نگاهي به ظهور هواداران فوتبال در سراسر جهان كه به "هواداران پلاستيكي" شهره هستند، طرفداراني كه شكم سيري ناپذير تيم هاي بزرگ را پُر و پُرتر از هميشه مي كنند و ارزش مالي ان ها را در ماركت و بازار اقتصادي جهان بالا و بالاتر مي برند.
اميرحسين صدر
اول ژوئن ٢٠٢٢
|
طي خواندن ليست منتشر شده دي لويت*و رقم فالورهاي تيم هاي بزرگ به صرافت افتادم، دو دو تا چهارتايي كردم. كنجكاوي مرا به اصطلاح قديمي كه سال ها پيش از اين شنيده بودم كشاند؛ "تماشاگر پلاستيكي" و اهميت وجود هريك از ما در هر گوشه جهان، اگرچه شايد عنوان خوشايندي هم نباشد. مايي كه براي تيم مورد علاقه مان سينه سپر ميكنيم، فرياد مي كشيم و حرص مي خوريم، از خوشحالي به عرش مي رسيم يا روزها از يك باخت تا هفته ها زجر مي كشيم و غمگين هستيم. اين روزها براي كسب در آمد بيشتر حضور ما در هريك از يكي از اَپ هاي تيم مورد علاقه مان غير قابل انكار است. خيلي ساده بگم، بطور مثال حتي تعداد بيشتر عامل مستقيم در ارزش سهام تيم يا قراردادهاي مختلف دارد. مطلب پيش رو نتيجه كنجكاوي و محصول كند و كاو و خواندن چندين مقاله بسبار طولاني در سايت هاي غير فوتبالي است. جاييكه بازي نه در استاديوم ها و نه بر روي چمن سبز جريان دارد. گل هاي تماشايي، دريبل هاي انچناني، ضربه ازادهاي فوق العاده، مدال و جام معناي ديگري مي گيرد. بازي مهم بزرگ پردر آمد در دفاتر و پشت ميزهاي روسا، مديران بازاريابي و حسابداران شكل مي گيرد.
با خاتمه فصل فوتبال ٢٢-٢٠٢١ و نزديك شدن به جام جهاني كه خود ماركت و بازار بزرگ ديگري است، مطلب من تنها چكيده اي است از انچه گرد اوردم. در مجموع در مورد فعاليت و تلاش هاي مستمر منچستر سيتي است كه بدون واهمه از اهداف خود سخن مي گويند و اطلاعات را در اختيار رسانه ها قرار مي دهند. مطمئنم براي علاقمندان جدي فوتبال يا در واقع "هواداران پلاستيكي" ايراني خواندني خواهد بود.
براستي مي دانيد؟، فقط یک درصد از هواداران منچستر سیتی در واقع در بریتانیا زندگی می کنند. و اکثریت قریب به اتفاق هرگز به تماشای بازی در استادیوم نرفته اند. بزرگترین باشگاه های لیگ برتر به شدت و با جديت تمام از رسانه های اجتماعی، حتی متاورس** از ارتباط با هواداران در سراسر جهان استفاده می کنند. در مصاحبه ايي مسئول بازاریابی منچسترسیتی توضیح مي دهد، چگونه این باشگاه در تلاش دائمي است تا به هواداران خارج از کشور، تجارب واقعی از روزهايي كه سيتي مسابقه ايي دارد ارائه دهد. همراهي با تماشاگراني كه به استاديوم مي روند، نوشيدني و ساندويچ مي خورند، به موزه باشگاه سر مي زنند، پيراهن يا شال تيم را مي خرند، روي سكوها جاي مي گيرند و به تماشاي مسابقه مي نشينند، هوار مي كشند، اعتراض مي كنند. تمامي انچه كه از يك طرفدار فوتبال سر مي زند. همه چيز. انگار حقيقتا در تمامي روز به عنوان يك هوادار در انجا حضور داريد. تمام و كمال، تجربه ايي كه احتمالا بسياري از طرفداران هرگز در زندگي خود تجربه نكرده و نخواهند كرد.
باشگاههای های معتبر، و در حقيقت غول های بازار حتي مطالب خود را در رسانه های مختلف به زبان هاي مختلف بهطور خاص برای کشورهای مختلف و موضوعات متفاوت تهيه میكنند. تمام باشگاههای درجه یک به دنبال افزایش فالوورها، پیرو و طرفدار بیشتر خارج از کشور برای افزایش درآمد بيش از پيش هستند.
در اين معركه سود اور، بحث بر سر "هواداران پلاستیکی" سال ها ست در فوتبال بويژه در فوتبال انگلیس برقرار است، و در شرایط امروزي جريان پلاستيك ها بسيار گسترده تر از آن چیزی است که تا به حال فکر می کردیم.
پیوریست ها یا به قولی سنتی ها در دهه هفتاد به طرفداران پلاستيكي اشاره كرده بودند. پيش از انكه محبوبيت تيم ها و فوتبال از محله و شهر و كشور و قاره ها گذر كند و تمامي ده كوره ها را در چهار گوشه جهان به تسخير خود در اورد.
سنتي ها با اينگونه طرفداري مشكل اساسي داشتند.
زمانی که موفقیت لیدز یونایتد باعث شد تا بطور مثال پیراهن سفید ساده باشگاه یورکشایر، لیدز یونایتد و پيراهن هاي نمادين زرد رنگ ان ها براي بازي هاي خارج از خانه، در همه جا به چشم مي آمد، و در گوشه و كنار نظرها را جلب مي كرد، حتی در لنکشایر، مقر منچستر یونایتد. و اين بسيار در ان دوران بسيار عجيب و غريب و حتي خطرناك بشمار مي رفت. ليدز يونايتد و منچستر يونايتد دشمنان ديرين فوتبال انگلستان هستند و اختلاف ان ها ريشه تاريخي دارد كه به "جنگ رزها"***معروف است.
اما با انفجار و محبوبيت فوتبال پس از اغاز ليگ برتر در سال ١٩٩٢ در تلویزیون و قراردهاي ميليوني پخش مسابقات در كانال هاي متعدد در سراسر جهان، "پلاستیک ها" یا افرادی که از تیمی حمایت می کنند که هیچ گونه قرابت آشکاری با آنها ندارند به یک پدیده تبدیل شد.
صحبت از هواداران چلسی پایتخت نشین نیست که در غرب انگلستان زندگی می کنند یا هواداران منچستریونایتد که هرگز بيسينگ استوک**** را ترک نکرده اند. اكنون اين دسته هواداران در مقایسه با اکثریت قریب به اتفاق در برابر طرفداران خارجي در اقصي نقاط جهان، هوادار محلی محسوب می شوند.
بطور مثال مدیران بازاریابی در منچستر سیتی رسما فاش کرده اند؛ تنها یک درصد از هواداران باشگاه حتی در بریتانیا زندگی می کنند، چه برسد به منچستر.
رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای دیجیتال نقش فوقالعادهای در رشد "طرفداران پلاستيكي"در سراسر جهان ایجاد كرده اند و ماهیت دوستداران خارجي منچستر سيني به خوبی شناخته شده و عيان است. میزان گسترده حمایتهای خارج از کشور اين تيم حقيقتا شگفتآور است.
تنها درصد اندکی از کسانی که اکنون خود را "آبي آسماني" می نامند، به استاديوم اتحاد یا حتی بریتانیا راه خواهند يافت، چه برسد به سفر و تماشاي فوتبال در استاديوم.
در نتیجه، تیم بازاریابی سیتی روشهای جدیدی را برای سرگرم کردن اين دسته از طرفدران پس از امتحان و تجارب گوناگون ايجاد كرده است تا ان ها را به هر شكل ممكن و تا انجا كه امكان ان هست به تيم متصل و منگنه کند. از جمله دنبال کردن هواداراني كه به استاديوم مي روند تا طرفداراني كه در خارج از کشور هستند بتوانند در تجربه سیتیزن بودن شریک شوند.
نوریا تاره، مدیر ارشد بازاریابی گروه فوتبال سیتی در اين باره مي گويد: "پاسخ ما از دیدگاه كل سيستم طرحريزي شده این است که همه هواداران را تامین کنیم و نيازهاي ان ها را تا حد ممكن برطرف كنيم و به همین دلیل است که [ما باید بدانیم] طرفداران چه انتظاراتی دارند و چگونه می خواهند با باشگاه ارتباط داشته باشند."
تاره در یک بحث در نشست کسب و کار فوتبال که در اوایل سال جاری توسط روزنامه اقتصادي فایننشال تایمز سازماندهی شد، افزود: "ما می دانیم که تنها يك درصد از مخاطبان ما در بریتانیا هستند.
کسانی که رویای رفتن به اتحاد را دارند، ما بدنبال تحقق اين رويا هستيم، تا هوادران خارجي ما این فرصت را داشته باشند تا به هر شكل با باشگاه به گونهای درگیر شوند تا احساس کنند ديده شده اند و ما جوابگوي ان ها بوده ايم. با ما به تجربه ايي كه هرگز نداشته اند نزدیکتر میشوند، همه چيز ملموس تر خواهد بود و اين باعث میشود احساس کنند، حضور در استادیوم پر از هوادار حقيقتا چه حس و حالي دارد. در حال آزمایش هستیم. باور كنيد هواداران ما در ایالات متحده و چین جدا علاقه مند هستند روزلنه و هفتگي و در روزهاي مسابقات تيم براي تماشاي بازي به منچستر بيايند، به اتحاد."
منچسترسیتی توسط هواداران باشگاههای دیگر به دلیل داشتن پایگاهي جدي و پر شور "هواداران پلاستیکی" مورد تمسخر زيادي قرار میگیرد، اتهام خنده داري که با عكس و پيام هاي آنلاین اينترنتي دائما تقويت مي شود. مخالفان سيتي دوست دارند صندلیهای خالی استاديوم را با مهر و لغت «اِمپتيحاد» نمايش دهند، كه مخلوطي از Empty به معناي خالي و اتحاد، استاديوم سيتي است.
پس از تزریق سریع پول نقد در نتیجه تصاحب باشگاه توسط شیخ منصور در سال ٢٠٠٨، سیتی به ناچار هواداران جدید زیادی را جذب کرد. خريد بازیکنان ستاره، موفقیت باورنکردنی و فوتبال مجلل تحت هدایت پپ گواردیولا باعث رشد فوق العاده چشمگيري شده است. سیتی به تازگی چهارمین عنوان قهرمانی خود در لیگ برتر در طي پنج فصل را به دست آورد. منصور به همراه تيم مجرب و كاردان خود از جمله پپ گارديولا سلسله موفقي راه اندازي كرده است. اين موفقيت فقط به زمين فوتبال خلاصه نمي شود، حساب هاي بانكي و ارقام بالاي ان تكان دهنده است.
چلسی پس از آمدن رومن آبراموویچ در سال ٢٠٠٣ با اتهامات مشابهی روبرو شد. ثروت رومن، مانند امپراطوري رم، چلسي را اساسا و بطور كلي متحول کرد. زير و روي كامل.
پس از لیدز، «اصل طرفداران پلاستیکی» بعد از موفقيت هاي بي شمار ليورپول و منچستر يونايتد در دهه هاي ٧٠، ٨٩ و ٢٠٠٠، پیروان دور اين دو تيم در ٥ قاره جهان بودند.
ظاهرا حقیقت امر این است؛ هر باشگاه درجه یک میخواهد دسترسی خود را چه در جامعه و شهر خود بلكه در سطح جهانی از طریق پلتفرمهای دیجیتال افزایش دهد.
چنانچه اشاره كردم، سیتی در حال حاضر مطالب آنلاین را به ١٤ زبان منتشر مي كند. و اين فقط شامل ترجمه مطالب مخاطبان انگلیسی نيست. جيزي به مراتب بيشتر براي طرفداران دوردست و ويژگي هاي فرهنگي كشور ان ها نيز هست. محتوای مطالب و موضوعات براي بازارهای خارج از کشور متفاوت است، ارتباط مستقيم به ساكنان کشور یا منطقه و حتي فرهنگ و علائق ان ها از كانال فوتبال دارد. تمرکز بيشتر بر روي بازیکناني خاص است. در رسانه هاي عربي و فرانسوي سيتي "رياد ماهرز" الجزايري حكومت را در دست دارد. و به زبان پرتقالي فوكوس روي سيلوا و ادرسون و گابريل جيزوس است. در مصر و كشورهاي عربي، محمد صالح خدايي محسوب مي شود، از اينرو در اَپ هاي عربي ليورپول حرف از اوست. در سايت كره ايي تاتنهام، از سير تا پياز سون كره ايي حرف مي زنند.
برای حمایت و تغذيه خوراك هوادراران براي ارتباطات جهانی، سیتی حتي تعدادی روزنامهنگار داخلی را در راس كارها قرار داده است تا از منابع مختلف بطور منظم مطالب بيشتر و بيشتري را فراهم كنند.
تمامي اين تلاش ها و دخل و خرج هاي جنبي، نشان دهنده این واقعیت است؛ "مخاطبان" یک باشگاه اکنون بيش از گذشته یک عنصر کلیدی به حساب مي ايند. ارزش کلی آن ها بي اندازه است و توانایی برای کسب درآمد بيشتر انكار ناپذير.
اين مورد انقدر اهميت دارد كه حسابدار "كي پي ام جي" شبکه جهانی معروف از شرکت های حرفه ای که خدمات حسابرسی، مالیاتی و مشاوره ارائه می دهد. در ارزيابي سالانه باشگاه ها، "محبوبیت در رسانه های اجتماعی" را به همراه سودآوری، درآمد پخش، مالکیت استادیوم و بطور كلي پتانسیل ورزشی باشگاه، گنجانده است.
در رتبه بندی سالانه منتشر شده توسط دي لويت، مخاطبان رسانه های اجتماعی و دنبال کنندگان منچسترسیتی حدود ۹۰ میلیون در فیس بوک، توییتر، اینستاگرام، تیک تاک و یوتیوب است.
این رقم با چلسی و لیورپول قابل مقایسه است، اما از منچستریونایتد که تقریباً دو برابر این رقم را دارد، بسیار کمبنظر می رسد.
نگاهی به این لیست خالی از لطف نیست،
مجموع کل افرادی که تا ۲۰۲۲ از شبکه های اجتماعی تیم محبوب خود را دنبال می كنند از اين قرار است:
ريال مادريد / ٢٧٧ ميليون
بارسلونا / ٢٧٤ ميليون
منچستر يونايتد / ١٧٧ ميليون
چلسي / ١٠٦ ميليون
پاري سنت ژرمن / ١٤٣ ميليون
ليورپول / ١١٠ ميليون
بايرن مونيخ / ١٠٠ ميليون
منچسترسيتي / ٩١ ميليون
تاتنهام / ٥٧ ميليون
شاید طرفداران مادرید با تماشای ارقام باردیکر به خود ببالند یا منچسترهای سرخ رنگ، حال و هوایی عوض کنند اما هدف و نیت چیز دیگری است. چالش مدیران بازاریابی باشگاه ها این است؛ چگونه می توانیم از مخاطب و اقیانوس طرفداران جدید کسب درآمد کنیم؟
برای شروع، دسترسی دیجیتالی ارزش مشارکت های تجاری سنتی را افزایش می دهد. به عنوان مثال، منچستریونایتد از محبوبیت جهانی و پروفايل دیجیتالی خود برای کمک به تضمین قرارداد جدید اسپانسر پیراهن خود با "تيم ويور"***** در سال گذشته کرد. تيم ويور در ۲۰۰ کشور فعالیت می کند، گروه هاي مختلف آنلاین ایجاد می کند و راه حل های فناوری ارائه مي دهد و اطلاعات متعدد را برای افرادی که از خانه کار می کنند در اختيار ان ها مي گذارد. تعداد افرادي كه با ان سر و كار دارند بیشتر از مجموع جمعیت فرانسه، بریتانیا و ایتالیا است!
مطمئنم من و شما يكي از ان افراد هستيم. يا حداقل در محل كار تمامي گفتگوها با همكاران يا تيم خود را از اين طريق انجام مي دهيم. بنابراین، این یک فرصت و موقعيت دلپذير براي باشگاه است؛ در امد ٤٧ میلیون پوند در طول ٥ سال به دست می آورد، که درامد افزايي بالایی است. همانطور كه مشاهده مي كنيد، در ان واحد بزرگترين شركت ها و كمپاني هاي جهان دست در دست يكديگر با هم به پرواز در امده اند.
و شكي نيست، در آينده، ثروت و اندوخته بیشتري وجود دارد. از این رو، سوپر ليگ اروپا برخلاف ميل بسياري از ما همچنان زنده است و نفس مي كشد. علاقه شش تيم بزرگ و تغيير ليگ قهرمانان به سوپر لیگ اروپا نه تنها فروكش نكرده بلكه بيش از پيش افزايش يافته است. مسابقات دائمي ابر قدرت ها در برابر يكدیگر، و جلب بيش از پيش مخاطبان آنلاین، قراردادهای رسانهاي بيشتر و پرسودتري را در پي خواهد داشت.
فراتر از انچه اشاره شد، تست ها و ازمايش هايي با ارزهاي ديجيتالي "کریپتو كارنسي" و چنانچه اشاره كردم متاورس هم وجود دارد. و اين احتمالا بزرگترین برد ممكن را به همراه خواهد داشت. بيش از قهرماني ليگ يا تصاحب ليگ قهرمانان. پيروزي مالي در اين حيطه براي نخبگان بي اندازه خواهد بود. بخش از بازي است، مي دانيم؛ حدي براي توليد پول بيشتر و بيشتر وجود ندارد. باشگاه ها بطور مداوم در جستجوي "راه حل های تجاری" متفاوتي هستند، اما به گفته نوريت تاره، نقطه شروع "محتوا" است. عرضه، نوع كالاست.
تاره در اين باره مي گويد: «در نهایت آنها هوادار هستند و هوادار جوهره فوتبال و یک باشگاه است. آنها قبل از اینکه مصرف کننده باشند، طرفدار هستند. بنابراین داشتن یک ارتباط قوی و قابل حساب، برای ما در اولویت قرار دارد. انچه خواهان ان هستند اهميت بسزايي در عرضه محصولات ما دارد"
در همین حال، آن دسته از "هواداران بینالمللی” يا پلاستيكي که روزي بطور واقعي يا مجازي به مکه خود میروند، سهم بي اندازه و غيرقابل باوري در روز مسابقه دارند.
"دارندگان بلیطهای فصل يك تيم جاي هميشگي خود را در استاديوم دارند و معمولاً اهل خرج كردن و بريز و بپاش نيستند. در مقایسه، یک هوادار یک روزه، کالا و مشتري ارزشمندي است. مهمان نوازی گردانندگان بسيار اهميت دارد، مثلا اهداي هدايا به شكل گروهي یا هديه انفرادی به ان هايي كه يكي دو نفره و تعداد كمتر به استاديوم امده اند. ارزش اين افراد بي اندازه است، كساني كه بي اختيار تمایل دارند سفر خود را بياد ماندني كنند، هر چه سريعتر وارد شوند و پول زیادی خرج کنند"
همه انچه كه به ان اشاره شد نشانگر اهميت هواداراني است كه در گوشه و كنار جهان، ورزش، تيم و بازيكن مورد علاقه خود را دنبال مي كنند. پلاستيكي يا فلزي يا هر نام ديگري توفيري ندارد. فراموش نكنيد هر يك از ما، با پوست و استخوان، رگ و خون، و قلب هايمان طعمه اي هستيم، قيمتي و با ارزش. كليك و عضويت در سايت تيم مورد توجه، يا دانلود اَپ تيم محبوب، تعيين كننده قيمت و ارزش بسياري از چيزهايي است كه روح ما از ان بي خبر است.
شايد بسياري از ما با درگيري و مشغله هاي زندگي روزمره به عشق و عاشقي خود با بازيكنان و تيم محبوبمان روزگار مي گذرانيم، در اين بين غافل يا عاقل، سفره هاي درازتر رنگين تري براي روساي سيري ناپذير باشگاه هايمان پهن مي كنيم.
خوب يا بد، فوتبال با شتاب هر چه بيشتر، با تلاطم و موج هاي سهمگين تر در اين مسير ادامه خواهد يافت و همه ما را با خود خواهد برد. و ما طرفداران پلاستيكي هنوز با روياي پيروزي تيم محبوب مان خدا را بنده نبستيم يا از درد شكست، مغمونانه سر را به بالين مي گذاريم. شب هاي بي خوابي در راه است.
اميرحسين صدر
اول ژوئن ٢٠٢٢
پانويس:
* Delloite :
يكي از چهار سازمان حسابداری است. بزرگترين شبکه خدمات حرفه ای در جهان از نظر درآمد و تعداد متخصصان. دفتر مرکزی آن در لندن است
* *Metaverse:
متاورس تکنولوژی در آینده بهتر و بهتر خواهد شد. یک ابر واقعیت مجازی. دنياي خيالي به شكلي واقعي. دنیای مجازی است که در آن انسان ها بدون محدوديت، به عنوان آواتار در فضایی سه بعدی با یکدیگر برخورد می کنند و کاربران قادر خواهند بود از سرتاسر دنیا به آن متصل شوند.
*** Wars if the Roses:
مجموعهای از جنگهای خونين داخلي انگلستان برای کنترل تاج و تخت در طول قرن پانزدهم، بین خانههای لنکستر (لانکشایر) و یورک (یورکشایر) بود. در حالی که جنگ در سال ۱۴۸۷ به پایان رسید، شهروندان لنکشایر و یورکشایر هنوز هم تا به امروز نسبت به یکدیگر بیزاری زیادی دارند. این انزجار ميان لنکستر و یورک در فوتبال امروزه انگلستان ادامه پيدا كرد؛ منچستر یونایتد از لحاظ تاریخی بخشی از لنکشایر و لیدز یونایتد از یورکشایر
****Basingstoke:
بیسینگ استوك، شهرکي در همپشایر در جنوب غربي انگلستان
***** Teamviewer :
یک نرم افزار کامپیوتري. اولین بار در سال ٢٠٠٥ منتشر شد، و عملکرد آن گام به گام گسترش یافته است. نیازی به ثبت نام ندارد و برای استفاده غیرتجاری رایگان است. بر روی بیش از دو میلیارد دستگاه نصب شده است.
یک پلتفرم جهانی است.