همانطور که برنامه گفتگوی ویژه طرفداری در سال 1400 با حضور طرفداری در کمیته ملی المپیک و گفتگو با سیدرضا صالحی امیری آغاز شد، در سال 1401 نیز گفتگوی ویژه طرفداری را اینطور آغاز کردیم. سیدرضا صالحی امیری در کمیته ملی المپیک میزبان طرفداری بود. در این گفتگو از ریاست کمیته ملی المپیک درخصوص عملکرد ایران در المپیک توکیو و همچنین برنامه های کمیته برای بازی های آسیایی پرسیدیم. درخواست ورزشکاران برای حضور صالحی امیری در انتخابات سال 1401 کمیته ملی المپیک بخش دیگری از این گفتگو بود که رییس کمیته ملی المپیک ضمن تشکر از حمایت ورزشکاران اعلام کرد تا این لحظه تصمیمی برای حضور در انتخابات ندارد و قصدش این است که شرکت نکند.
در ادامه گفتگو از تغییرات فدراسیون فوتبال و همینطور تغییرات وزارت ورزش پرسیدیم که با این تغییرات رابطه کمیته ملی المپیک با وزارت و فدراسیون چگونه است. صالحی امیری همچنین در پایان صحبت هایش رسانه طرفداری را یک رسانه منصف منتقد دانست.
گفتگوی سامان خدائی با سیدرضا صالحی امیری را می بینید و می خوانید:
سلام و درود می گویم به مخاطبان عزیز رسانه طرفداری، سال نوی شما مبارک و ما در اولین برنامه گفتگوی ویژه طرفداری در سال 1401 به کمیته ملی المپیک آمدیم تا با جناب آقای صالحی امیری، ریاست محترم کمیته ملی المپیک گفتگو کنیم. اگر خاطرتان باشد، ما سال 1400 نیز برنامه گفتگوی ویژه را با صحبت های دکتر صالحی امیری آغاز کردیم. آقای دکتر سلام، سال نوی شما مبارک.
من هم عرض سلام و ادب دارم خدمت شما دوست عزیز، آقای هژبری دوست و برادر عزیز ما و همه همکاران خوبم در رسانه پرمخاطب طرفداری، سال نو را به شما تبریک می گویم، به ملت بزرگ تبریک می گویم، امیدوارم در این سال با شکوفایی طبیعت دل های ما نیز شکوفا شوند. امیدوارم با نشاط طبیعت، مردم هم نشاط را احساس کنند، و امیدوارم در این سال بدی از ملت دور باشد. 1401 را سال امید نام گذاشتیم و امیدوارم این امیدواری برای عبور از این بلاها تبدیل به یک آرزوی دست یافتنی شود.
آرزوی روزهای خوب برای ملت ایران. خب برای ما که یک رسانه ورزشی هستیم، باید سال نو را اینجا آغاز کنیم و شما به عنوان ریاست کمیته ملی المپیک، متولی ورزش کشور حساب می شوید و فکر می کنم بهترین جا برای رسانه ورزشی در آغاز سال نو، همین کمیته ملی المپیک است.
من هم باور دارم که ما در سال جدید نیازمند یک تغییر هستیم. تغییر در نگرشمان، تغییر در سیاست هایمان، تغییر در برنامه هایمان و تغییر در اهداف مان. یکی از اولویت های سال جدید که ما تعریف کردیم، تغییر در نظام برنامه ریزی برای درخشش کاروان هایی که ما اعزام خواهیم کرد به کشورهای اسلامی در مرداد ماه، بازی های اسلامی در شهریور و بعد آبان ماه به جوانان آسیایی که آن هم در چین خواهد بود. ما مجموعا امسال امیدی را در جامعه ورزش ایجاد کردیم و جامعه ورزش انشاالله امید را در ملت ایجاد خواهد کرد.
یک سال مهم را هم پشت سر گذاشتیم، ورزش ایران به المپیک رفت و اگر موافق باشید در آغاز این را هم تحلیل کنیم که چه اتفاقی افتاد در سال 1400 و به طور کلی اگر بخواهیم به ورزش ایران یک نمره بدهیم و عملکردش را ارزیابی کنید، چه نمره ای می دهید؟
دو نکته کلیدی را بینندگان عزیز باید بدانند. ما در شرایطی وارد المپیک شدیم برای کسب که درگیر کرونا شدیم، آنچنان شرایط سختی بر جامعه ورزش تحمیل شد که ما برای آمادگی جسمانی، تجهیزات خریداری کردیم و فرستادیم خانه قهرمانان تا در منزل آمادگی جسمانی خود را حفظ کنند. این فشار اینقدر سنگین بود تا در مراحل کسب سهمیه المپیک، بسیار مشکلات زیادی را پشت سر گذراندیم و رسیدیم به 1400، باید آمادگی حداکثری ایجاد شود برای توکیو، اما چند نکته مهم بود. یکی نکته ابهام در برگزاری بود. تا یک ماه قبل از المپیک، مردم ژاپن تظاهرات می کردند، مقامات ژاپن اظهار تردید می کردند و واقعا نمی دانستیم که آیا کاروان اعزام خواهیم کرد یا خیر. نکته دوم که اتفاق افتاد، شرایط کرونا برای اعزام کاروان ها سخت کرد. نکته سوم، در داخل گرانی و تورم و مشکلات اقتصادی و معیشتی وجود داشت. ما با ارز 4200 مسابقات آسیایی قبلی را برگزار کردیم و … این جهش ایجاد می شود و ارز 24 هزار تومن می شود و این 6 برابر شدن ارز، ما که بیشتر هزینه هایمان ارزی است، شرایط سخت تری را تحمل می کردیم. اما یک چیزی تغییر نکرد و آن اراده جامعه ورزش برای رسیدن به قله بود. حقیقتا هیچ یک از قهرمانان و مربیان ما، در اراده شان خللی وارد نشد. به همین خاطر ما در توکیو نمره قابل قبولی داشتیم. از 26 کشور اروپایی نتایج بهتری گرفتیم. در کل منطقه جایگاه اول را داشتیم. در آسیا جایگاه چهارم را پس از چین و ژاپن کره داشتیم. کشورهایی که به لحاظ سنتی نیم قرن این جایگاه را حفظ کردند. و در آفریقا و آسیا در مجموع ما جایگاه پنجم را به دست آوردیم. این جایگاه در شرایطی بود که بسیاری از مدعیان آسیایی جایگاه شان افت کرد. مثل قزاقستان، مثل ازبکستان و بسیاری از کشورهای دیگر. با این شرایط نتایج ما در توکیو، قابل قبول و قابل دفاع است.
دوست دارم شما را به حال و هوای توکیو و آن روزهای المپیک برگردانم، کدام مدال بیشتر از همه به شما چسبید؟
باور کنید این سه طلایی که گرایی و فروغی و سجاد آوردند، هر سه هم غرورآفرین بود، هم هویت بخش بود و هم یک ارزش ثانویه داشت و آن این بود که ما در تیراندازی برای اولین بار به این جایگاه می رسیم، در کاراته اولین بار بود، این اولین ها همیشه در تاریخ ماندگار می شوند. کشتی هم که خب فراتر از ورزش ایران است. کشتی هویت ماست، کشتی فرهنگ ماست، بنابراین ما همیشه از کشتی انتظار داشتیم و داریم. اما آن اتفاقی که در کاراته با سجاد افتاد، آن اتفاقی در تیراندازی با جواد فروغی عزیز ما افتاد، این کام ملت را شیرین تر کرد.
و خب عملکرد کاروان اگر حالتان را گرفته باشد یا ناراحت کرده باشد، عملکرد کدام ورزش و ورزشکار بود؟
اصولا آقای هژبری دوست من می داند روحیات ما را. اصولا روحیه بددلی ندارم. همیشه نگرشم به آینده است. معتقد هستم که هر شکست مقدمه پیروزی است. اصلا این چه منطقی است که ما در ایران تبلیغ می کنیم که همه باید به سکو بروند. اگر اینطور باشد که المپیک بی معنی می شود. 300 هزار نفر رقابت کردند در جهان، 11 هزار نفر به توکیو رسیدند و از این ها 3 هزار و 50 نفر به سکو رفتند، یعنی یک سیصدهزارم. این نکته را دقت کنید. در چنین شرایطی ما باید بگوییم که مجموعه فراز و فرودها در رویداد ها، مقدمه ای است برای بعد. یا به سکو می رویم که پرچم ایران بالا برود، یا نمی رویم و تجربه های جدیدی هست برای جبران در آینده. خیلی ها ما را نقد کردند که چرا شما از خیلی فدراسیون ها که نتیجه نگرفتند، تقدیر کردید؟ ما فرایندی نگاه می کنیم. ما بلندمدت نگاه می کنیم. من معتقد هستم که تمام فدراسیون های ما ظرفیت رسیدن به سکو را دارند. اما سه عنصر را نیاز دارند. اولین عنصر، برنامه ریزی است. یک برنامه 10 ساله داشته باشیم، امروز در چه وضعیتی هستیم، برای اینکه به سکو برسیم در المپیک 2028 لس آنجلس باید چه کنیم؟ بعد تقسیم کنیم به برنامه یک ساله و مسیر را دنبال کنیم. نکته دوم که بسیار مهم است، حمایت و پشتیبانی است. هم سخت افزار و هم نرم افزار. هم مالی و هم حمایت های پشتیبانی و لجستیک و تجهیزات و نکته سوم انگیزش است. ایجاد انگیزه و اراده. تخریب قهرمانان ما، تخریب انگیزه هایشان است. به همین خاطر، آن هایی که نتیجه نگرفتند از نظر من کسب تجربه کردند در رویداد آتی و آن هایی که نتیجه گرفتند، محصول کار آنان کام ملت را شیرین کرد.
همین آینده نگری و برنامه ریزی، سوال بعدی من بود. برای اینکه در المپیک بعدی موفق باشیم باید چه کار کنیم که فکر می کنم پاسخ دادید.
ما نیازمند یک برنامه ریزی با رویکرد استراتژیک بلندمدت هستیم. بدون استثنا در تمام رشته ها. نیازمند یک حمایت پشتیبانی قوی هستیم. من خیلی شفاف عرض کنم، بودجه ورزش ایران حدود 100 میلیون دلار است، یعنی 2500 میلیارد تومان. این عدد آن چیزی است که دولت جمهوری اسلامی ایران، حداکثر حمایت را انجام داده است که بتواند این منابع را به ما برساند. بیش از این توان نیست. اما یک سوال می شود که نیاز شما چقدر است. حقیقتا نیاز ما برای توسعه ورزش قهرمانی، برای اینکه ما بتوانیم جایگاه مان را در آسیا و در جهان، به جایگاه قابل قبولی برسانیم یعنی در جهان زیر 10 و در آسیا زیر 4 قرار بگیریم، این لازمه اش این است که تبدیل شود به یک میلیارد دلار، یعنی 25 هزار میلیارد تومان. آیا این شدنی است؟ خیر. چه باید کرد این شکاف را؟ باید از طریق منابع غیر دولتی فکر کنیم. یعنی از نظر اسپانسرها، شرکت ها، صنعت و از طریق سایر منابع. نمی توانیم از دولت تقاضا کنیم که همه منابع مورد نیاز ورزش را یک جا تامین کند. دلیلش این است که کشور نیازمند انبوهی از مسائل و مشکلات است، اینکه ما تقاضا کنیم که فقط به ورزش بدهند، این نشان می دهد که تحلیل جامعی نسبت به پدیده ها نداریم. از این منظر ما شاکر و شکرگزار دولت هستیم به دلیل حمایت و از آن طرف نیز نیازمند برنامه ریزی برای جذب منابع هستیم. این نکته اول و نکته دوم از همه مهمتر، آن کادری است که باید این قهرمانان را تربیت کنند. چه داخلی و چه خارجی.
فرمودید الان بودجه ورزش ایران 100 میلیون دلار است. الان در فوتبال اروپا نگاه کنید، فقط یک رقم برای جابجایی یک بازیکن است.
احسنت. یک رشته در اروپا بیش از 100 میلیون دلار قیمت دارد. اما عرض کردم نباید آرمانگرایانه برخورد کرد. واقعیت کشوریست که منابع محدود دارد و ناشی از تحریم های ظالمانه است.
با توجه به درپیش بودن بازی های آسیایی در سال 1401، اولویت های شما برای این رویداد و کلا برای سال 1401 چه هست؟
ما سه کار را آغاز کردیم از ابتدای امسال. کادر سرپرستی شکل دادیم، هم برای آسیایی و هم برای اسلامی. سیاست های آسیایی را تعریف کردیم. یک سیاست کاروان کیفی، دوم توجه به تولید داخلی و سوم ارتقای نتیجه، یک پله بالاتر از رویداد آسیایی جاکارتا و چهار توجه ویژه به بانوان. این ها سیاست هایی بود که ما تصمیم گیری کردیم، بلافاصله جلسات تخصصی با فدراسیون ها آغاز شد. امروز که با شما صحبت می کنم، تقریبا تکلیف بازی های آسیایی قطعی شده است. ثبت نام اولیه برای تمام رشته ها انجام شده است و ان شالله در آینده نزدیک، ما بعد از ایام تعطیلات، روند پشتیبانی و خرید تجهیزات، لباس، بلیت، ارز و نهایتا فرایند آمادگی و برگزاری اردوها را آغاز می کنیم و وارد آسیایی می شویم. آسیایی ما یک سال قبل به تعبیری شروع شده است. برای اسلامی هم دقیقا همین فرایند طی شده است. کادر سرپرستی شکل گرفته است، تعداد کسانی که باید در فدراسیون مشخص شدند، الان سرپرست کاروان ما در ترکیه است و در قونیه که بازی ها در آنجا خواهد بود. برای هماهنگی های لازم با کشورهای اسلامی، 57 کشور شرکت می کنند و این برای ما اهمیت زیادی دارد. پیش بینی ما درخصوص تعداد کاروان، 300 تا 400 نفر هست و برای بازی های آسیایی حدود 600 تا 700 نفر است.
ما برای 1401 انتخابات کمیته ملی المپیک را نیز پیش رو داریم، با اغلب ورزشکاران که صحبت می کنیم، توقع دارند که شما در این سنگر بمانید و خالی نکنید. حالا شاید مردم این چهره جدی شما را می بینند، نمی دانند که یک رفاقت و صمیمیت خاصی با ورزشکاران و فدراسیون ها دارید. ما می توانیم این قول را از شما بگیریم و به اهالی ورزش بدهیم که حضور پیدا می کنید در انتخابات؟
بله بله. این قول را به شما می دهم که شرکت نمی کنم. من خیلی ممنونم از محبت همه بزرگان، پیشکسوتان، روسای فدراسیون ها، قهرمانان، … همین دو هفته قبل که مجمع بود، در 17 اسفند، همه روسای فدراسیون و اعضای مجمع اظهار محبت کردند، من از همین تریبون نسبت به تک تک عزیزان صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم. من یک وظیفه داشتم و یک ماموریت 4 ساله برای تحول در ورزش قهرمانی، ما یک برنامه تعریف کردیم، این برنامه دو استراتژی داشت و 12 گام. آن برنامه را ما دنبال کردیم، امروز که با شما صحبت می کنم، آن برنامه محقق شد و از این جهت منطق مدیریت این است که ما این پرچم را دست عزیز دیگری بدهیم و او با خلاقیت و نوآوری و با برنامه ریزی جدید بتواند کارها را به پیش ببرد. احساس می کنم باید این گردش مدیریت در کمیته ملی المپیک شکل بگیرید. تا امروز که با شما صحبت می کنم چنین برداشتی دارم.
ما از طرف آن ورزشکارانی که با آن ها صحبت کردیم، می گوییم که خیلی ها توقع دارند که شما بمانید.
از محبت همه شما متشکرم.
آقای دکتر رسانه طرفداری را به عنوان یک رسانه منتقد می شناسند. شما اگر بخواهید از مدیریت صالحی امیری یک انتقاد کنید، آن چیست؟
من حقیقتا در دوره 4 سال گذشته، خیلی از کارهایی را که زمین مانده است، فکر می کردم که باید انجام می شد و نشد. 12 گام را انجام دادم و چند گام دیگر مانده بود که جزو آرزوهایم بود که در برنامه هایم محقق کنم. اولینش ساخت ساختمان مستقل در حاشیه همین جا برای موزه ملی ورزش بود. برنامه ریزی که کردیم، موزه ملی ورزش در تراز جهانی و جزو سه موزه اول جهان در ورزش شود. نکته دوم ایجاد چند دهکده المپیک در چند نقطه شمالی و جنوبی و شرق و غرب کشور برای اینکه قهرمانان ما بتوانند به راحتی بدون دغدغه در محیط خودشان دسترسی به امکانات استاندارد برای اردوها داشته باشند. این یکی از آرزوهای ما بود. و از این نمونه تعدادی دیگر از برنامه هایی که ما مدون کردیم اما در کنار این برنامه ها، 12 محور را هم برگزار کردیم. فکر می کنم اگر سرعت مان را بیشتر می کردیم، می توانستیم بخشی از آن اهدافمان را که طراحی کرده ایم، بیشتر انجام بدهیم.
شما همیشه نقد پذیر بودید. من در روز مجمع در کمیته ملی المپیک بودم. علیرضا دبیر یک انتقاداتی داشت و بعد گفت چون بودجه کم است، تیم سوم را به مسابقات آسیایی می فرستم بعد شما یک اقدام قابل تقدیر انجام دادید و به اردوی کشتی رفتید و کمتر می بینیم در مدیران کشورمان که بخواهند چنین رفتاری داشته باشند و این خیلی قابل تحسین است و به همین خاطر می گویم که نقد پذیر هستید.
علیرضا دبیر اولا که دوست ماست. انصافا در کشتی تحول ایجاد کرد. من از همین تریبون از آقای دبیر به خاطر تلاش هایش در توسعه کشتی ایران قدردانی می کنم. نکته دوم، اینکه ما در یک فضای بسته زیست کنیم و دیگران نباید ما را نقد کنند، یک نوع توهم است. این خلاف اصول اولیه مدیریت است. مدیر باید هم ظرفش بزرگ باشد و هم ظرفیتش. به طور طبیعی ایشان مطمئن باشید با من مشکلی نداشت و ندارد، چون دائم رفت و آمد داریم و با هم گفتگو می کنیم. اما ممکن است یک ادبیاتی بیانش متفاوت باشد. ما نباید رنجش داشته باشیم. یک مدیر باید هم ظرفیت و هم ظرف لازم را داشته باشد که بتواند با همگان تعامل داشته باشد. کشتی را که نمی توانیم نادیده بگیریم. کشتی فراتر از ورزش قهرمانی است. هویت ماست. من دیروز به اردوی شان رفتم. 104 نفر در اردوی فرنگی و آزاد بودند. مربیان نامدار، بنا و پژمان درستکار و دیگر دستیاران شان حضور داشتند. همینجا قدردانی می کنم از مربیان سابق کشتی و همه عزیزانی که زحمت می کشند. ما وظیفه داریم که حمایت کنیم. این یک رسالت دائمی است. هیچ تفاوتی بین فدراسیون ها برای ما نیست. من با همه دوست و صادق هستم. هیچ نوع ادبیاتی باعث تغییر تصمیم در حمایت حداکثری کمیته ملی المپیک نخواهد شد. این یک سیاست قطعی است و گاهی آنهایی که نقد می کنند بیشتر امتیاز می گیرند.
خب دولت و وزارت ورزش تغییر کرد. رابطه وزارت و کمیته به چه شکل است؟
ببینید ما یک استراتژی تعریف کردیم. براساس روزمرگی و سلیقه و احساس نیست. تا روزی که من این صندلی را ترک می کنم، به استراتژی وفادار خواهم ماند. امکان تداوم حیات ورزش قهرمانی در ایران وجود ندارد. مگر با انسجام و وفاق و همدلی میان ارکان اصلی ورزش. یعنی وزارت ورزش، کمیته المپیک، پارالمپیک و فدراسیون ها. در این ارکان ورزش، مهم ترین نکته این است که ما باور کنیم که وزارت ورزش محور است و ما به عنوان کمیته ملی المپیک و پارالمپیک و فدراسیون ها، در کنار وزارت ورزش باید ورزش قهرمانی را نظارت، هدایت و راهبری کنیم. من مشکلات گذشته را ناشی از اشکال در تحلیل و نگرش می دانم. من به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک باید بپذیرم که وزارت ورزش ارگان مادر است و باید همگرایی داشته باشم. این روش مربوط به وزیر قبلی و بعدی نیست. هر کسی که در کرسی وزارت ورزش حضور داشته باشد، ما با آن همگرایی خواهیم داشت. این سیاست قطعی و دائمی است و شما دیدید که در این 4 سال ما هیچگاه وارد حاشیه نشدیم.
هیات رئیسه فدراسیون فوتبال دست به کار بزرگی کرد و رئیس فدراسیون را عزل موقت کرد. می دانم که شما صحبت در خصوص فوتبال را پرهیز می کنید اما دوست دارم نظرتان را در مورد این تصمیم بدانیم.
من حقیقتا در جزئیات نیستم. همین دو سه روز قبل از سال، با آقای ماجدی، سرپرست فدراسیون جلسه داشتم. بیشتر وقتمان را روی امید متمرکز کردیم، که بتوانیم تیم امیدمان در آسیا بدرخشد و بعد بتواند برود برای فرانسه، این جزو آرزوهای ما و ملت است. حقیقتا من مسائل فوتبال را دنبال نمی کنم و در جزئیاتش نیستم و بنابراین باید تصمیم گیران در خصوص این رویه پاسخگو باشند. آن چیزی که برای ما به عنوان کمیته المپیک اهمیت دارد، این است که فوتبال عامل نشاط و غرور و انگیزش ملت باشد و از حاشیه پرهیز کند. فوتبال در حاشیه باعث رنجش مردم خواهد شد. من در فرایند جزئیات داخل فدراسیون نیستم.
جناب آقای دکتر صالحی امیری، من دیگر سوالی ندارم. اگر صحبت پایانی دارید، بفرمایید.
من بار دیگر تشکر می کنم از همه شما عزیزانی که به کمیته ملی المپیک و به این حقیر محبت داشتند. یک تشکر هم باید مجدد داشته باشم از رسانه خوب شما. من هر روز رصد می کنم و متوسط روزانه دو ساعت اخبار سراسر کشور را می بینم. از جمله طرفداری را. هم رسانه منتقد و هم منصف می شناسم شما را. منصف منتقد. این به نظر من رویکرد درستی است که شما و عزیزانتان و جناب آقای هژبری دارید و من از این جهت همیشه حامی این رسانه بوده و خواهم بود.