متن حاوی اسپویل است.
این نقد درباره ی نسخه ی بلوری این فیلم است.
این فیلم از همان ابتدا مشخص میکند که قهرمان داستان، مرد عنکبوتی، در دردسر بزرگی افتاده است و این فیلم برخلاف فیلم های دیگر سه گانه فیلمی در ژانر تینیجری نیست و تماما ابرقهرمانی است.
اولین حفره ی داستانی در همان دقایق ابتدایی است. درست است که میستریو حیله گر ترین شخصیت دنیای مارول است اما مرد عنکبوتی ۸ سال در یونیورس MCU حضور داشته و مردم عادی در دنیای مارول هشت سال میشود که مرد عنکبوتی را میشناسند. اما مردم چگونه پس از سال ها دل از مرد عنکبوتی مهربان کنده اند و حرف های یک مجری تلویزیونی ( جی جونا جیمسون ) و میستریو را باور کرده اند. تا حدی که فکر میکنند مرد عنکبوتی شرور است؟! در حالی که هیچ چیز درباره ی میستریو نمیدانند؟!
چند دقیقه بعد شخصیت محبوب دردویل/ مت مورداک در فیلم حضور پیدا میکند و البته نقش او چندان مهم نیست. در یک صحنه نیز ثابت میشود که او قدرت هایش را دارد. با توجه به اینکه کینگ پین هم وارد MCU شده احتمالا شاهد فیلم یا سریالی بر پایه دردویل در MCU خواهیم بود.

در سکانسی در ادامه مارول و سونی مخاطب را بیشتر با شخصیت ام جی آشنا میکنند جایی که پیتر و ام جی از طریق تماس ویدیویی با هم صحبت میکنند و پیتر از ویژگی های اخلاقی او میگوید.
پس از این، پیتر، ند و ام جی در دانشگاه مورد نظر قبول نمیشوند. دلیلش هم اتفاقات پیش آمده در باره ی میستریو و مرد عنکبوتی است. پیتر فکر میکند شاید دکتر استرنج بتواند اوضاع را درست کند پس پیش او میرود. استرنج میخوهد طلسم کاف کال را برای پاک کردن ذهن مردم استفاده کند. اما در ادامه چه میشود؟ پیتر حواس استرنج را پرت میکند و درهای مولتیورس باز میشود! اصلا چطور این اتفاق افتاد؟ چرا پرت شدن حواس استرنج طلسم را کاملا عوض کرد و هر فردی که در مولتیورس میدانست پیتر پارکر مرد عنکبوتی است وارد زمین ۶۱۶ شد؟
در ادامه ی فیلم دکتر اکتاویوس و گرین گابلین وارد فیلم میشوند که صحنه هایی نوستالژیک برای هواداران مرد عنکبوتی خلق میکند و اینجاست که آنها متوجه میشوند طلسم استرنج واقعا چه کرده!
در یک سکانس شاهد ورود الکترو از دنیای اندرو گارفیلد به فیلم هستیم. اما چطور چنین چیزی ممکن است؟ الکترو از کجا میدانست که پیتر پارکر مرد عنکبوتی است؟ گوئن استیسی در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز ۲ و در حضور الکترو بلند داد زد: پیتر ! اما مگر هر پیتری پیتر پارکر است؟! شاید مارول برای این حفره ی داستانی پاسخی داشته باشد که در آینده باید منتظر فیلم های بعدی مرد عنکبوتی باشیم!
حضور گرین گابلین واقعا زیباست. دفو در نقش نورمن آزبورن میدرخشد و بیننده را با دو شخصیته بودن خود آشنا میکند و باعث میشود طرفداران با او ارتباط بگیرند و این یکی از بهترین سکانس های فیلم است، جایی که نورمن آزبورن پیش می پارکر میرود.
در یکی از احساسی ترین صحنه های فیلم، می توسط گرین گابلین کشته میشود. اما پیش از مرگ او، می به پیتر درس مسئولیت پذیری میدهد. کاری که در هر فیلمی برای اسپایدرمن عمو بن انجام میداد. بیننده ها فکر میکردند این مسئولیت پذیری را قرار است تونی استارک به پیتر یاد دهد اما عمه می با این دیالوگ ثابت کرد که اینطور نیست: قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه داره. همین سکانس جاییست که فیلم از حالت لایت و فان خارج شده و مخاطب را با صحنه هایی غم انگیز آشنا میکند. حتی اسپایدرمن تام هالند هم میتواند غم انگیز باشد!

در فیلم های قبلی سه گانه، رابطه ی پیتر با ند و ام جی بخش مهمی از داستان بود. اما در این فیلم بیشتر تمرکز روی مشکلات شخصی پیتر بود و خیلی از هواداران با او همذات پنداری هم کردند و تام هالند در نقش پیتر پارکر درخشید.
حالا میرسیم به یکی از زیباترین و نوستالژیک ترین صحنه های فیلم. جایی که ند متوجه میشود جادوگر است و با باز کردن چند پورتال اسپایدرمن های مختلف را دور هم جمع میکند. زیباترین صحنه ی فیلم قطعا جاییست که شاهد تیم آپ آنها هستیم. اما اولین حضورشان هم قطعا فوق العاده است. سپس دو اسپایدرمن ( اندرو گارفیلد و تویی مگوایر) پیش اسپایدرمن تام هالند میروند.اندرو گارفیلد اینجا یکی از دیالوگ های زیبای فیلم را میگوید: من گوئن رو از دست دادم. اون... اون ام جی من بود. هرگز نمیتونم خودمو واسش ببخشم. پس از این دیالوگ و در یک صحنه ام جی سقوط میکند. پیتر تام هالند در نجات او ناکام میماند اما اندرو او را نجات میدهد تا به نوعی مرگ گوئن را جبران کند و یکی از قشنگ ترین سکانس ها را خلق کند.

بعد از آن گرین گابلین باز میگردد، اسپایدرمن ( تام هالند) سعی میکند او را بکشد، اما اسپایدرمن توبی مگوایر جلوی او را میگیرد و از گرین گابلین چاقو میخورد. این صحنه میتوانست بسیار زیبا باشد، اما متاسفانه بازی توبی مگوایر اصلا ما را یاد گذشته ها و سه گانه ی سم ریمی نمی اندازد.

دکتر استرنج به فیلم بازگشته است و طی اتفاقی در های مولتیورس دوباره باز میشوند. پیتر از استرنج میخواد افسونی اجرا کند تا همه پیتر پارکر را فراموش کنند. این اتفاق می افتد. سپس میبینیم که پیتر به کافه ای می رود که ام جی در آن کار میکند. ند هم به آنجا میرود. آن دو در آن دانشگاه مورد نظر قبول شده اند. همانطور که انتظار می رفت ام جی و ند او را فراموش کرده اند. ام جی کمی شک کرد اما ند و پیتر با هم صحبت نکردند تا بدانیم او چه حسی نسبت به پیتر دارد. اما اینجا جاییست که بسیاری از بینندگان اشتباه فکر میکنند. این سکانس هیچ حفره ی داستانی نداشت و حتی احساسی ترین صحنه ی فیلم بود. استرنج هنگامی که میخواست در ابتدای فیلم طلسم کاف کال را اجرا کند به پیتر گفت در صورتی آنها او را فراموش خواهند کرد که برای اینکه او مرد عنکبوتی است با او دوست شده باشند و واقعا او را دوست نداشته باشند. اما این حرف استرنج برای طلسم اول بود که میخواست کاری کند که همه فراموش کنند پیتر پارکر اسپایدرمن است. طلسمی که باعث شد ند و ام جی او را فراموش کنند، طلسمی بود که قرار بود کاری کند که همه ی مردم وجود پیتر پارکر را از یاد ببرند و هیچ ربطی هم به مرد عنکبوتی ندارد. هیچ مشکلی در این سکانس نیست و این سکانس سکانسی زیبا و احساسی است.

پس از برخورد پیتر و ام جی در محل کار ام جی، پیتر زندگی ای را مانند اسپایدرمن توبی مگوایر آغاز میکند. او سوییتی اجاره میکند، به مکالمات پلیس گوش میدهد و حتی کاستومی شبیه به توبی مگوایر دارد. همین صحنه ها ما را مشتاق میکند تا شاهد ادامه ی ماجراجویی مرد عنکبوتی در MCU باشیم.
درست است که این فیلم به نوعی فن سرویس یا خدمت به هواداران است، اما نباید از صحنه های زیبایی که به شخصیت پیتر پارکر میپردازد چشم پوشی کنیم، صحنه هایی غم انگیز و احساسی که باعث میشود بیننده با پیتر پارکر ارتباط برقرار کند. علاوه بر این بازی چشم نواز ویلم دفو نیز باعث میشود مخاطب با نورمن آزبورن نیز ارتباط بر قرار کند. مارول و سونی توانسته اند فیلم را طوری پایان دهند که تاثیری بر بود و نبود مرد عنکبوتی در ادامه MCU نداشته باشد. با توجه به شکل گیری شش خبیث در فیلم های دنیای مرد عنکبوتی سونی، این امکان وجود دارد که شاهد یک فیلم حتی فراتر از راهی به خانه نیست باشیم.
فیلم فارغ از حفره های داستانی میتواند برای طرفداران مرد عنکبوتی در حد یک شاهکار باشد. حضور سه مرد عنکبوتی در این فیلم، یک اثر زیبا خلق کرده و ما با کرکتر پیتر پارکر ارتباط برقرار میکنیم. علاوه بر این فیلم صحنه های طنز خوبی هم دارد و بازیگرانی مثل تام هالند، اندرو گارفیلد و ویلم دفو بسیار خوب ظاهر شدند.