برمیگردیم به جام جهانی 2002 در ژاپن و کره جنوبی، تورنمنت شوک و شگفتی با کمی چاشنی فساد . پیش از این هرگز هواداران اروپایی با چنین انقلابی در عادات تماشای خود مواجه نشده بودند، با شروع مسابقات در اواخر بعد از ظهر و عصر یا حتی برگزاری بعضی بازی ها در صبح و در وقت صبحانه، میخانه ها در انگلستان و ایرلند مدت ها قبل از اینکه مردم شهر بیدار شوند و از خانه بیرون بیایند ، درهای خود را برای تجارت باز میکردند.
در چنین فضای عجیبی بود که فرانسه، قهرمان و قدرت محبوب فوتبال جهان ، در اولین دوره ای که مدافع عنوان قهرمانی بود سقوط کرد و در مرحله گروهی از جام جهانی خارج شد و خیلی زود بار و بندیلش را بست و به فرانسه برگشت . در گروهی که از آنها انتظار می رفت به راحتی صعود کنند، فقط یک امتیاز کسب کردند و گلی به ثمر نرساندند. این یعنی فاجعه ی تمام عیار ! بعد از برزیل در سال 1966، هیچ یک از قهرمانان در همان مرحله گروهی حذف نشده بودند ، و هرگز پیش از این،مدافعان عنوان قهرمانی با همچین چالشی روبرو نشده بودند . برای تیم بسیار تحسین شده ای که در دو تورنمنت معتبر متوالی ملی یعنی جام جهانی 1998 و یورو 2000 قهرمان شده بود ، این یک سقوط ویرانگر و یک آبروریزی بزرگ بو بود.
در ورزشگاه دی کویپ روتردام در 2 ژوئیه 2000 هیچ چیز کمتر محتمل به نظر نمی رسید، زمانی که راجر لمر به نشانه اعتراف به قدرتی برتر سر خود را به سمت آسمان پرتاب کرد و بدون شک از پدرش که هفته قبل درگذشته بود تشکر کرد. سرمربی فرانسه که دو سال پیش پس از قهرمانی در جام جهانی جانشین ایمه ژاکت شده بود، به تازگی شاهد اضافه شدن عنوان قهرمانی اروپا به عنوان قهرمانی جهان بود. آنها اکنون عملکرد بهتری حتی از عملکرد خوب خود در جام 1998 نشان داده بودند.
گل تساوی توسط سیلوین ویلتورد در وقت اضافه و به دنبال آن گل طلایی دیوید ترزگه دقایقی بعد، فرانسوی ها را نجات داد، زیرا به نظر می رسید سرسختی ایتالیا در روتردام ممکن است به قیمت قهرمانی شاگردان چزاره مالدینی تمام شود. برای فرانسه، افزودن عنوان قهرمانی اروپا به جام جهانی، آنها را در بین تیم های بزرگ تاریخ قرار داد، زیرا تنها آلمان بزرگ هلموت شون در اوایل دهه 1970 موفق به کسب همین دبل شده بود. تیم فرانسوی لمر، با زین الدین زیدان به عنوان ستاره خلاق، تقریباً به همان شیوه مورد تمجید قرار گرفت. حالا چه چیزی و چه کسی می تواند آنها را متوقف کند؟
فرانسه که نیازی به شرکت در مسابقات خاور دور نداشت، توانست پس از فینال اروپا در تابستان 2000 بازی در آسیای شرقی را آزمایش کند. یک قهرمانی در جام کنفدراسیون ها در سال 2001 به قهرمانان جهان و اروپا اضافه شد، زیرا این تیم شرایط خود را در کره جنوبی آزمایش کرد تا به هوای انجا و شرایط دیگر عادت کند. فرانسویها اکنون هر عنوان قهرمانی را در اختیار داشتند و به شدت آرزو داشتند که قهرمانی سال 1998 را با پیروزی در ژاپن و کره جنوبی در سال 2002 تکرار کنندیوهان کرایف که پیش از جام با مطبوعات صحبت میکرد، احساس میکرد که چند کشور هستند که برای قهرمانی با آن مبارزه میکنند، و به اصطلاح رقیب جدی لاله های نارنجی هستند اما «بالاتر از همه، فرانسه» در اولین جام جهانی ای که در آسیا برگزار میشود پیروز خواهد شد.
با این حال، قهرمانان غیبت رابرت پیرس، بازیکن خلاق آرسنال را تضمین کردند. پیرس پس از یک فصل فوق العاده با توپچی ها، رباط صلیبی اش در بازی با نیوکاسل در ماه مارس به حدی آسیب دید که تا 9 ماه از میادین دور بود.
دانیم که بازیکنانی که در طول فصل بازی های زیادی انجام می دهند بسیار شکننده می شوند و فکر می کنیم مصدومیت پیرس به دلیل انباشتگی بازی ها است. پیرس و [تیری] هانری دو بازیکنی هستند که بیشترین بازی را در این فصل انجام داده اند. آنها حدود 45 یا 47 بازی انجام داده اند. پس از یک حد مشخص، بسیار خطرناک می شود. آنها در سطح بسیار بالایی بازی می کنند. رقابت و فشارها بسیار زیاد است و می تواند عواقب جدی بر سلامت آنها داشته باشد.
در گلاسکو در 15 مه، رئال مادرید بایر لورکوزن را شکست داد و نهمین قهرمانی اروپایی خود را در پایان فصل به دست آورد. تلاش عالی زیدان برای پیروزی در بازی در دقیقه 45 گلی بود که شایسته هر فینالی بود و تیمش را با نتیجه 2-1 برد. به نظر می رسید که مرد بزرگ نشانگر خود را برای جام جهانی پس از آن گذاشته است. در آن شب چهارشنبه در غرب اسکاتلند، جام جهانی و افتتاحیه فرانسه مقابل سنگال تنها 16 روز مانده بود.
هنگامی که فرانسه به سئول رسید، آنها در یک بازی دوستانه پرهزینه با میزبان بازی کردند. کمتر از یک هفته مانده به برگزاری مسابقات، زیدان لنگان لنگان از زمین خارج شد و نیمه دوم از بازی بیرون رفت. روز بعد، کلود سیمونه، رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه، خبری را منتشر کرد که رسانههای فرانسوی و هواداران آنها دقیقا نگرانش بودند : «خبر کمی نگرانکننده دارم. نتیجه عکسبرداری را به من گفته اند و زین الدین زیدان در دو بازی غایب خواهد بود. در حال حاضر این نتیجه اشعه ایکس است.»
راجر لمر در فکر غیبت اجباری فوق ستاره خود، روحیه تیمی فوق العاده کره ای ها را مشاهده کرد، نکته ای که با توجه به صعود بعدی آنها به نیمه نهایی بسیار محتاطانه بود: "وقتی تیمی مانند کره در مقابل تماشاگران خانگی خود بازی می کند، یعنی شکست دادن این تیم کار بسیار سختی است. ما دوران سختی را با قدرت روحیه آنها سپری کردیم - گاس هیدینک عملکرد خوبی داشته است.
و به این ترتیب رسمی شد: قهرمانان فعلی جهان دفاع خود را در برابر سنگال در 31 می بدون مرد اصلی خود آغاز می کردند. فرانسه و سنگال در مقابل جمعیت 62000 نفری در ورزشگاه جام جهانی سئول، ادیسه یک ماهه را از ساعت 20:30 به وقت محلی آغاز کردند. به سرعت مشخص شد که این می تواند تکرار کابوس روز افتتاحیه آرژانتین مقابل کامرون در سال 1990 باشد. به ویژه در سمت چپ، و از وسط، فرانسه نسبت به سرعت الحاجی دیوف، خلیلو فادیگا، پاپا بوبا آسیب پذیر به نظر می رسید. دیوپ و سالیف دیائو.مارسل دسایلی به دور از اینکه شبیه آدونیس قدرتمند گذشته باشد، ناگهان شبیه پیرمردی شد که شربت میپیچید، در حالی که مدام خجالت میکشید و سرعتش کم بود. فرانک لبوف در مرکز دفاع و یوری جورکایف دو نفر دیگر بودند که به نظر می رسید آنو دومینی به آنها رسیده است.
این جورکایف بود که به طرز شرم آور در نیمه راه توسط دیائو تحقیر شد و مانند مادربزرگ پیری که شاهد دزدیده شدن کیف دستی اش در ایستگاه اتوبوس بود، توپ را واگذار کرد. هافبک سنگالی سپس دیوف را در سمت چپ صاحب توپ کرد تا او سانتر کند، جایی که بوبا دیوپ در ریباند توپ را گل کرد. کلایو تایلدسلی در اظهار نظری در تلویزیون فرانسه ، شوکی را که برای همه به وجود آمد، خلاصه کرد: "قرار نبود این اتفاق بیفتد."
برای دومین بازی فرانسه با اروگوئه در 6 ژوئن، لمر یکی از شاگردان قدیمی خود را جایگزین جورکائف که یکی از عوامل اصلی باخت باورنکردنی خروس ها بود میکند.
هانری تقریبا در تمام بازی خشن ترین ورژن خود را نشان داد چیزی که در ابتدا خشن به نظر می رسید در واقع یک قرمز مستقیم اجتناب ناپذیر برای مهاجم آرسنال بود. فرانسه که بار دیگر فاقد شور و نشاط همیشگی بود، بازی را 0-0 و با یک امتیاز از 6 امتیاز ممکن به پایان رساند. آخرین بازی گروهی مقابل دانمارک یک بازی مرگ وزندگی ، زیرا، به طور باورنکردنی، فرانسه باید برای ماندن در جام جهانی پیروز می شد وگرنه بدرود جام جهانی !
فرانسه با ماندن در کره جنوبی برای بازی آخر گروه A با دانمارکی ها، بدون تیری آنری به میدان میرفت اما زیدانی دربازی حضور داشت که ران آسیب دیده اش همچنان به شدت بسته بود. شروع در ساعت 3:30 بعد از ظهر به وقت محلی،مشخص بود که همه چی دست به دست هم داده بود تا یکی از بدترین سال های تاریخ فرانسه رقم بخورد. گلهای دنیس رومدال و جان دال توماسون در دقایق 22 و 67، دانمارک را از میدان به در کرد و قهرمان جهان از بازی خارج شد. یک ماه قبل این یک سناریوی غیرقابل تصور بود. چطور به اینجا رسیده بود؟
برای هر تیمی در آن زمان دشوار بود که در چالش دفاع از عنوان قهرمانی جهان ان هم در حضور بازیکنانی در قد و قامت زیدان و هانری شکست بخورد .مشخص بود خروس ها بیش از حد به زیزو وابسته هستند. از این گذشته، هلند 24 سال قبل بدون وابستگی به بهترین بازیکن عصر یوهان کرایف به آرژانتین سفر کرده بود و همچنان توانسته بود به فینال جام جهانی برسد. هر چند کرایف عالی بود، ولی لاله های نارنجی به لطف درک و اجرای سیستم بازی ای که در سرتاسر تیم مورد قدردانی قرار گرفت، توانست به طور قابل توجهی به نتیجه برسد
راجر لمر در سال 2002 جای خود را به ژاک سانتینی داد که خود ژانتینی در سال 2004 به جای ریموند دومنک کنار رفت. هرچند کهنه سربازان باقیمانده فرانسوی هنوز تمام نشده بودند و میتوانستند رویاهای مردم فرانسه را به واقعیت تبدیل کنند. در سال 2006، در تابستان پرقدرت در آلمان،درحالی همیشه لباس سفید به تن داشتند ، آخرین تلاش خود را برای رسیدن به فینال جام جهانی در برلین مقابل ایتالیا به کار گرفتند. رفقای قدیمی زیدان، هانری، بارتز، ویرا، تورام و ماکلله که با چاشنی جوانان یعنی ریبری، مالودا، آبیدال، ساگنول و گالاس تقویت شده بودند، توانستند در یکی از بهترین جام های تاریخ عملکرد فوق العاده ای داشته باشند
پس از عملکرد درخشان در مرحله گروهی فرانسه در مرحله حذفی مقابل اسپانیا، برزیل و پرتغال پیروز شد، قبل از اینکه درام پنالتی ها راه ایتالیا را به سوی جام قهرمانی تغییر دهد. زیدان اثر خود را در جام جهانی 2006 به جای گذاشت، به ویژه روی جناغ مارکو ماتراتزی در فینال. با این حال، شماره 10 فرانسه بود که به نظر می رسید در اوایل مسابقات، یک تنه تیم خود را پیروز میکرد
با این حال، در سال 2002، بازگشت فرانسه به وطن مانند سال 2010 پس از شکست آفریقای جنوبی با شرمندگی مواجه نشد بلکه یک جبران و بازگشت بزرگی درراه بود. بلکه تصدیق این بود که برخی از پاها خسته شدهاند، و فوتبال همیشه آن روی خوش خودش را نشان نمیدهد.
به قلم GARETH BLAND برای thesefootballtimes