آنچه مسلم است بعد از جلسه دیروز کمیته فنی و البته فشارهای بیسابقه روزهای قبل، احتمال تداوم همکاری فدراسیون فوتبال با دراگان اسکوچیچ به کمترین میزان خودش رسیده است. در فاصله کمتر از پنج ماه تا آغاز جام جهانی، صرفنظر از معقولانه بودن یا نبودن تغییر در راس کادر فنی، فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی جدید تیم ملی گزینههای محدودی دارد. بدیهی است که در اندک زمان باقیمانده تا مهمترین تورنمنت فوتبالی دنیا، چهرهی جدیدی که روی نیمکت تیم ملی مینشیند باید از حداکثر آشنایی نسبت به تیم ملی برخوردار باشد. به اضافه اینکه قدرت کوچینگ، رهبری و مدیریت فضای رختکن تیم ملی هم دیگر ملزوماتی است که مرد اول نیمکت ایران در جام جهانی به آن احتیاج دارد.
با این تفاسیر و مطابق با انتظارات، دایره محدودی از اسامی داخلی و خارجی میتوانند به سرمربیگری تیم ملی برسند. افرادی که بعضی از آنها سابقه هدایت تیم ملی را در مقاطع مختلف برعهده داشته و بعضی دیگر از آنها برای اولین بار شانس قرار گرفتن در چنین مسئولیت بزرگی را به دست آوردهاند. در ادامه این مطلب به بررسی سایهروشنهای انتخاب هر یک از گزینههایی میپردازیم که به واسطه نتایج و سوابق از مقبولیت و صلاحیت نسبی با ضریب احتمالاتی مختلف برای نشستن روی نیمکت تیم ملی برخوردارند؛
برانکو ایوانکوویچ؛
سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی آلمان، این روزها به عنوان سرمربی تیم ملی عمان مشغول است و بنا بر ادعای خودش به هیچ وجه پیشنهاد احتمالی از سوی فدراسیون فوتبال ایران را نمیپذیرد. مرد کروات که در نخستین دوره حضورش در فوتبال ایران سومی جام ملتها را به دست آورده بود، در جام جهانی نتوانست نتایج قابل قبولی با تیم ملی به ارمغان بیاورد و همین موضوع باعث شد برای چندین سال به ایران برنگردد. با این حال، پروفسور در بازگشت به ایران توانست رنسانسی در تاریخ باشگاه پرسپولیس رقم زده و این تیم را به قهرمان بلامنازع فوتبال ایران تبدیل کند. رسیدن برانکو با پرسپولیس به فینال آسیا اوج عملکرد این سرمربی در دوره دوم حضورش در فوتبال ایران بود. در همه این مدتی که سرمربی تیم ملی عمان از فوتبال ایران دور بوده اما نتایج تیم ملی را به واسطه هدایت توسط هموطنش دنبال کرده و به خوبی از زیر و خم کار در این مسئولیت و البته پتانسیل تیم ملی مطلع است. از طرف دیگر سابقه حضور در جام جهانی چه به عنوان سرمربی و چه به عنوان دستیار بلاژ باعث شده تا او تجربه حضور در رویدادی چنین عظیم را داشته باشد. با این حال، کشمکشهای او با کیروش، در دوره حضورش در پرسپولیس باعث شده تقریبا اقبال نیمی از جامعه هواداری فوتبال ایران را از دست بدهد. اتفاقی که شاید در ظاهر چندان پراهمیت به نظر نرسد، اما یکی از دلایل اصلی کنار رفتن اسکوچیچ هم به حساب میآمد.
علی دایی؛
شاید توقع میرفت در مقطع جدایی کارلوس کیروش از تیم ملی ایران بعد از جام ملتهای آسیا در امارات، سرمربی تیم ملی در مرحله انتخابی جام جهانی 2010 بار دیگر روی نیمکت تیم ملی بنشیند. اما فضای ملتهب آن روزها، فوتبال ایران را به سمت پدیده شگفتانگیزی چون مارک ویلموتس کشاند. هرچند نام علی دایی به صورتی جدیتر بعد از این سرمربی بلژیکی پیرامون نیمکت تیم ملی مطرح شد اما باز هم قرعه به نام شخص دیگری افتاد. در این مدت اما علی دایی هدایت هیچ تیمی را نپذیرفت تا سالهای دور از مستطیل سبز را در کنار خانوادهاش سپری کند. با این حال، بینالمللیترین چهره تاریخ فوتبال ایران این روزها بالاترین سطح از اقبال عمومی را در بین جامعه فوتبال تجربه میکند و از دید بسیاری، بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی است مخصوصا که قدرت رهبری بالای این سرمربی در کنار وجهه کاریزماتیکش در مدیریت ستارهها به واسطه شخصیت بزرگ خودش، از او یک سرمربی مقتدر و به معنای واقعی کلمه مدیر میسازد. البته که سرمربیگری تنها در مدیریت خلاصه نمیشود و دوری چندساله دایی در کنار عدم تمایل این مربی به پذیرش مسئولیت تیم ملی در مقطع کنونی میتواند دلایلی باشد که او را از هدایت یوزهای ایرانی در قطر دور کند.
افشین قطبی؛
یکی دیگر از گزینههای در دسترس فدراسیون فوتبال برای قبول هدایت ایران در جام جهانی، سرمربی سابق تیم ملی است. قطبی که روزگاری با قهرمان کردن پرسپولیس در لیگ برتر بعد از شش سال، به محبوبیت و مقبولیتی کمنظیر در فوتبال ایران دست پیدا کرده بود، بعد از برکناری علی دایی از سمت سرمربیگری تیم ملی به نیمکت این تیم رسید و در سه بازی باقیمانده تا جام جهانی با یک برد و دو تساوی، از رساندن ایران به آفریقای جنوبی باز ماند. با این حال فدراسیون فوتبال در آن مقطع به او اعتماد کرد و تیم ملی در جام ملتهای آسیا 2011 را به او سپرد. حذف سنتی ایران در یکچهارمنهایی برابر کره جنوبی در آن دوره هم رقم خورد تا کار افشین قطبی با فوتبال ایران به پایان برسد. او بعدها در ژاپن و تایلند مشغول شد و با کسب نتایج سینوسی راهی سوپرلیگ چین شد. دستیار سابق گاس هیدینگ و دیک ادوکات، بار دیگر به فوتبال ایران برگشت و این بار مسئولیت فنی فولاد خوزستان را برعهده گرفت. تحت قرارداد نبودن این سرمربی در کنار سابقه هدایت تیم ملی به واسطه اصرار مسئولان فدراسیون به انتخاب مربی داخلی از او یکی از گزینههای هدایت تیم ملی را ساخته است. اما محدودبودن موفقیت او در فوتبال ایران به قهرمانی با پرسپولیس و ناکامی در سالهای اخیر مربیگریاش، مواردی است که میتواند خط قرمز تصمیمگیران فوتبال ایران روی نام افشین قطبی را به دنبال داشته باشد.
امیر قلعه نویی؛
پرافتخارترین سرمربی داخلی فوتبال ایران در عصر حاضر، شانس بسیار بالایی برای برعهده گرفتن مسئولیت فنی تیم ملی دارد. قلعهنویی که به همراه علی دایی اصلیترین گزینه برای نشستن روی نیمکت تیم ملی بعد از ویلموتس به شمار میرفت، بار دیگر برای این مسئولیت با رقبای داخلی و خارجیاش مقایسه خواهد شد. کارنامه مملو از قهرمانی امیر قلعهنویی به همراه تجربهاش در هدایت تیم ملی در یک تورنمنت بزرگ مانند جام ملتهای آسیا در کنار قدرت رهبری بالا از او یک گزینه ایدهآل برای هدایت تیم ملی در مقطع کنونی ساخته است. قلعهنویی که با تجربهترین مربی داخلی در بین گزینههای موجود به شمار میرود، به واسطه ارتباط خوبش با مدیران باشگاه گلگهر و البته تفاوت فاحش برهه فعلی با دوره قبلی مطرح بودن نامش برای هدایت تیم ملی، مشکل خاصی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی در صورت موافقت مسئولان فدراسیون نخواهد داشت. سرمربیای که سابقه هدایت بدون شکست تیم ملی در مقطع پرافتوخیز کمیته انتقالی را دارد و نشان داده در مواقع بحرانی، چهره قابلاتکایی برای واگذاری اختیارات است. هرچند که در نهایت، زاویهی فکری طیفی از مسئولان تصمیمگیر در خصوص این صندلی مهم ورزش ایران، ممکن است که انتخاب گزینهای دیگر منجر شود.
یحیی گل محمدی؛
احتمالا نسبتدادن عنوان موفقترین مربی دهه گذشته فوتبال ایران به یحیی گلمحمدی کار اغراقآمیزی نیست. کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران که تجربه حضور در جام جهانی و گلزنی در این مسابقات را هم دارد، بعد از جدایی از پرسپولیس با نایبقهرمانی در جام حذفی، به نفت تهران رفت و با ساختن تیمی قابل احترام، پلههای بالارفتنش در نردبان مربیگری را با دوگانه حذفی و سوپرجام برای ذوبآهن بنا کرد. یحیی که به واسطه نمایش فراتر از انتظارش با شهرخودرو، دل مدیران پرسپولیس را برد، در این تیم هم به دو قهرمانی در لیگ برتر دست پیدا کرد و با رساندن سرخپوشان تهران به فینال آسیا، دستاورد عظیمی در کارنامه مربیگری خودش برجا گذاشت. به واسطه همین افتخارات و البته سابقه ملی قابل توجه گلمحمدی، سرمربی فعلی پرسپولیس به عنوان یکی از گزینههای اصلی در دسترس فدراسیون فوتبال برای واگذاری هدایت تیم ملی در جام جهانی به حساب میآید. هرچند قرارداد با پرسپولیس که حتی خود گلمحمدی در مصاحبه دیروزش به پایبندی به آن تاکید کرد، در کنار ناکامی او در تکرار قهرمانی در فصل گذشته و باختن قافیه به رقیب جوانش در استقلال به همراه اکتهای هیجانی غیرقابل قبول این مربی در این فصل، مواردی است که در کنار تواناییهای بالای او، ممکن است نگاهها را از او به سمت دیگری معطوف کند.
کارلوس کی روش؛
احتمالا عنوان "دورترین و نزدیکترین" گزینه هدایت تیم ملی مناسب مستر C.Q است. سرمربی پرتغالی که در دوران هشتساله حضورش، سطح کمیای جدیدی از محبوبیت و مقبولیت را در فوتبال ایران ارائه داد به گونهای که کمتر شاهد اظهارنظرهای نسبی در مورد او بودیم. موافقان و مخالفان کیروش در فضای فوتبالی و هوادارای ایران عمدتا تعریفی از حد وسط برای او قائل نبودند و در بالاترین سطح ممکن از احساس علاقه یا تنفر نسبت به او قرار گرفتند. شاکله و اسکلت اصلی تیم ملی در حال حاضر، نسل پرورشیافته کیروش در دوران حضورش در ایران به شمار میروند. سرمربیای که به واسطه ایجاد نظم و هارمونی بیسابقهاش در محیط تیم ملی، مقبولیت فوقالعادهای نزد هواداران تیم ملی پیدا کرد و با نمایشهای قابل قبولش در برابر بزرگان فوتبال جهان در دو جام جهانی به این اعتبار افزود. ناکامی کیروش در دو دوره حضور در جام ملتهای آسیا با ایران و درگیرشدنش با مسئولان فدراسیون و ورزش ایران در کنار اختلاف عقیده شدیدش با سرمربیان استقلال و پرسپولیس در چند مقطع مختلف، مواردی بود که باعث شد جدایی این سرمربی از نیمکت تیم ملی ایران تسهیل شود. سرمربی سابق رئال مادرید و دستیار محبوب فرگوسن در منچستر یونایتد، از غنیترین رزومه ممکن در بین گزینههای هدایت تیم ملی بهره میبرد. هرچند این سوابق درخشان با ناکامی در تیم ملی کلمبیا کمی خدشهدار شد، اما عمق آن به حدی است که باز هم سایر گزینهها به سرمربی سابق تیم ملی پرتغال رجحانی پیدا نکنند. اگرچه سربلندی تیم ملی در رویداد پیش رو، از چنان اهمیتی در نزد مسئولان ورزش ایران برخوردار خواهد بود که پرداخت دستمزد سرمربی نایبقهرمان آفریقا مسئلهای خاصی نباشد اما کیروش هم به مانند سایر گزینههای این لیست، حضورش در تیم ملی بدون مخالفت نخواهد بود. پیش آمدن فضای دوقطبی شدید در فوتبال ایران در کنار مخالفت بسیاری از چهرههای فوتبالی و غیرفوتبالی تصمیمگیر در انتخاب سرمربی تیم ملی با نگرش این سرمربی به کار در تیم ملی ایران، تنها مواردی است که ممکن است به حضور چهرهای دیگر روی نیمکت تیم ملی منجر شود.
جواد نکونام؛
سرمربیگری در تیم ملی برای این چهره شاید دیر و زود داشته باشد اما سوخت و سوز نه! رکورددار بازی با پیراهن تیم ملی از دوران بازیگریاش مشخص بود که روزی بر مسند هدایت تیم ملی مینشیند. نکونام که به قول فوتبالیها مربیگری را پلهپله جلو برده، بعد از صعود به لیگ برتر با نساجی، در فولاد به بهترین مقطع کاریاش رسید و بعد از رساندن این تیم به لیگ قهرمانان آسیا از طریق کسب سهمیه در لیگ، با یک جام حذفی برابر استقلال و یک سوپرجام برابر پرسپولیس، قدرت بالای مربیگریاش را به رخ کشید تا بعد از صعود به مرحله حذفی ACL به همراه فولاد، از اعتماد بنفس کافی برای قبول مسئولیت تیم ملی برخوردار شود. جواد که کارش در مربیگری را با دوره دیدن در اسپانیا در زمان بازیاش آغاز کرده بود، در کنار مرد پرتغالی روی نیمکت تیم ملی هم نشسته و با تجربهی فوقالعاده حضور در دو جام جهانی، هفت سال بازی در اسپانیا، چهار دوره حضور در جام ملتهای آسیا و چهار بار بازی در مرحله مقدماتی جام جهانی، یکی از اصلیترین گزینههای هدایت تیم ملی به شمار میرود. ارتباط فوقالعاده نکونام با بازیکنان تیم ملی به واسطه همبازی بودن و همکاری با آنها در تیم ملی، دیگر دلایلی است که شانس او را برای نشستن روی نیمکت تیم ملی در قطر به شدت افزایش میدهد اما خاص بودن شرایط تیم ملی در این مقطع و نگاه به جواد نکونام به عنوان سرمایه آینده مربیگری در فوتبال ایران در کنار اعتقاد عدهای مبنی بر ناکافیبودن تجربه کاپیتان سابق تیم ملی در عرصه مربیگری، مواردی است که شاید ختم به انتخاب گزینهی دیگری از این لیست پرنامونشان شود.
فرهاد مجیدی؛
سرمربی جوان و کاملا موفق استقلال زودتر از آنچه که خودش فکرش را میکرد به گزینهای برای هدایت تیم ملی تبدیل شد. فرهاد که در دو مقطع حضورش در استقلال با رساندن این تیم به دو فینال متوالی جام حذفی و صعودهایش با آبیپوشان از مرحله گروهی لیگ قهرمانان به خوبی قابلیتهای فنی خودش را نشان داده بود، در آخرین دوره حضورش در استقلال دست به کار بزرگی زد و توانست این تیم را بعد از نه سال به قهرمانی در لیگ برتر ایران برساند. اهمیت کار فرهاد با تیم جوانش وقتی بهتر مشخص میشود که با آمار شگفتانگیز تیم او در خط دفاعی و قهرمانی بدون باختش روبرو میشویم. مربیای که سبک کاریاش در استقلال 1400 به اعتقاد بسیاری، همان مدلی است که تیم ملی در جام جهانی برای بازی در برابر حریفان به آن احتیاج دارد و با تکیه بر فوتبال دفاع-ضدحملهای او، راه موفقیت در گروه B جام جهانی هموار میشود.اما تجربه کم فرهاد که مانند قلعهنویی پس از برانکو، به عنوان سرمربی تیم قهرمان فوتبال ایران از شانس برای نشستن روی نیمکت تیم ملی برخوردار است در کنار سابقه نهچندان درخشان او در دوران ملی در مقایسه با سایر گزینهها از دلایلی است که میتواند او را از نیمکت جذاب تیم ملی در قطر دور کند.
در نهایت، با وجود مطرح شدن اسمهای بزرگ دیگری که حضورشان روی نیمکت تیم ملی ناممکن خواهد بود، سرمربی تیم ملی در جام جهانی یک نفر از این لیست هشت نفره خواهد بود. لیستی متشکل از شش گزینه ایرانی که دو سرمربی مطرح خارجی اما ایرانیزهشدهی دیگر آنها را همراهی میکنند. باید منتظر ماند و دید در فرصت بسیار کم باقیمانده تا جام جهانی، کدام یک از این هشت نفر سکان هدایت تیم ملی در قطر را برعهده میگیرد.