دخترِ از هم گسیختهاگه درست اسمت رو فهمیده باشم اوتی هیتی ، چرا کامنتتو پاک کردی.
.
اندکی ناپخته است...استدلالی درسته ، چون هیچکس نمیتونه مطلقا چیزی رو به اثبات برسونه ، حتی اگر نتیجه کلیِ یک جمعِ فرهیختهِ اهلِ علم و عمل باشه.
فلسفه اخلاق رو فلاسفه ای پادگو تعیین کردن که خودشون منطق یکدیگر رو به باد تناقض میگیرن ، از فلاسفه ایران به طور مثال ملاصدرا ، که در برخی از مسائل فقهی به درجه اجتهاد رسیده بود رو بخاطر بدعت گذاری در دین ، اخراج و به کهک تبعید کردن...درسته اکثریت اونها اتفاق نظر هایی داشتن اما بیشتر اوقات استدلال همدیگر رو رد میکردن .
حالا اینجا سوالاتی پیش میاد که عقلای قوم متشکل از چه کسانی هستن؟ چه کسانی پیرو و رهرو تفکراتِ اونهاست؟ منبعِ فهمِ شما از چه تفکر و استنتاجی به وجود اومده؟
دزدی و تجاوز به خودیِ خود عملی غیر قابل بخشش محسوب میشه نه اینکه علما بگن...البته رابین هود دزدی محبوب بود(• یعنی در عملِ بد ، اتفاقِ خوب هم رخ میده ...
علم جمعی نیست...همه اندیشه ها دارای نقصان هستن...هر تدبر تکمیل کننده تامل دیگرِ....
کی تشخیص میده چی خوبه چی بد(• وقتی قوانین کشوری رو درصد کثیری از مردم قبول ندارن...وقتی شخصی که رأس یک کشور قرار داره رو خبرگانی مشخص میکنن که زیر دستِ همون رأس قرار دارن...
هیچ چیز عقلانی ای در دنیا وجود نداره ، چه عقلانی چه اخلاقی.