1. قرارداد رویترز
قراردادی که به منظور بهره برداری از اکثر منابع ایران از معادن گرفته تا جنگل ها (در صورت اکتشاف نفت، آن هم جزو امتیاز رویترز قرار میگرفت) توسط ناصرالدین شاه قاجار امضا شد ولی یک سال بعد با اعتراضات مردم این قرارداد استعماری لغو شد.

2. قرارداد دارسی
قراردادی 60 ساله بین مظفرالدین شاه قاجار و ویلیام دارسی در سال 1280 شمسی که در آن سهم ایران از سود فروش نفت، 16 درصد بود.
برای شروع، قرارداد خوبی بود چون کسی حاضر نبود برای اکتشاف نفت در ایران سرمایه گذاری کند و حتی خود دارسی هم 7 سال ابتدایی از شروع قراردادش هیچ نفتی پیدا نکرد و ضرر زیادی را متحمل شد. اما دقیقا در سال هشتم قرارداد که دیگر ناامید شده بود و کم کم تجهیزات اکتشاف را از ایران خارج میکرد، در مسجد سلیمان نفت پیدا شد و ورق برگشت.
ولی برای ادامه خوب نبود. عملا به دولت ایران 10 درصد از سود پرداخت میشد و باقی سهم دولت را به اعراب و بختیاری های خوزستان میدادند تا آنها امنیت چاه های نفت را تامین کنند و دولت قاجار در زمینه ی برقراری امنیت ناتوان بود. حتی همین 10 درصد هم برای دولت قاجار سود خوبی نداشت چون شرکت دارسی بیشتر نفتش را با تخفیف زیادی به دولت بریتانیا میفروخت و این تخفیف در درصد ایران هم لحاظ میشد. در جنگ جهانی اول نفت ایران رایگان در اختیار متفقین قرار گرفت و بعد از جنگ هم امتیاز دارسی تقریبا به دولت بریتانیا واگذار شد و دولت بریتانیا سهم ایران را به درستی پرداخت نمیکرد.
به همین دلیل وقتی رضاشاه پهلوی به سلطنت رسید در سال 1311 شمسی این قرارداد را آتش زد و مجلس را هم مجبور به لغو قرارداد کرد.

3. قرارداد 1933
انگلیس که از لغو قرار دارسی عصبانی شده بود، تهدید کرد تمام دارایی های خارجی ایران را به نفع خود مصادره میکند. ناچارا یک سال پس از لغو قرارداد دارسی، شرکت نفت بریتانیا و دولت رضاشاه قراردادی 60 ساله امضا کردند که طبق آن سهم ایران از سود فروش نفت 20 درصد بود.
قرارداد دارسی کل منابع نفت موجود در ایران به غیر از استان های شمالی را شامل میشد ولی این قرارداد محدود به اطراف خوزستان بود و محدودهٔ عملیات امتیاز از 400 هزار مایل قرارداد دارسی به 10 هزار مایل کاهش یافت.
برای سود ایران حداقل کف مبلغ در نظر گرفته شد تا عرضه ی رایگان یا تخفیف های فروش، در درآمد ایران خللی ایجاد نکند. لزوم استفاده از نیروی کار ایرانی و آموزش تخصصی ایرانی ها هم در بندی از قرارداد گنجانده شد.
در اوایل سلطنت محمدرضا پهلوی، در سال 1329 دولت مصدق این قرارداد را لغو کرده و صنعت نفت را ملّی اعلام کرد. انگلیس هم نفت ایران را تحریم کرد. نفت ایران فروش نرفت بنابرین مردم ایران آن اشتیاق اولیه به ملّی شدن نفت را از دست دادند و محبوبیت مصدق کاهش یافت.
در سال 1332 انگلیس و امریکا که از ملّی شدن نفت ایران ضرر کرده بودند، کودتای 28 مرداد را رقم زدند و مصدق(نخست وزیر ایران) را سرنگون کردند و قدرت مطلق را به محمدرضاشاه بازگرداندند.
ملّی شدن صنعت نفت هدف زیبایی بود ولی در آن مقطع عملی نبود چون قدرت سیاسی و نظامی ایران در برابر غرب ناچیز محسوب میشد.

4. قرارداد کنسرسیوم
پس از کودتای 28 مرداد، قراردادی 25 ساله با تقسیم سود 50-50 بین ایران و مجموعه ای از شرکت های نفتی غرب (بیپی، توتال، شل و ..) بسته شد که در آن سود دولت ایران 50 درصد بود.
هر چند مصدق نتوانست نفت را ملّی کند ولی به طور غیر مستقیم و ناخواسته به محمدرضاشاه کمک کرد تا قرارداد بهتری با غربی ها امضا کند.

5. قرارداد 1352
در سال 1352 محمدرضاشاه به پشتوانه ی افزایش قدرت نظامی و سیاسی ایران، قرارداد کنسرسیوم را لغو کرد و قراردادی بهتر با غربی ها امضا کرد که طبق آن 14 شرکت نفتی بزرگ از سراسر جهان در ایران به رقابت پرداختند. در این قرارداد، حق مالکیت منابع نفتی از شرکت های خارجی سلب شد و به شرکت ملّی نفت ایران واگذار شد. بنابراین شرکت های خارجی فقط در مالکیت نفت تولید شده سهیم بودند پس باید مالیات پرداخت میکردند.
ثبت این قرارداد مصادف شد با جنگ اعراب و اسرائیل؛ اعراب فروش نفت را تحریم کردند و قیمت نفت شدیدا بالا رفت. تولید نفت ایران هم نسبت به قبل افزایش یافت تا جای خالی نفت اعراب را پر کند.
درآمد پنج ساله ی ایران از این قرارداد، 5 برابر درآمد هفتاد ساله ی ایران از قراردادهای دارسی، 1933 و کنسرسیوم بود.
در نهایت با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357، شرکت های خارجی از ایران بیرون شدند و این قرارداد پایان یافت. وقوع انقلاب اسلامی ایران باعث کاهش فروش نفت ایران و در نتیجه افزایش عجیب قیمت جهانی نفت شد. و ایران جایگاه خود به عنوان بزرگترین صادرکننده ی نفت جهان را از دست داد.
