ممد تعلیقینیومیخوام امشب براتون قصه بگم
قصه شهرداری گرگانو بگم
زیر گنبد کبود
یکی بود یکی نبود
تیمی بود بهش میگفتن گرگان
این حکایت مال بسکتبالشه
این بچه های گرگانن
که عاشق تیم شونن
هر موقع تیم بازی داره
سالن امام جهنمه
سالن امام جهنمه
این بچه های گرگانن
که عاشق تیم شونن
هر موقع تیم بازی داره
سالنو خوب میترکونن
حیف که این قهرمانیا بیرون گرگان و بدون تماشاگرای سالن امام بدست اومد...این مردم وقتی شهرداری خوب بودجه نمیداد بد نتیجه میگرف مث زمان ایزد پناه و کبیر هم پشت تیم بودن...مبارکه