضعیت شما بهتر هم می شود ولی فکر می کنم آن لیگ یکی ها نقش مهمی داشتند. سوالم این است اگر به فرض سرمربی استقلال می شدید آیا از این تیم کسی را می بردید آنجا.
ما یک سال و نیم در فضای دیگری کار کرده بودیم و مطمئنا می دانستم بیس کار و شکل بازیکنان مان کاملا آن تفکراتی که داشتم را اجرا می کردند و شناخت خوبی از هم داشتیم و به خاطر همین بود که 14 15 بازیکن مان را نگه داشتیم تازه سه چهار بازیکن مان عجله کردند و رفتند تیم های دیگر وگرنه قرار بود که با شکل لیگ یکی وارد شویم و می دانستیم به موفقیت می رسیم چون همدیگر را درک می کردیم حالا بحث استقلال که شد، ما بازیکنان با کیفیت خوبی داشتیم و همین الان آقای حسینی که یکی از مدافعان ما بود جذب استقلال شد و من مطمئنم موفق می شود خیلی از بازیکنان مان هم می توانستند به تیم های بزرگ تر بروند و آنجا کار کنند چون پتانسیل بزرگ شدن و پیشرفت کردن را داشتند.
دوست دارید اسم بیاورید.
اسم نیاوریم بهتر است چون دیگر با تیم خودشان قرارداد بسته اند و حرفی من بزنم روی شان تاثیر بگذارد ولی بازیکنان با کیفیت خوبی داشتیم که می توانستند به تیم های بزرگتر کمک کنند.
شما ارتباطی با هوادار داشتید که خیلی ها فکر می کردند مثلا تا آخر عمر مربیگری تان در این تیم بمانید، احساس می کنم خیلی این تیم را دوست داشتید چطور شد که جدا شدید.
همین الان هم من این تیم را خیلی خیلی دوست دارم و کسانی که با من در ارتباط هستند این موضوع را کامل می دانند چون خیلی سختی کشیدم تا تیم هوادار به سر و سامان رسید و جدا شدن خیلی برایم سخت بود خب نماندن من دلایلی داشت. ما نسبت به سال گذشته دوستان من بودجه شان را کمتر کردند صحبت کردیم و یکسری تفکرات من داشتم چون می دانم این فصل متفاوت با سال گذشته است چون هوادار در لیگ برتر مانده و الان می خواهد جایگاه بهتری نسبت به سال قبل داشته باشد و این مسئولیت خیلی سنگینی بود و احساس کردم هم مقداری استراحت کنم چون سالهای گذشته سخت بود برای من به لحاظ روحی و روانی هم استراحت کنم هم فضایی عوض کنم نه اینکه به هوادار توجه نکنم مطمئن باشید همه بازی های هوادار را دنبال می کنم مثل یک هوادار به هوادار نگاه می کنم تا موفق شود و آرزوی موفقیت می کنم برای کادر جدید، کادر جدیدی که سر کار آمده آقای ساکت الهامی که چندین سال با هم در تیم های مختلف بوده ایم و مربی کاربلدی است و امیدوارم بتوانند با هوادار جایگاه بهتری را داشته باشند و مطئنم با هماهنگی خوب این اتفاق بیوفتد.
شما ناخواسته یکی از خبرساز ترین آدم های فصل نقل و انتقالات بودید، شاید از سعید صادقی بیشتر حرف شما بود به این خاطر که رفتید باشگاه استقلال، نشستید و صحبت کردید و نشد. توضیح بدهید در خصوص آن جلسه، جسته گریخته حرف زده اید اما اگر بخواهید ریزتر بگویید در آن جلسه با آقای آجورلو چه اتفاقی افتاد.
اول که تشکر کنم از آقای آجورلو چون بحث اعتماد هم هست یک مسئولیت بزرگ با یک شرایط خاص و موقعی که با من صحبت شد به تنها جایی که نمی توانم نه بگویم استقلال است، خودتان دیده اید در این چند سالی که در خدمت استقلال بودم هر موقع می گفتند برگرد، برگشتم و هر وقت می گفتند برو دوباره رفتم و سعی کرده ام برای باشگاه بزرگ استقلال هیچوقت حاشیه ای درست نکنم و دوران بازیگری ام هم این شکل بود شاید اگر کسی دیگر بود چون این سینه من به قول معروف صندوقچه اسرار است و خیلی اتفاقات افتاد که اگر می خواستم در موردش صحبت کنم هم برای مواقعی که از استقلال جدا شدم خیلی اتفاقاتی ممکن بود بیوفتد و حاشیه درست شود ولی همیشه گفته ام هیچ جا به زور نمی مانم و باید از من خواسته شود جایی بروم. این دفعه هم این اتفاق افتاد بنا به خواسته دوستان صحبت کردیم و جو صمیمی هم بود و تشکر می کنم از آقای آجورلو که نشستیم و چند ساعتی صمیمانه صحبت کردیم و مسائلی را بررسی کردیم و قسمت نشد انشالله ساپینتو نتایج خوبی بگیرد و مطمئنم بازیکنان خوبی که الان استقلال دارد، فکر می کنم کمترین ریزش را داشته استقلال نسبت به بازار نقل و انتقالات بازیکنان خوبی هم جذب کرده و انشالله وارد لیگ شوند و موفق شوند و ما هم کیف کنیم و بنشینیم پای تلویزیون و تیم محبوب مان را تشویق کنیم.
ماجرای 27 هزار کامنت معروف خیلی خبرساز شد البته خودم که می خواندم در آنها بی احترامی نبود ولی یک درخواست محترمانه بود که آقای عنایتی نیا.
بله خب نگرانی هواداران را من کاملا درک می کردم و می دانستم به هرحال دو بحث می آید جلو یکی که هواداران روی من حساس بودند و نمی خواستند اتفاقاتی که برای دوستان من قبلا افتاده بود برای من هم بیوفتد و همه کامنت هایی که بیشترش را وقت می گذاشتم و می خواندم ابراز نگرانی از این موضوع می کردند من یک جا مصاحبه کردم که دنیای مربیگری دنیای ریسک است و اگر شما ریسک نکنی موفق نمی شوی، همیشه باید در زندگی ریسک کنی که به موفقیت برسی یکسرش موفقیت است و یک سر دیگرش شاید موفق نشوی و من این ریسک را دوست دارم ولی ختم به خیر شد و چیزی که هواداران می خواهند اتفاق افتاد و انشالله در فرصت بعد هر کار و کمکی از من بخواهند نمی توانم نه بگویم و تنهایی جایی که برایم نه گفتن خیلی سخت است، استقلال است انشالله بتوانند در این مسیر کادر جدید با توجه به شرایط بازیکنان خوب انشالله موفقیت ها را دوباره تکرار کنند.
گفتید دنیای مربیگری دنیای ریسک است پس این حرف شما یعنی قبول کرده بودید، می خواستم ببینم در آن جلسه شما قبول نکردید سرمربی شوید یا آنها قبول نکردند، یا چه شد که نشد.
اصلا جلسه ما ته نداشت چون یکسری موضوعات باز ماند و موکول شد به جلسه بعد که قرار بود اتفاقاتی که هر دو طرف صحبت کنیم ولی به آنجا نرسید که بگویم من قبول نکردم یا باشگاه خب جلسه اول جلسه خوبی بود و موکول کردیم به جلسه بعدی که به جمع بندی برسیم که آن اتفاق 27 هزار کامنت افتاد.
می خواهم بدانم شما پیشنهاد دستیاری داشتید اول گفتند بیا سرمربی شو بعد گفتند بیا دستیار شو. می خواهم این سوال را بپرسم حس کردید این پیشنهاد توهین آمیز است.
توهین آمیز نه خودم را می گویم شاید پیشنهاد جذابی بود و برای آن تیم بزرگ استقلال هر طوری که بتوانی کمک کنی کار بزرگی کرده ای اصلا پیشنهاد توهین آمیزی نبود به نظر من حسن نیتی بود که از سمت باشگاه می خواست به من ابلاغ شود و به من رسیده شود ولی چون خودم را می شناسم نتوانستم هرچقدر با خودم کلنجار رفتم که قبول کنم این مسئولیت را نتوانستم به جمع بندی برسم که در قالب دستیار به استقلال کمک کنم چون می دانید مربی خارجی که می آید مطمئنا دو سه تا دستیار با خودشان می آورند.
مربی ایرانی حالت کارآموز دارد.
آفرین جوری که طبیعی هم هست من هم این اتفاق برایم می افتد که به فلان باشگاه می روم دو سه تا از دستیاران خودم را می برم و مطمئنا اولویت اول آن دو سه دستیاری هستند که مربی خارجی با خودش می آورد و من هیچوقت دوست نداشتم غیر از نفر اول، نفر دوم و سوم و چهارم و اینها و هرقدر با خودم فکر کردم نتوانستم کنار بیایم و به خاطر همین عذرخواهی کردم از سردار ولی گفتم هرجوری که بتوانم کمک می کنم جدا از بحث پست و مقام و کاغذبازی ها، هرطور بتوانم کمک کنم در خدمت شان هستم.
شما بعد از دو فصل درخشان، یک فصل در لیگ یک تیم را بالا آوردید و یک فصل که تیم را در رتبه خوبی قراردادید در لیگ برتر، احتمالا فصل را بدون تیم شروع می کنید این خواسته خودتان بوده یا پیشنهاد خوبی نداشتید.
دو بحث است یکی اینکه واقعا دو سه پیشنهاد داشتم و یکی شان تا مرز صحبت های جدی و قرارداد هم رفتیم.
نساجی.
حالا نمی خواستم در موردش صحبت کنم ولی خب نشد، اتفاق خوبی که در لیگ امسال افتاد و به نظر من، شاید من الان مربی هستم و بیرون نشسته ام با خودم می گویم بهتر بود این اتفاق نمی افتاد اما از لحاظ من بالغ بر هفتاد درصد تیم های لیگ با مربی هایشان تمدید کردند و این اتفاق خیلی خوبی بود به نظر من یعنی یک مربی توانسته دو سال بالای سر تیمش باشد و توقعاتی که هم خودش و هم باشگاه دارد و تفکراتی که هست را دیکته کند به تیمش، این اتفاق بزرگ و خوبی بود ولی خب من دو پیشنهاد بود که نمی خواستم دچار چالش شوم و نمی خواستم تجربه ای که دو سال داشتم و خیلی ذهنم درگیر حاشیه فوتبال بود دوست داشتم در مجموعه ای کار کنم که فنی فکر کنم و مطمئنا قسمت باشد هم کار می کنیم و قسمت هم نباشد می نشینیم و فوتبال ها را نگاه می کنیم تا تجربه مان بالاتر برود.
شما احتمالا شاید تا آخر عمرتان هیچوقت لیگ یک را فراموش نکنید چون یک سال و نیم آنجا و یک صعود. چه بسا اگر نیم فصل هم زودتر می آمدید شاید آن تیم هم می توانست بیاید بالا و یادم است آن فصل پنجم تمام کردید.
خیلی نیم فصل جذابی بود برایم چون اتفاق نادری افتاد، هر چه بردیم در آن نیم فصل، دو تیم بالایی هم هی می بردند، مس رفسنجان و آلومینیوم اراک، فکر می کنم هر چه بردیم چون خیلی شرایط خوبی در نیم فصل داشتیم، وقتی آمدم تیم سیزدهم بود و در نهایت پنجم تمام کردیم و می توانستیم چهارم و سوم هم برسیم ولی اتفاقی که افتاد هر چه بردیم تیم های بالا هم همه را بردند و تجربه فوق العاده ای بود چون من قبلش سرمربی قشقایی هم بودم که هفته ششم هفتم بود که استعفا دادم و تجربه ای داشتم از این مسئله و بازیکنانی که در تیم هوادار بودند خیلی با کیفیت بودند و فکر می کنم بیشترین ها که نه فکر می کنم 95 درصدشان در لیگ برتر بازی می کنند و نشان دادند چه پتانسیلی دارند.
سوالم این بود چرا پیشنهادهای لیگ یکی را رد کردید چون شنیدم از تیم های گردن کلفت لیگ یک پیشنهاد داشتید.
واقعیت دیگر دوست نداشتم برگردم لیگ یک و فکر می کنم که یک مقداری از توانم خارج بود با آن برنامه ریزی رو به جلویی که برای خودم داشتم دیگر نمی خواستم برگردم لیگ یک و آنجا کار کنم منتظر می مانم در فرصتی مناسب اگر قسمت شود دوباره در لیگ برتر مربیگری کنم.
اگر بخواهید تعصب روی استقلال را کنار بگذارید، استقلال امسال را چطور می بینید، فکر میکنید استقلال می تواند با ساپینتو نتجه بگیرد؟
اینکه با ساپینتو نتیجه بگیرد یا نه را زمان مشخص می کند ولی یک بحث مثبتی که امسال نسبت به سال های قبل داشت استقلال، ریزش بازیکنانش خیلی کم بود اگر دقت کرده باشید سالهای قبل یک موجی از بازیکنان می رفتند و موج جدیدی می آمد و این باعث می شد تا به مرز هماهنگی برسند زمان ببرد و فکر می کنم در چند سال گذشته ما چند جام را به خاطر این مسئله از دست دادیم یعنی بازیکنانی که آمدند به استقلال تا آمدند با جو آشنا شوند به نیم فصل رسیدیم و می دانید که رقبا هم امتیازهای خوبی را جمع آوری می کردند ولی این فصل ریزش مان خیلی کم بود و بازیکنانی که گرفتیم بازیکنان تاثیرگذاری بودند و چند بازیکن جوان خوب گرفته و نسبت به سال گذشته تغییرات زیادی نداشتیم و انشالله در شروع مسابقات هم ساپینتو هم استقلال استارت خوبی داشته باشد چون استارت اولیه خیلی خیلی مهم است تا آن موقعی که شما باید امتیازات را جمع آوری کنید نیم فصل اول است و نیم فصل دوم شرایط خیلی سختی می شود.
چه تیم هایی را مدعی می دانید.
تیم خوب امسال خیلی داریم با توجه به مربیان خارجی ای که آمده اند، بحث مربی خارجی را بگویم این انتظارهواداران از تیم های خاصی مثل سپاهان، تراکتور که می دانید تماشاگرانش با این تیم زندگی می کنند مثل استقلال مثل پرسپولیس، اینها تیم هایی هستند که اگر مقداری چالش ایجاد شود در آنها تمام ذهن ها می رود سمت مربی خارجی و باید ببینیم امسال و مخصوصا تیم هایی که ادعای قهرمانی و مدعی قهرمانی هستند زیادند و فکر می کنم پنج شش تیم بالا مثل سال گذشته جنگ داشته باشند برای قهرمانی، استقلال، سپاهان، پرسپولیس، گل گهر، تراکتور هم یارگیری اش را خیلی قوی ندیدم ولی بازیکنانی که گرفته اند با کیفیت هستند فکر می کنم لیگ امسال، لیگ جذابی باشد.
به خاطر خارجی ها.
بله. حالا باید ببینیم دستاورد و برداشت ما از این مربیان خارجی به نفع مربیان ایرانی و نتایج هست یا نه چون متاسفانه هر چه مربی خارجی می آوریم در لیگ مان بدون اینکه دستاوردی داشته باشد فقط هزینه می کنیم و سال بعدش از دست می دهیم و هیچ پیامد مثبتی نداشته حداقل گذشته به ما نشان می دهد نتوانسته ایم از آنها بهره برداری کنیم.
پایان بخش اول؛ بخش دوم تا ساعاتی دیگر تقدیم شما می شود