دواایسم دکارتی
اگر سیری به تاریخ بشری بیاندازیم در گذشته اکثریت قریب به وقوع انسان ها دارای باور دوگانی جسم و روح بودند.
به صورت رایج وفلسفی افلاطون اولین شخصی بود که به صورت فلسفی دوگانی جسم و روح را تبیین کرد
اما به صورت عمومی تببین دوگانی جسم وروح را بیشتر به رنه دکارت فیلسوف شهیر فرانسوی نسبت میدهند
دکارت فلسفه خود را با شک اغاز میکند و میگویید اگر در همه چیز شک کنم و هیچ چیز در واقیعت وجود نداشته باشد چه چیز در من باقی می ماند که در وجود ان نمیتوان شک کرد
دکارت در نتیجه تامل خود بر این سوال به این نتیجه میرسد که میتوان در همع چیز شک کرد به جز ان که او فکر میکند پس وجود دارد( cogito Ergo sum)
نقد: تا کنون هیچ دلیل علمی برای تایید وجود روح غیر مادی وجود ندارد
برای اولین بار در قرن ۲۰م توسط مارتین هایدگر در حوزه هستی شناسی انسانی دوگانی جسم وروح مورد نقد قرار گرفت
برای سال ها دوگانی جسم و روح مورد نقد در حوزه علم قرار نگرفت
تا حدود تیم قرن اخیر پرسش از چیستی خود اگاهی سوالی فراتر از حوزه علم تجربی بود.
اما بعد از پیشرفت های عمده در حوزه علم روانشناسی نورو ساینس وعلوم شناختی امروزه دیدگاه دوالیسم دکارتی جای گاه خود را در میان دانشمندان علوم تجربی از دست داده است.
دوستان در قسمت بعد و بعد تر از اون به تببین ونقد علمای ماده باور از چیستی خوداگاهی می پردازیم وممنون میشم اگر در کامنت ها چگونگی گذاشتن چند عکسو در یک مطلب برام شرح بدید ممنون میشم
