نگاهي به منچستر سيتي، گوارديولا و عطش سيري ناپذير براي فتح جام ليگ قهرمانان اروپا/ اميرحسين صدر
پیگیری پیچیده منچسترسیتی برای قهرمانی در لیگ قهرمانان با کینه، حسادت، سوء ظن و دوگانگی همراه است.اما رویای آنها برای تبدیل شدن به یکی از ابر قدرت های بزرگ فوتبال تا زمانی که لیگ قهرمانان را بدست نیاورند، برآورده نخواهد شد.
|
تلاش خستگی ناپذیر یک باشگاه برای کسب عنوان قهرمانی بویژه در لیگ قهرمانان، اين روزها یک گستاخی عاشقانه است. شيفتگي جنون اور. عطش سيري ناپذير. جاییکه بی محابا انتخاب نهایی خود را اعلام میکنی و بدون فکر کردن به عوافب ان، ابراز میکنی؛ "تو را می خواهم". عروج و اوج. قیام میکنی و خود را در قله احساس می كني. تصاحب انچه که هیچگاه نداشتی و خيال میکنی فقط و فقط به تو تعلق دارد. طلب ياري هستي كه هميشه در يك قدمي در اغوش ديگري به ارامش رسيده است. تعلق خاطر و تصاحب جام قهرماني اروپا و عنوان قهرماني لیگ قهرمانان, چنين رسالت پر افتخار و و در عين حال رمانتيكي محسوب مي شود.
این جایزه ايي است که بازیکنان بیش از هر چیز دیگری آرزوی رسیدن به ان را دارند. لمس مدال، اویختن ان به گردن های افراشته و حفظ همیشگی ان در ویترین جوایز. و گوشه چشمی دائمی و با افتخار به ان. چیزی که حتی به بازیکنانی که پیش از این و در چشمان ما عادی تلقی می شدند، بزرگي و احترام یگانه ایی می بخشد. چه بخواهیم، چه نخواهیم، این جامی است که ما را محبور می کند رئال مادرید را به عنوان بزرگترین باشگاه جهان بپذیریم و لیورپول را به عنوان پرافتخارترین باشگاه بریتانیا.
این جام در بطن خود، جاودانگی را اعطا می کند. به تیم هایی چون سلتیک، ناتینگهام فارست، استون ویلا، مارسی، بلگراد و بخارست و… نام و تصویری ازلی بخشیده است. گویی بردن آن یک باشگاه و تاريخ را کامل می کند، ماندني و ابدي. از مربی بزرگی چون ارسن ونگر و تیم تماشایی و یگانه ارسنالش بپرسید. با همه موفقیت های بسیار، بدون جام قهرمانان اروپا گویی همه چیز نیمه کاره ماند. و چقدر حیف. کسب عنوان قهرمانی اروپا در دنیای توپ گرد «جاه طلبی» را براي هميشه ارضا می کند. از “دی ماتیو" بپرسيد كه به عنوان مربي موقت چلسي تا پايان عمر بر روي صندلي گهواره وار خود به اهستگي تاب مي خورد و لبخندي دائمي از رضايت بر لب دارد. بعد از ايستادن در رفيع ترين نقطه جهان فوتبال، احنمالا فقط پرواز در اسمان بی انتهای جام جهانی است كه باقي مي ماند.
با درخشش اين جام در بهترين جاي ممكنه در كابينت جوايز باشگاه، عضويت در زيارتگاه نجبا هميشگي خواهد بود. وارد شدن به معبد اشراف زادگاني كه تعدادي از ان ها حتي نيت و نقشه هاي خودخواهانه ايي هم براي دنياي ما، دنياي فوتبال، در سر داشتند. محفل بزرگاني چون؛ بايرن مونیخ، آژاكس، آ.ث ميلان، بارسلونا، يوونتوس، منچستر يونايتد و…
از اينرو پیگیری و سماجت منچسترسیتی برای كسب جام قهرماني اروپا در لیگ قهرمانان، و بازی در برابر رئال مادريد در مرحله نيمه نهايي كه از همين الان دهان هر فوتبالدوستي را اب مي اندازد، براي همان كارت عضويت گرانبها و پر قيمت است، مكاني ثابت ميان سردمداران. جايگاهي ميان دلاوران ميزگرد.
اما تلاش بي شائبه سيتي و گوارديولا و شيخ عرب بدون عارضه هم نيست. هدف و مقصودي كه هر چیزی را در لابلاي خود گنجانده است. لایه ای مخلوط از ستيز و لبريز از کینه، بي اعتمادي و سوظن، غبطه و حسادت, به تير و تخته كوبيدن، مملو از ضد و نقيض ها و دوسوگرایی هاست.
اين عارضه و دوگانگي به خوبي با برخورد طرفداران سيتي در ديدارهاي اروپايي عيان است، زمانيكه هواداران در زمان پخش سرود يوفا، در عبن هو كردن، پشت خود را به زمين مي كنند. ارسال پيامي كاملا متفاوت. اين خصومت تصور وسوسه انگیزي در ذهنم ايجاد مي كند تا حتم پيدا كنم، اين امر بدون شك به شکست های مكرر و غافلگیرکننده باشگاه در رقابت ها جام قهرمانان باز مي گردد.
در طول ساليان گذشته، هواداران سیتی و يك به يك اعضاي باشگاه، از كليد دار تا مالك عرب،احساس مي كنند که به انواع و انحا مختلف در بازي هاي اروپایی قرباني شدهاند. ظلم و جور، علني و پنهان. ياسد گفت از جهاتی هم، شايد كمي سخت است که آنها را سرزنش کنیم. سایر اعضای معبد برندگان، از زمانی که سیتی توسط ابوظبی در سال ٢٠٠٨ خریداری شد، با الحاق سيتي در كلاب و گروه خود مخالفت كردند. سیتی و حامیانش بین دو دنيا گير كرده اند. ناديده گرفتن خیمه شب بازی ها و عدم كرنش و احترام، اما همزمان حرص پذیرش و ولع برنده شدن و حق عضويت و قبولي در ان ها مي جوشد.
قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در استادو فرانس در ٢٨ می، اگر آنها از سد مادرید در نيمه نهايي و سپس لیورپول یا ويلا رئال در فينال عبور کنند، تنها تصاحب يك جام ديگر محسوب نمي شود. پيامدهاي پیروزی نهایی وراي ان است، بسياز فراتر و گسترده تر از انچه من و شما، تصورش را در ذهن داريم.
از چشم مالکان و هواداران سیتی، لمس جام، تصاحب و ادعاي مالكيت ان، دودي كور كننده و اشك اور در چشمان باشگاه هاي پرقدمت و قديمي و دلاوران ميزگرد در معبد از ما بهترون اروپایی خواهد بود. نمايشي اتشين در مقابل مال و منال، پول و ثروت، شان و منزلت و جايگاه و نشيمن صدارت و همه انچه ان ها به ارث برده اند و به يقين و باورهايشان، ارثيه پدري و تاريخي است و حق مسلم ان ها.
لايحه مالی اجرايي بنام؛ “قانون عادلانه و منصفانه مالي/Financial fair play” به شكلي طراحی شده تا با چالش و قدرت باشگاههای ثروتمند و تازه به دوران رسيده ايي مانند منچستر سیتی و پاری سن ژرمن، بي وقفه برخورد داشته باشد، راه را به روي ان ها مسدود كند و مسيرهاي متعدد را به هر شكلي ببندد، و از اين طريق، موقعیت ممتاز و جايگاه ويژه اشرافيان هميشه مستقر در راس را حفظ كند.
همچنین اين بزرگترین و شايد عظيم ترين نماد مشروعیت بخشیدن به پروژه شهری مجلل ابوظبی و میلیاردها پوندی است که شیخ منصور در طول اين سال ها با لوله هاي نفتي و غيره به باشگاه صادر كرده است.
در زمانی که با خرید نیوکاسل یونایتد توسط عربستان سعودی و بن سلمان، شست و شوی پول از راه ورزش در اذهان جاي باز كرد و آگاهی عمومی در اين باره گسترش یافته است، سیتی، قهرماني در لیگ قهرمانان اروپا را، با مارک زیبا و زيبنده و البته فریبنده فوتبالي، چون؛ نابغه مربی يا مربي نابغه پپ گواردیولا و فوتبال منحصر بفرد سيني به خوردمان خواهد داد، اگرچه در پايان پيروزي اصلي براي شيخ منصور و امارات متحده عربي خواهد بود. يك كودتاي روابط عمومی بي نظير!.
بنابراین اجازه ندهید کسی به شما بگوید قدرتمندان سیتی به لیگ قهرمانان و پيروزي و كسب جام اهمیتی نمی دهند.
در مورد اینکه آیا لیگ قهرمانان جامی است که دار و دسته سيتي بیش از هر چيز آرزويش را دارند شک نکنید. این آخرین چیزی است که برای کامل کردن به ان نيازمندند. روح بخشيدن به تاريخ خود. در رستاخیز سیتی به عنوان یکی از باشگاه های پیشرو انگلستان، اين تنها چيزي كه از دست رفته است، تنها چيزي كه در چنگال قدرتمند ان ها به دام نيافتاده است.
این یکی از دلایلی بود که گواردیولا به بازیکنان زیادی برای بازي نیمه نهایی هفته گذشته جام حذفی مقابل لیورپول استراحت داد که طي ان سیتی در همان نيمه اول ٣-٠ در هم شکست و در پايان ٣-٢ غائله را در برابر رفيب درجه يك، پنج سال گذشته باخت. گواردیولا به خاطر انتخاب تركيب تيم در ان روز، از طرف برخی مورد انتقاد قرار گرفت، اما این فقط نشانه ای از اولویت های او بود.
نه تنها مالكان و هواداران سيتي بلكه برای گواردیولا نيز بطور حتم كسب جام لیگ قهرمانان از اهميت بسزايي برخوردار است. او بظاهر، اهمیت ان و غرور و افتخار شخصی را ناديده مي گيرد.
افزودن سومین قهرمانی به دو پیروزی فینال لیگ قهرمانان اروپا که با بارسلونا در سالهای ٢٠٠٩ و ٢٠١١ به دست آورد. خريدار اين ادعا نيستم، او فقط نقش بازي مي مند. انچه امثالي مانند او، كلاپ، فرگوسن و مربيان بزرگ را به جلو هُل مي دهد همين انگيزه است، به اغوش كشيدن جايزه غايي. ناکامی او در کسب این جام از زمانی که نيوكمپ را ترک کرد، بيش از يك دهه پيش، شکافی عميق در میراث ماندگار اوست.
منتقدان و مخالفان گوارديولا، از آن، به عنوان چوب گردوي سخت و سفتي براي تنبيه و خط كشي اهني برای زدن او، استفاده می كنند. پیروزی های بارسلونا را مدیون لیونل مسی، اينيستا و ژاوي مي دانند. كسي كه بدون قريحه و معجزات ريزنقش ارژانتيني نمی تواند شاهکار ديگري بيافريند. حقيقت اين است در بسياري بازی های بزرگ لیگ قهرمانان گوارديولا ناگهان يخ می زند. بیش از حد فکر می کند. سيستم و تركيب را نابجا تغيير مي دهد. اشتباهات تاکتیکی و شكست در فینال سال گذشته مقابل چلسی براي هر بچه مدرسه ايي هم عيان بود. يا تسلیم بلامنازع و ناامیدکننده مقابل لیون در مرحله یک چهارم نهایی در لیسبون در سال پيش از ان.
گواردیولا به شدت از انتقادات آگاه است، تا جایی که قبل از بازی اخیر با اتلتیکو مادرید به شوخی و جوك با آن پرداخت:
"در لیگ قهرمانان همیشه بیش از حد فکر می کنم. خیلی زیاد، کاملا. عاشق فکر کردن زیاد و ایجاد تاکتیک های احمقانه هستم. امشب پيش از خواب الهام خواهم گرفت و فردا تاکتیک باورنکردنی خواهيم داشت. ما با ١٢ نفر بازی خواهيم كرد"
با این حال، امروز و فردا ديدار نيمه نهايي ليگ قهرمانان است. زمانی که همه چیز جدی می شود. رئال مادرید، بزرگترین و مغرورترين اشراف زاده تاريخ فوتبال، با تكبر و نخوت به خانه تیمی میآید که در حقيقت و باطن خود و از ته دل ان ها را حقير مي شمارد. با ذهنيتي كه خوب مي شناسيم؛ “يكي از اون ها، نه يكي از ما.”
گروچو مارکس كمدين محبوب ما، جمله معروفي دارد، اين گوشه و كنار شنيده ايد، وودي الن در اغاز "اني هال" ان را تكرار كرده و حميد رضا نيز، به بهانه هاي مختلف؛
"حاضر نيستم عضو باشگاهی بشم که من را به عضويت قبول كنه"
شايد در دوران پيش از گوارديولا اين سياستي بود قابل اجرا؛ ما كارمان را مي كنيم، گور پدر همه. اما ديگر سيتي و گوارديولا اينگونه نمي انديشند، خواب هاي ديگري در سر دارند، ارزوها و روياهاي عظيم تر. خواهان حكومت هستند و كنترل. و قلبا خواهان نشست و برخاست در ميزگرد دلاوران و همدمي بر سر كرسي داغ و گرم و نرم اشراف زاده ها. به هر قيمتي.
گوارد قدیمی اروپا، سیتی را در ميان خود نمي خواهد، و تثبيت و ظهور سیتی به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ فوتبال، تا زمانی که بزرگترین جام را بالای سر خود نبرد و ان را در بهترين جاي كابينت جام هاي بي شمار خود قرار ندهد، و به رخ همه ما نكشد، هرگز كامل نخواهد شد.
سلاطين تاج مي خواهند و تاجگذاري. ديگر بدون تاج و تخت محال است، محال.