دقایقی پیش ریکاردو ساپینتو به عنوان سرمربی استقلال معرفی شد تا بالاخره تکلیف نیمکت استقلال پس از چند هفته سردرگمی مشخص شود. استقلال مثل هر تیم ایرانی دیگری نتوانست بهترین و ایده آل ترین گزینه بازار را به تهران بیاورد، این حقیقت فوتبال ماست که مربیان بزرگ خارجی، باشگاه های ما را در دایره انتخاب های خود به حساب نمی آورند!
به گزارش طرفداری، باشگاه استقلال پس از هفته ها بلاتکلیفی و مذاکره با گزینه های مختلف ایرانی و خارجی، بالاخره سرمربی خود را برای فصل جدید رقابت ها و دفاع از عنوان قهرمانی انتخاب کرد. پس از خروج فرهاد مجیدی از باشگاه استقلال بسیاری از هواداران استقلال به هیچ عنوان راضی نبودند یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم شان بنشیند و تنها به دنبال حضور سرمربی بزرگ خارجی روی نیمکت تیم خود بودند. به همین دلیل حتی وقتی نام الکس نوری برای حضور روی نیمکت تیم اعلام و مذاکرات با این سرمربی دورگه پیشرفته تر شد، بسیاری از این انتخاب هم راضی نبودند و توقع بیش از این ها از مدیریت باشگاه خود داشتند. در این بین هم باشگاه استقلال در سکوت کامل خبری سراغ دیگر گزینه ها رفت تا این که این تیم به ریکاردو ساپینتو رسید. پیش از صحبت در مورد مسائل فنی و شایستگی های فردی باید به این نکته اشاره کنیم که جایگاه فوتبال ما در جهان به گونه ای است که اگر بخواهیم سراغ گزینه های خارجی و بزرگ برویم حتما و حتما در پس پرده شاهد نقش آفرینی چندین دلال یا ایجنت خواهیم بود که کنار مدیران باید بتوانند یک گزینه خارجی را قانع کنند که به فوتبال ایران بیاید و به نوعی بدون ارتباطات به سمت گزینه های خارجی بزرگ رفتن در فوتبال ما امری غیرممکن است چرا که ساختار فوتبال ما به کلی با تیم های مطرح دنیا تفاوت دارد، تیم هایی که با نام های خود به خرید می روند و برای ایجاد ارتباط و راضی کردن سرمربی به جز مسائل مالی نیازی به ارتباطات پیچیده ای ندارند اما در مقابل برای کشوری مثل ایران که از مرکز توجهات پرت افتاده است و در جهان کمتر کسی تیم های فوتبالش را می شناسد، راضی کردن گزینه های خارجی چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی کار آسانی نیست و زمانی که به نام های پرتاب شده به سوی نیمکت استقلال در هفته های اخیر نگاه می کنیم متوجه می شویم در میان گزینه های مطرح شده، ساپینتو انتخاب چندان غیرمعقولی نبوده است اما شاید در این بین بهتر باشد پس از انتخاب نهایی تمامی فرایند انتخاب سرمربی مشخص و شفاف شود. نمونه ای که ما شاید در زمان استراماچونی در استقلال داشتیم. در این نمونه می دانستیم علی خطیر این سرمربی را آورده و ایجنتش هم فدریکو پاستورلو بود و در این قرارداد ما مشخصا مسئولان حضور او را در فوتبال ایران می شناختیم، اگر چنین سنتی را در ایران داشته باشیم که عاملان حضور سرمربیان یا بازیکنان خارجی در ایران مشخص باشد هم فسادهای مالی کمتر می شود و هم عاملان ناکامی احتمالی معرفی خواهند شد و دیگر مدیران و ایجنت ها نمی توانند به هوای درآمد بیشتر هر تومباکوویچی را به عنوان مربی بزرگ به ایران وارد کنند.
- قضیه ای خارج از دایره اختیار
ریکاردو ساپینتو سرمربی ای است که در 10 سال اخیر 14 تیم عوض کرده است و کارنامه او هم در سال های اخیر افول عجیبی داشته است و به نوعی به هیچ عنوان نتوانسته در چرخه سرمربیان سطح اول و یا دوم اروپایی قرار بگیرد و از سوی دیگر همین فصل گذشته با تیم موریرنزه از لیگ پرتغال سقوط کرد اما با توجه به اوضاع فوتبال ایران معمولا پس از حضور سرمربیان خارجی در فوتبال ایران باید به گونه ای گذشته آن ها را به دست فراموشی سپرد و بیش از هر چیزی به انگیزه و شوری که برای حرکت رو به جلو دارند، توجه کرد. باید این قضیه را قبول کنیم که سرمربی سطح اول اروپایی یا خارجی به هیچ عنوان حاضر نمی شود راهی لیگ ایران شود، مگر این که به دوران پایان عمر مربیگری شان نزدیک شده باشند و یا به طور کامل از جمع مربیان آینده دار و تاپ لول اروپایی خارج شده باشند و در این بین به دلیل این که ما نه پول کشور های عربی را داریم و نه امکاناتشان را، باید به همین گزینه هایی در حد و اندازه ساپینتو اعتماد کنیم. در بین دو دسته سرمربی ای که در مورد آن ها صحبت کردیم معمولا سرمربیان جوان تر به دلیل امیدی که برای اوج گرفتن و انگیزه ای که برای کار کردن دارند، گزینه های بهتری هستند چرا که از سن بازنشستگی به دور هستند و تنها به دنبال پول قراردادشان نیستند.
- حرکاتی تاثیرگذار به شرط دوری از شو آف
وقتی بخواهیم در مورد خود ریکاردو ساپینتو صحبت کنیم پس از کارنامه حرفه ای و تیم عوض کردن های پیاپی اش به کارکتر این سرمربی می رسیم، در روزهای گذشته ویدیوهای زیادی از حرکات عجیب این سرمربی کنار زمین منتشر شده است و به وضوح مشخص است این سرمربی به شدت می تواند با حرکاتش از لحاظ روانی روی بازیکنانش تاثیر بگذارد. تا زمانی که این حرکات وارد دایره شو آف نشود می توانیم آن را به عنوان یک پوینت مثبت برای سرمربی در نظر بگیریم چرا که با توجه به سطح بازیکنان ایرانی چنین مدل و شکل سرمربی گری ای می تواند تاثیر مثبتی روی روند تیمی داشته باشد و علاوه بر این بخش قابل توجهی از مسائل فنی به کادر فنی مربوط می شود و سرمربی به عنوان راس هرم این کادر باید از لحاظ روانی هم بتواند بازیکنانش را تهییج کند. از همین نکته باید به یک نکته بسیار مهم تر پل بزنیم؛ در فوتبال روز دنیا و به خصوص فوتبال ایران حتی اگر یک سرمربی از لحاظ فنی در شرایط استانداردی قرار نداشته باشد، قطعا با حضور دستیارانی فعال و تراز اول می توان فاکتور های فنی را هم به فاکتور های شخصیتی سرمربی اضافه کرد و به فرمولی درست رسید. پس همان کسانی که این سرمربی را به ایران آورده اند باید با جدیت به دنبال بستن یک کادر مجرب و فنی باشند.
- ریسک پذیری در عین متعادل بودن
تیم های ساپینتو معمولا با سیستم 4231 و 442 به مصاف رقبای خود می روند و این سرمربی از آن دست مربی هایی است که اعتقاد خاصی به ایجاد تعادل میان حمله کردن و دفاع کردن دارد. او در مصاحبه خود با سایت coachvoice می گوید:
من دوست دارم یک تیم تهاجمی بسازم، چه با توپ یا بدون توپ، اما تیم من هرگز نباید تعادل دفاعی خود را از دست بدهد. البته فوتبال به غیرقابل پیش بینی بودن عادت دارد، همیشه باید به دنبال غافلگیری حریفان باشید، اما بدون از دست دادن تعادل. درک نحوه حمله و دفاع همزمان بسیار مهم است. اگر می خواهید برنده شوید، باید ریسک کنید. در دوران رشدم، از بسیاری از فلسفه های مختلف فوتبال درس گرفته ام. اما برای دستیابی به استراتژی بازی، نمیتوانید فقط به ویژگیهای بازیکنان نگاه کنید.
این صحبت ها می تواند صحبت هایی امیدوار کننده برای هواداران استقلال باشد در مجموع ساپینتو سرمربی ای است که صحبت کردن و حرکات لب خط خاص خود را دارد و از این لحاظ صاحب سبک است اما حالا مهم ترین چالش این سرمربی در وهله اول تطبیق پذیری با فوتبال ایران و در مرحله بعدی شکل انتقال ایده ها به بازیکنان تیم استقلال است. این دو موضع به راحتی می تواند عیار این سرمربی را برای ما مشخص کند. پیش از هر چیزی ساپینتو نیاز به شناخت از فضای فوتبال ایران دارد تا تفکرات خود و حتی رفتار های لب خط خود را ایرانیزه کند. فضای فوتبال ایران با فوتبال پرتغال یا برزیل کاملا متفاوت است، در این فوتبال عبور از یک سری خط قرمز ها از لحاظ رفتاری به راحتی می تواند موجب حذف شود و اگر این سرمربی در قضیه انتقال ایده ها به مانعی بر بخورد و نتواند آن را حل کند، روزهای خوبی در ایران انتظارش را نمی کشد.
اما هوادار استقلال باید چه سیاستی در قبال این مربی داشته باشد؟ هوادار استقلال تا قبل از معرفی ریکاردو ساپینتو، می توانست با استناد به کارنامه او که با تیم موریرنزه به دسته پایین تر سقوط کرد، منتقد این انتخاب باشد و باشگاه را مجاب کند قید این مربی را بزند اما حالا که ریکاردو ساپینتو معرفی شده، هر گونه نقدی غیر از تضعیف جایگاه این سرمربی، فایده ای برای استقلال ندارد. همان طور که یک کارشناس باید منتظر بماند تا از روی عملکرد ریکاردو ساپینتو، نقدش کند، یک هوادار هم باید گارد قبلی خود را نسبت به این مربی کنار بگذارد و به وظیفه اصلی خود بپردازد؛ حمایت! استنقلال به اندازه کافی زمان را از دست داده است...