پس از بازگشت کارلو آنچلوتی به رئال مادرید، خیلیها از فلورنتینو پرز بابت آوردن او شاکی بودند. با اینحال اوضاع کهکشانیها خوب پیش میرود و آنچلوتی با روش خودش، در مسیر موفقیت حرکت میکند.
طرفداری | سال پیش همین موقع به نظر میرسید دوران کارلو آنچلوتی به عنوان یک سرمربی نخبهی شاغل در سطح اول فوتبال اروپا به پایان رسیده است. کارلو آنچلوتی در دوران هجده ماهه حضورش در اورتون نتوانست به موفقیت خاصی برسد و در پایان فصل 21-2020، اورتون در رتبه دهم لیگ برتر انگلیس جای گرفت. تفاضل گل 67 بازی که کارلو آنچلوتی روی نیمکت تافیها نشست، +5 بود و توانست همراه با این تیم در 46% بازیهایش پیروز شود. آنچلوتی از زمان شروع مربیگریاش چنین درصد برد پایینی نداشت. او که در اواسط دههی 90 میلادی هدایت باشگاه رجیانا در سری بی ایتالیا را برعهده داشت، درصد برد پایینتری به ثبت رسانده بود.
این اعداد و ارقام در تحلیل عملکرد اورتون آنچلوتی معنای چندانی را به مخاطب القا نمیکند. در مجموع آنچلوتی در اورتون خوب کار کرد اما در عین حال، میتوانستیم بگوییم آنچلوتی یک سرمربی در حد تیمهای میانهجدولی شده بود. این سرمربی پیش از آمدن به اورتون، دو ماجراجویی نهچندان موفق داشت. او در 2016 جانشین پپ گواردیولا در بایرن مونیخ شد و در 2018 هم به جای مائوریتسیو ساری روی نیمکت ناپولی نشست که در نهایت از هر دو تیم اخراج شد.
در بایرن مونیخ، مشکلات آنچلوتی بیشتر بود. ژابی آلونسو، فیلیپ لام و آرین روبن بابت نحوه برگزاری جلسات تمرینی به مدیریت باشگاه شکایت میبردند. کار به جایی رسید که برخی از بازیکنان بدون حضور آنچلوتی تصمیم به برگزاری جلسات تمرینی اختصاصی گرفتند. بازیکنان بزرگِ تیم دیگر به او اعتمادی نداشتند. آنچلوتی در ناپولی هم کنترل رختکن را از دست داده بود. این سرمربی ایتالیایی در اورتون بیشتر تمرکز خود را روی سازمان دفاعی تیم گذاشته بود و از طرحهای تاکتیکی سادهای بهره میبرد. اوضاع خوب پیش میرفت چون آنچلوتی در سطح اورتون کار میکرد.
حالا یکسال از روزهای حضور در اورتون میگذرد و آنچلوتی برای دومین بار در دوران مربیگریاش روی نیمکت رئال مادرید نشسته است. او برای قهرمانی لالیگا، فقط یک امتیاز از پنج بازی بعدی میخواهد و تیمش را به نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا رسانده. اینها یعنی آنچلوتی یک بازگشت چشمگیر داشته است. گرچه بازگشت کارلو آنچلوتی کاملا غیرمنتظره رقم خورد اما قطعا رئال مادرید تنها باشگاه بزرگی بود که او حاضر بود به آنجا برگردد. آنچلوتی در دورهی اول حضورش در رئال مادرید، احساساتی متناقض را تجربه کرد. او توانست دهمین عنوان قهرمانی رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا موسوم به «لادسیما» را کسب کند. با این حال او در دو فصلی که در رئال مادرید حضور داشت، نتوانست لالیگا را فتح کند و در 2015 اخراج شد.
با وجود اخراج، آنچلوتی بیشترین هماهنگی ممکن را در رئال مادرید رقم زده بود. او از نظر تاکتیکی انقلابی ایجاد نکرد بلکه تلاشش این بود تعادل ایجاد کند؛ فوتبال آنچلوتی در رئال مادرید به شکلی وسواسی روی حمله تمرکز نداشت و مسلما آنها دفاع منفعلانه نیز انجام نمیدادند. تاکتیسینهای بزرگی چون ژوزه مورینیو و رافائل بنیتس که قبل و بعد از آنچلوتی در رئال مادرید حضور داشتند، در مقایسه با آنچلوتی محبوب نبودند. شغل سرمربیِ رئال مادرید، آزادی دادن به هر بازیکن برای درخشش است. آنچلوتی نهتنها این را درک کرده بود، بلکه از زینالدین زیدان به عنوان دستیارش استفاده کرد و چیزهای زیادی به او آموخت. پس از دورهی کوتاه و ناموفق رافائل بنیتس، زیدان به شکلی عجیب هدایت رئال مادرید را به دست گرفت و توانست این تیم را برای سه سال متوالی قهرمان اروپا کند. زیدان با این سه قهرمانی با رکورد استادش برابری کرد.
با اینحال دوره دوم سرمربیگری آنچلوتی و زیدان در رئال مادرید کاملا متفاوت رقم خورده است. گرچه زیدان در دوره اول حضورش در رئال مادرید به ستارگان تیمش تکیه داشت، در دوره دومش تصمیم گرفت شجاعتر و خلاقتر باشد. او تغییرات بیشتری در سیستم تیم ایجاد کرد و از رویکردهایی غیرمعمول مثل دادن نقشهای مرکزیتر به فولبکها بهره برد. زیدان بعضا در بازیهای بزرگ، به برخی بازیکنانش در پستهای غیرتخصصی بازی میداد. این کاری است که آنچلوتی نزدیکش هم نشده است.
کاسمیرو در گذشته صرفا یک هافبک دفاعی تخریبی بود اما زیدان کاملا نقش و شیوهی بازی او را متحول کرد. تصمیم زیدان برای تغییر نقش کاسمیرو، تحول زیادی در ترکیب رئال مادرید ایجاد کرد. در ابتدای دورهی دوم زیدان، کاسمیرو عقبترین هافبک رئال مادرید بود اما کمکم به سمت جلو انتقال یافت. بهیاد آوردن چنین تحولی از سوی یک سرمربی بزرگ، خیلی سخت بهنظر میرسد. خلاف زیدان، آنچلوتی همان آنچلوتی مانده است. او همچنان از سیستم 3-3-4 استفاده میکند و خط هافبک او همان خط هافبک همیشگی مودریچ، کاسمیرو و کروس است. در خط حمله، کریم بنزما حرف اول را میزند و علاوه بر گلزنی، عقب میآید و در کارهای دفاعی هم مشارکت دارد. در سمت چپ هم وینیسیوس جونیور عملکرد خیلی خوبی دارد. این دو نفر از نظر عملکرد انفرادی و مشارکت دو نفره، عالی بودهاند اما نمیتوانید بگویید رئال مادرید به عنوان یک تیم، فوتبالی کاملا تهاجمی بازی میکند.
سازمان دفاعی رئال مادرید به خصوص در مرکز دچار تحولات گستردهای شده است. پس از خداحافظی سرخیو راموس و فروش رافائل واران به منچستریونایتد، حالا ادر میلیتائو و داوید آلابا زوج خط دفاعی هستند که اتفاقا درک خوبی از بازی یکدیگر دارند. از نظر تاکتیکی، هیچ چیز هیجانانگیزی در جریان نیست. آنچلوتی در ابتدای فصل از سیستم 2-4-4 الماس استفاده کرد؛ رئال مادرید شکست خورد و او دیگر هیچوقت این سیستم را به کار نگرفت. در الکلاسیکوی اخیر، آنچلوتی که بنزما را به علت مصدومیت در اختیار نداشت، تصمیم گرفت از یک هافبک باکس تو باکس در فضای میان دو مهاجم استفاده کند. رئال مادرید در آن بازی با نتیجهی 4-0 درهمکوبیده شد و این سرمربی ایتالیایی مسلما دیگر از چنین سیستمی بهره نخواهد برد. او در طول بازی تصمیم گرفت سیستم سه دفاعه را هم پیاده کند که این آزمایش فقط ده دقیقه به طول انجامید و دیگر آن را نخواهیم دید.
رمز موفقیت رئال مادرید در این فصل ساده است؛ هروقت آنچلوتی تصمیم به امتحان چیزهای جدید گرفته، ناکام مانده و هرگاه که همه چیز را ساده نگه داشته، رئال مادرید درخشیده است. آنچلوتی مشخصا سعی ندارد پابهپای سرمربیان جوان که ایدههایی تازهتر دارند، حرکت کند. او به رویکرد خودش اطمینان دارد که میتوان گفت این رویکرد را به بهترین شکل در کتاب زندگینامهی خودنوشتش توصیف کرده است؛ رهبری در سکوت.
کارلو آنچلوتی پادشاه لیگ قهرمانان اروپا؛ چهار دهه در نیمهنهایی!
در حقیقت این رئال مادرید فوقالعاده نیست. آنها در دور رفت بازی با پاری سن ژرمن یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا و بازی برگشت مقابل چلسی در یکچهارم ضعفهای زیادی داشتند. با اینحال رئال مادرید با درخشش کریم بنزما در هر مسابقه به برتری رسید. البته فقط تکیه به بنزما برای دو بازی رفت و برگشت مقابل منچسترسیتی که شروعش از همین امشب در استادیوم اتحاد خواهد بود، کفایت نمیکند. قهرمانی رئال مادرید در لالیگا با 15 امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم در پنج هفته مانده به پایان لیگ قطعی است. این یعنی قهرمانی این فصل رئال مادرید قطعا بهیادماندنی نخواهد بود. با اینحال اهمیت این قهرمانی لیگ توسط آنچلوتی که فورا به دست آمد را نباید دستکم گرفت.
آنچلوتی در دورهی اول حضورش در رئال مادرید، لالیگا را نبرد. یک ویژگی عجیب دوران سرمربیگری آنچلوتی، موثر نبودن در رقابتهای لیگ است. او طی 18 فصل اخیر فقط چهار مرتبه لیگ برده است. این در حالی است آنچلوتی طی این مدت هدایت تیمهایی را برعهده داشته که شانس بالایی برای فتح لیگ داخلی داشتهاند. آنچلوتی سرمربی یوونتوس، میلان، پاری سن ژرمن، چلسی، رئال مادرید و بایرن مونیخ بوده و با توجه به مهرههایی که در دسترس داشته، غیرمنطقی نیست اگر بگوییم او میتوانست لیگهای بیشتری ببرد. با تمام اینها، قهرمانی لالیگا به این معنا است که آنچلوتی پس از تومیسلاو ایویچ که در لیگهای یوگوسلاوی، بلژیک، پرتغال، فرانسه و هلند به قهرمانی رسید، دومین سرمربی تاریخ خواهد بود که به طور کلی در پنج لیگ مختلف قهرمان شده است. علاوه بر این، آنچلوتی نخستین سرمربی تاریخ خواهد بود که موفق شده در هر پنج لیگ معتبر اروپا قهرمان شود.
آنچلوتی فصل موفقی را با رئال مادرید سپری کرده و به دو دلیل میتوانیم بگوییم او همچنان یک سرمربی فوقالعاده است؛ قهرمانی تاریخی در هر پنج لیگ معتبر اروپا و بازگشت به اوج آنهم در حالی که همهی شواهد نشان میداد تاریخ انقضای او به عنوان یک سرمربی سطح اول اروپا گذشته است. قهرمان شدن در لیگ قهرمانان اروپا برای بار چهارم، میتواند گیلاس روی کیک این فصل موفق کارلو آنچلوتی باشد.
به قلم مایکل کاکس از اتلتیک