شايد در دنياي امروز كمتر كسي به مديران مستطيل سبز اهميت دهد اما نقشي كه يك مدير باشگاه دارد اگر بيشتر از بازيكنان و مربيان نباشد قطعاً كمتر نخواهد بود.
در دوره اي كه تمام چشم ها و گوش ها تصوير و صداي بازيكنان را مي شنوند و دنياي فوتبال در تسخير دو قطبي هاي بازيكن و مربي است، تنها يك نفر است كه در مديريت فوتبال وارد رقابتي تك قطبي شده است.
و او كسي نيست جز دون فلورنتينو پرز!
پرز كسي بود كه به دنبال رو كردن و قطع دست مافياي پولشويي و سارقين يوفا از جمله پلاتيني و حالا چفرين است كه سال ها با چندبره زدن روي سرمايه اي كه صاحب اصلي آن باشگاه ها هستند مانع بهبود وضعيت مالي باشگاه ها و چرخش اين سرمايه براي رشد فوتبال شده اند.
سرمايه اي كه از طريق زحمات باشگاه ها توليد مي شود سالهاست در جيب نهادي به نام يوفا ريخته مي شود كه عملاً كارش تكرار برنامه هاي پيشين بدون تغييري در ساختار آن و واريز اين سرمايه به حساب شخصي خود و براي تطميع و رشوه دادن به اشخاص مختلف براي پيشبرد اهداف شخصي شان بوده است.
عمده اين سرمايه توسط باشگاه هاي ميجر چون رئال مادريد، باشگاه هاي بزرگ جزيره، بايرن مونيخ، بارسلونا، يوونتوس و باشگاه هاي ميلاني توليد مي شود كه درآمد هنگفت آن نصيب يوفا شده و چيزي كه نصيب باشگاه هاي بزرگ مي شود، عملاً چيزيست شبيه به "پول تو جيبي" و اين بزرگترين مانع براي رشد باشگاه هاست. براي فهم اين موضوع ميتوان باشگاه هايي را نام برد كه به دليل كمبود سرمايه از دور خارج شده اند و تبديل به تيم هايي شده اند كه بازگشت به دوران اوج برايشان تبديل به رؤيايي دست نيافتني شده است. پارما، فيورنتينا، ليدز، نيوكاسل (بعد از سال هاي هزاره جديد و پيش از خريد توسط مالكان سعودي)، ديپورتيوو لا كرونيا و همين اواخر باشگاه هاي ديگري چون رم، لاتزيو، بيلبائو، والنسيا و بسياري ديگر، روزگاري باشگاه هايي بودند كه براي قهرماني در ليگ هاي شان جزو شانس ها بودند اما هر روز در تنگ دستي سقوط كردند و اين روند كماكان ادامه دارد و بعيد نيست اگر روزي نام اين تيم ها با تگ ورشكستگي يكجا شود.
در لاليگا نيز وضعيت به همين صورت است. جلوگيري پرز از ورود لاپورتا و بارسلونا به قرارداد سي وي سي كه باعث ميشد در قبال پول ناچيزي حق پخش چند دهه اي باشگاه هاي اسپانيا به سازمان ليگ تعلق بگيرد كه نتيجه اي جز ورشكستگي و نابودي زودتر از موعد تيم هاي لاليگايي نداشت اما پرز در مقابل آن ايستاد و به مافياي تباس اجازه نداد آن را عملي كند.
امروز فوتبال بايد از مديراني چون پرز كه سكوت خود را در قبال ظلم سازمان هاي مافيايي فوتبال شكسته اند متشكر باشد، چرا كه بدون او اميدي به تغيير وضعيت فوتبال نيست و شايد دور نباشد روزي كه با همين روند باشگاه ها حتي براي جذب بازيكنان موردنظر خود هم كاسه گدايي به سوي هواداران دراز كنند.