من ی جایی بودم نشسته بودم داشتم پفک میخوردم جلو اونجا ی ساختمون بزرگ بود
بدفعه دیدم گلزار با ماشبنش داره میاد
بعد همه مردا یجور با نفرت نگاه میکردن ولی دخترای ۱۳ ۱۴ ساله حمله کردن
یدفعه ۲ تا مرد گردن کلفت دراومدن نگو اینا بادیگاردن اون دخترا جیغ زدن
یکیشون گفت گلزار قهرمانه اینارو شکست میده!
گلزار زود عینک دودی گذاشت رفت داخل ساختمون و به حرفهای اونا توجهی نمیکرد
ما از مردانی که اونجا بودن پرسیدیم اومدین کنسرت این چرا
میگفتن ما رو دخترامون به زور آوردن
گلزار شروع کرد به خوندن صدا از داخل به صورت ضعیف میومد
زود ۲ تا پنبه ورداشتم گذاشتم داخل گوشم!
غروب بود ی چرت خوابم برد یهو ی دختره تیر هوا کرد!
صدای شلیک انقدر بلند بود بیدارم کرد
داد میزد گلزاااارررر گلزاااارررررر
مامورا افتادن دنبالش ولی ی سرعتی داشت که به پاش نمیرسیدن
منم از پشت یواشکی داخل ساختمون شدم
ببینم این دختره چیکار میکنه
اونجا اون دخترایی که تو کنسرت بودن داد میزدن رضاااااا بیشتر از اینکه سرم درد بگیره از بوی گند دهنشون خفه شدم
اونجا هم چند تا گردن کلفت بودن ی دختری تا میومد ی حرکتی بزنه برقصه میگرفتن میبردنش جایی که عرب نی انداخت خودم دیدم یکی زیاد شلوغ کرد گرفتن بردنش به باباش گفتن زیاد حرف بزنی تو هم میبریم
همین لحظه ها بود اون دختره که مخفیانه وارد شده بود شروع کرد تیرانداختن!
اونجا هم تاریک بود مامورا خوب نمیدیدن
رفت قشنگ اون بالا رو صحنه!
گفت گلزار انتخاب کن یا با من ازدواج میکنی یا میزنم! به شرفم قسم میزنم هی میزد تو سرشو گریه میکرد
دختره اومد شلیک کنه ی دختره دیگه حمله کرد بهش گفت نههههههه
ی لگد کوبوند بهش گفت دریده میخوای گلزار رو بزنی؟
اون یکی با حرص گفت افریطه به تو چههه رضا مال منه
شروع کردن گیس و گیس کشی
یهو مامورای امنیتی رسیدن جفتشونو دستگیر کردن منم ازشون تشکر کردم گفتم زودتر ببرینشون آلودگی صوتی ایجاد کردن
گلزار هم کلا ۱۰ دقیقه بود داشت اجرا میکرد به اون جمعی که اونجا بودن گفت خب حضار گرامی به دلایل امنیتی کنسرت لغو میشه با اسپانسر صحبت کنید نصف پولتونو پس بده!
بعد که داشت از سالن خارج میشد
این دخترا حمله کردن داد میزدن رضااااا هلو خوشگله
ولی اون چند تا هیکل گنده همشونو متفرق کردن
منم برگشتم خونه گفتم عجب شب هیجان انگیزی بود با صدای گلزار داشت به گند کشیده میشد ولی اون دختره معادلات رو عوض کرد